از بخاری و مسلم و دیگران روایت شده است که زنی یهودی، گوسفندی مسموم به رسول الله ج هدیه کرد. پیامبر صلی الله علیه وسلم مقداری از آن خورد، تعدادی از اصحابش نیز از آن خوردند. سپس پیامبر صلی الله علیه وسلم به آنان فرمود:
«أَمسِکوُا فَإِنَّها مَسمُومَه».
«دست نگه دارید، این گوسفند مسموم است».
زن یهودی را نزد ایشان آوردند، رسول الله صلی الله علیه وسلم به او فرمود:
«ما حَمَلَکَ عَلى ما صَنَعتِ».
«چه چیزی تو را به این کار واداشت»؟
زن گفت: میخواستم بدانم واقعاً پیامبر هستی یا نه، اگر پیامبر باشی خداوند تو را از مسموم بودن آن مطلع خواهد ساخت و هیچ ضرری به تو نمیرسد و اگر پیامبر نباشی از شرت راحت میشدیم.
گفتند: او را بکشیم؟
فرمود: «نه». و او را عفو کرد.[۱]
[۱]– بخاری و مسلم.