کلمه توحید و اخلاص در عمل برای خداوند یکتا، سبب برپایی زمین و آسمان می باشد و خداوند متعال تمام مخلوقات را بر این اساس خلق کرده است و فطرت همه ی آنها بر این اساس بوده است و بر مبنای آن است که دین تاسیس شده و قبله مشخص شده و شمشیرهای جهاد کشیده شده است. و آن حق محض خداوند متعال بر بندگانش می باشد و در واقع کلمه ی توحید کلمه ای است که خون و مال و فرزندان را در دنیا از گزند هر تجاوزی مصون و محفوظ می کند و از عذاب قبر و دوزخ نجات می دهد.
کلمه توحید تنها مجوز[۱] ورود به بهشت می باشد و تنها ریسمانی[۲]است که با تمسک به آن، رسیدن به خداوند ممکن خواهد بود. و آن کلمه ی اسلام و کلید دارالسلام می باشد. مردم بر مبنای آن به دو دسته سعادتمند و شقاوتمند، مقبول و طرد شده تقسیم می شوند. براساس این کلمه است که دارالاسلام از دارالکفر جدا می شود. کلمه ی توحید ستونی است که حامل فرض و سنت می باشد. رسول خدا فرمودند: «من اخر کلام لااله الاالله دخل الجنه»:[۳] «هرکس آخرین سخنش «لااله الاالله» باشد، وارد بهشت می شود».[۴] و در روایتی آمده است: «الا وجبت له الجنه»: «مگر اینکه بهشت بر او واجب می شود».
منظور از اینکه سلفی ها به وجوب دعوت به سوی توحید فرا می خوانند، دعوتی خشک و خالی به سوی آن نیست، بلکه باید در دعوت به توحید، بخشی از مقتضیات و لوازم مختلف آن بیان گردد. و رعایت اولویت ها به معنای پرداختن به آنها و ترک جز آنها، با پرداختن به مهم تر و ترک مهم نیست. چرا که اسلام دین شامل و کامل است و بر ارکان و واجبات و سنت ها و مستحبات استوار است.
بنابراین بر دعوتگران لازم است که در مسیر توحید حرکت کنند چرا که هر دعوتی که مبنای آن توحید نباشد، – در هر زمان و مکانی که باشد- دعوتی ناقص و نافرجام خواهد بود و چه بسا که نتیجه ی آن سستی و رکود و یا انحراف از راه راست و یا هر دوی اینها باشد. چرا که توحید اصل بزرگی از اصول دین می باشد که هرگاه امت ها از آن غفلت کردند به دام شرک و بدعت گرفتار آمدند.[۵] از این رو بر دعوتگران و مصلحان – در قالب افراد و جماعت های اسلامی – واجب است که همواره – و در هر شرایط و اوضاعی – دعوت را از توحید آغاز کنند و اولین گام آنها در مسیر دعوت، از توحید آغاز گردد. دعوتی که از نظر مفاهیم توحیدی وسیع و گسترده باشد و از هیچیک از مقتضیات و لوازم توحید غفلت نشود. و در این دعوت، از امور توحیدی مهم تر و سپس امور مهم آغاز گردد و نیز مشکلات و بیماری هایی که جامعه اسلامی در این زمینه بدان دچار شده است با در نظر گرفتن محیط و تفاوت قضایای حاکم در آن، مد نظر قرار گیرد.[۶]
[۱] – اشاره به حدیث صاحب کارت دارد که در کارت وی نوشته بود: لااله الاالله …
[۲] – خداوند متعال می فرماید: «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً» برخی از مفسران کلمه «الحبل» را به کلمه توحید تفسیر کرده اند.
[۳] – مسند احمد: ۵/۲۴۷؛ ابوداود: ۳۱۱۶؛ حاکم در مستدرک: ۱/۳۵۱؛ و می گوید: اسناد این حدیث صحیح است و ذهبی با وی موافقت کرده است. و آلبانی در صحیح الجامع الصغیر: ۶۴۷۹ آن را صحیح دانسته است.
[۴] – الداء والدواء، ابن قیم، ص: ۳۳۲
[۵] -مباحث فی عقیده اهل السنه و الجماعه، دکتر ناصر بن عبدالکریم العقل، ص: ۲۳
[۶] – التوحید فی مسیره العمل الاسلامی بین الواقع و المامول، عبدالعزیز بن عبدالله الحسینی، ص: ۴۷