عن أم المؤمنین عائشه – رضی الله عنها، قالت:
” لَمَّا رأَیْتُ مِن النبی ﷺ طِیبَ نفسٍ، قُلْتُ یا رسولَ اللهِ ادعُ اللهَ لی.
فقال: ( اللَّهمَّ اغفِرْ لِعائشهَ ما تقدَّم مِن ذنبِها وما تأخَّر ما أسرَّتْ وما أعلَنَتْ )
فضحِکَتْ عائشهُ حتَّى سقَط رأسُها فی حِجْرِها مِن الضَّحِکِ !
قال لها رسولُ اللهِ ﷺ: ( أیسُرُّکِ دعائی )؟
فقالت : وما لی لا یسُرُّنی دعاؤُکَ ؟
فقال ﷺ: ( واللهِ إنَّها لَدعائی لِأُمَّتی فی کلِّ صلاهٍ ) “
[رواه ابن حبان (۷۱۱۱)، وحسنه االألبانی فی الصحیحه(۵/۳۲۴)]
دعایی که مادرمان عایشه را به خنده وا داشت
او میگوید:چون پیامبر را خوشحال یافتم به ایشان گفتم:ای رسول الله برایم دعا بفرمایید. فرمود:بار الاها گناهان پیشین و پسین و پنهان و آشکار عایشه را بیامرز. عایشه آنقدر خندید که سرش در دامنش افتاد. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمود: دعایم تو را خوشحال میکند. گفت آری. چرا نباید دعایتان شادمانم کند. فرمود:سوگند به الله که این دعا در هر نماز برای امت من هم هست.