- د. محسن نیشاپوری
مسجد نمادی است ملموس از اسلام، و بقول مفکر فرانسوی مسلمان “روجیه گارودی”؛ مسجد آینه اسلام است!
مذهب شیعه صفویه همواره در تلاش بوده با تغییراتی هر چند جزئی رموز و نمادهای دین مبین اسلام را شکلی دیگر بدهد تا شخصیت دینی خود را از سایر مسلمانان بگونهای جدا سازد. در نظام ولایت فقیه مسجد روز بروز کمرنگتر و در مقابل “حسینیهها” و “مهدیهها” پررنگتر میشوند!!.. چرا که مسجد نمادی است از توحید و یکتاپرستی؛ جایگاهی برای سر سجده گذاردن در مقابل پروردگار یکتا، مرکزی که وجود فیزیکی آن داد میزند کسی را جز خداوند نپرستید و از کسی جز پروردگار مدد و یاری مجوئید.
این پیام کاملا با روح تشیع صفوی که بر پایه خرافات و قبرپرستی بنا شده است در تضاد است. از اینرو این مذهب ساختگی بسوی “حسینیه” به جایی که در آن به سر و صورت خود میزنی و در غم حادثه کربلا شب و روز گریه و زاری میکنی، و “مهدیه” مرکزی که شب و روز در آن خودت را با خیالات بیرون پریدن “مهدی” افسانهای از سوراخی در سامراء یا قم مشغول میداری… دعوت میکند.
مسجد در اسلام ناب محمدی که بخاطر شناخته شدن از مکاتب و مذاهب ساختگی از آن به “اهل سنت” ـ پیروان راه و روش پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) ـ یاد میشوند، جایگاه و منزلتی کاملا متفاوت دارد.
نظام ولایت فقیه طی سه دهه گذشته با برنامههای گوناگونی با مساجد اهل سنت که مراکزی برای نشر توحید و یکتاپرستیاند در ستیز بوده است. از جمله روشهایی که این نظام در از بین بردن مساجد اهل سنت به اجرا درآورده است عبارتند از:
- ویران کردن مساجد و از بین بردن آنها به بهانههای واهی!
- اگر مسجدی از بخت قضا کنار مؤسسه، یا ادارهای حکومتی بوده، با گسترش فضای آن اداره مسجد را به اسارت دولت درآورده، به یک کانون نشر خرافات و بدعت در داخل آن مؤسسه تبدیل کرده، مردم را از ادای نماز در آن باز داشتهاند.
- دهها مسجد تاریخی اهل سنت که از میراث نیاکان این سرزمین و شاهدی گویا بر تاریخ ایمان در میهن عزیزمان است را به موزه و آثار باستانی تبدیل کرده، مردم را از نمازگذاردن در آن منع کردهاند!
- در شهرهایی که همه مساجد ویران شد، و تنها یکی یا دو مسجد بیشتر نمانده خطیبانی شیعه در لباس تقیه یا افرادی اجیر را بر مسجد گماشتهاند تا با حرکتهای غیر اخلاقی، وفحش و ناسزاگویی به مردم آنها را از مسجد برانند، و با فراری دادن مسلمانان از خانه خدا آنرا عملا به یک مرکز حکومتی خاموش تبدیل سازند!
پس از درک این سیاستهای ضد انسانی و توحید ستیزی نظام ولایت فقیه، براحتی میتوانی هضم کنی چرا در تهران با وجود داشتن بزرگترین تجمع اهل سنت ( یک و نیم ملیون) حتی یک مسجد وجود ندارد؟! چرا در اصفهان شهر یار پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه وسلم ـ؛ سلمان فارسی ـ رضی الله عنه ـ یک مسجد وجود ندارد؟! چرا در یزد، و کرمان و مشهد … مؤمنان اهل سنت از داشتن مساجد محرومند؟! چرا در شهرهایی چون شیراز و بیرجند با آمار بالای اهل سنت جز یک مسجد اسیر سیاستهای ضد قرآنی نظام بچشم نمیخورد!
اگر به نقش مسجد در اسلام و اهمیت آن برای مسلمانان موحد در شهرهای بزرگی که جمعیت آنها کم است توجه کنیم راز این دشمنی نظام ولایت فقیه با مساجد و منارهها و منبرهای دعوت به توحید و قرآن شناسی را در خواهیم یافت.
- در جامعههایی که مسلمانان موحد در اقلیتند، مسجد در واقع شناسنامه آنهاست. در محیط مسجد با همدیگر آشنا میشوند، و از صحن آن روابط اجتماعی بین افراد محکمتر میشود، و این باعث میشود در جامعه بزرگ ذوب نگردند و بتوانند همدیگر را بشناسند و ایمان خود و نسلهای آینده را حفظ کنند.
- از مسجد نسلهای آینده روح پدران و نیاکان خود را به ارث میگیرند و در زیر سقف آن با مبادی و پایههای نمادین دین خود آشنا میشوند، و با شخصیت دینی خود انس گرفته در برابر موجهای انحراف جامعه استقامت میکنند. و اینچنین است که درخت توحید همچنان ریشه در زمین دوانده ثابت قدم میماند.
- در محیط ایمانی مسجد؛ بزرگ و کوچک، زن و مرد، پند و موعظه و اندرزهای امام یا دعوتگران مؤمن را میشنوند، و قلبها برای محبت و دوستی با خدایشان به تپش میافتد، و گمراهان براه میآیند، خاملان تنبل در عبادت و پایبندی به دین کوشاتر میشوند. و همچنین مسجد برای مؤمنان پایبند چون کارخانه تولید برق است که هر گاه ایمانشان ضعیف شود آنها را شارج میکند…
- مسجد شهرهای بزرگ اقشار و طوائف مختلف اهل سنت کشور را به همدیگر معرفی میکند. و یک مؤمن موحد وقتی درمییابد چهار سوی میهن عزیزمان پر است از مؤمنان صادق و خداپرستانی که جز خدا کسی را نمیشناسند و از بدعتها و خرافات و قبرپرستیها بدورند، احساس غرور و عزت ایمانی بدو دست میدهد، و با همت و جوانمردی بیشتری چرخ زندگیش را بجلو میراند.
- مسجد در شهرهای بزرگ میتواند مأوایی باشد برای شیعیانی که راه از چاه تشخیص میدهند، تا از فشارهای جامعه خرافاتی خود را در فضای ملکوتی توحید تسکین بخشند. فضایی که در آن الوهیت و خدایی از آن پروردگار یکتاست نه از آن آخوند و امام زاده!
- مسجد در شهرهای بزرگ منارهای است برای دعوت به توحید، و مرکزی که هر صاحب شبههای در آن جواب خود را از زبان قرآن میگیرد. یک مسجد موحد در تهران میتواند انقلاب ودگرگونی بیمانندی را در این شهر پر دود و آلوده به خرافات و دین ستیزی بر پا کند.
نظام پوچ و بیاساس ولایت فقیه با درک این واقعیتها در تلاش است هر طور شده نور خدا را خاموش کند؛
«یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّـهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ» ﴿الصف/٨﴾
{می خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند در حالی که خدا کامل کننده نور خود است، گرچه کافران خوش نداشته باشند}
عجب ابلهند و نادان آخوندهایی که با عظمت و قدرت و شوکت و جبروت الهی دست و پنجه نرم میکنند، و خود را به هلاکت میاندازند!
نتیجه جنگ با مسجد:
از آنجا که ولایت فقیه با دید “حسینیه و مهدیه یا قبر و روضه” به مسجد در جامعه اهل سنت نگاه میکند گمان میبرد میتواند با ویران و یا تعطیل کردن مسجد مردم را از خداوند و توحید دور سازد!
در نزد اهل سنت همه زمین خدا مسجد است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) میفرمایند: “جعلت لی الأرض مسجدا و طهورا” ـ همه زمین خدا برای من مسجد است و پاک ـ.
تنها اهمیت مسجد همان جانب نمادی آن را داراست که به برخی از آن اشاره رفت. ولی اگر اهریمن مسجد را به اسارت گرفت آیا موحدان خدایشان را گم خواهند کرد؟!
خداوند در نزد اهل سنت قبر فلان امام زاده نیست که در مسجد زندانی باشد!
موحدان خدا پرست چون از داشتن یک مرکز عبادی محروم شوند، همه خانههای خود را مسجد قرار میدهند. شاید برخی ندانند که تنها در رمضان گذاشته اهل سنت تهران بیش از ۳۰ خانه را برای ادای نماز جماعت مرتب ساختند.
و حافظان قرآن کریم در نماز تراویح قرآن را ختم میکردند. و در بیشتر این خانهها ـ به دلیل ازدحام مؤمنان ـ نماز تراویح دو شیفته برگذار میشد. برخی نماز میخواندند و برخی ساعتها در خیابانهای اطراف منتظر میماندند تا جا برایشان خالی شود. و در برخی خانهها بانوان مسلمان برنامههای عبادی ویژهای از جمله قرآن خوانی، و درس تفسیر و ترجمه قرآن برگذار میکردند!…
آیا این آثاری از همان وعده الهی نیست « وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ» { خدا کامل کننده نور خود است}
حرکت مسجد ستیزی ولایت فقیه نه تنها نتوانست ریشه توحید را از سرزمین ما برکند، بلکه باعث بیداری و آگاهی اهل سنت شد، و حرکت التزام و پایبندی به دین را سرعت بخشید. و وعده الهی « وَاللَّـهُ مُتِمُّ نُورِهِ» را آشکارا به نمایش گذاشت!..