- د/ امراء
پیامبر اکرم (صلی الله علیه وسلم) و جامعهسازی!..
هر رهبری مجبور است در بسیاری از قضایای خانوادگی تساهل نشان دهد، چرا که وقت او بدو اجازه نخواهد داد به همهی مسئولیتهای خانه و خانوادهاش رسیدگی کند، و در نتیجه بسیاری از روابط اجتماعی او بگونهای یا ضایع میشوند، و یا حداقل لطمه میبینند.
و از معجزات رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) است که او در همهی زمینههای زندگی منجمله خانه وخانواده اسوهی کمال است.
خانواده از کهنترین دفاتر و مراکز زندگی اجتماعی است، و جامعهشناسان آنرا اساس و خشت بنیادی زندگی اجتماعی میدانند.
امروزه فرهنگ فردپرستی غرب در یک بحران بزرگ اجتماعی بسر میبرد. جامعههای غربی در حال فروریختن و نابودی است. مردها در عشق و هوای زننمایی غرقند و زنها در هوای مرد شدن جان میدهند. خروس غرب آرزوی تخم گزاری دارد و مرغش صدای خروس را تقلید میکند. کلاغهایش نه تنها راه رفتن کبک را نیاموختهاند بلکه راه رفتن خود را نیز فراموش کردهاند.
جامعهشناسان جهان پرزرق و برق غرب در پی ساختن مجدد کیان خانواده عرق میریزند.. ولی هیهات..
و صد عجبا!.. ابلهان عالم نمای جهان سوم ما را، که با جسارت و پرروئی بیمانندی چون میمون به ساز غرب میرقصند و درپی از بین بردن نظام متین و مقدس خانواده در کشورهای متخلف ما هستند!!.. و شعارهای “آزادی زن” را نشخوار میکنند!
کمر زن بیچارهی غربی با تیشهی همین شعار براق شکسته شد، و امروز زن در جهان غرب تنها عروسکی است برای سیر کردن شهوت گرگان خیابان!..
زن در غرب وسیلهای است برای جلب مشتری برای کالاهای بازار.. از اتوموبیل گرفته تا صابون حمام همه را باید زن با اندام عریان خود به مردم تقدیم دارد…
زن غربی از حریم مقدس مادر و همسر و خواهری رانده شده، به بردهی حلقه بگوش هوا و هوس شهوترانان بدل گشته است…
این چیزی است که اهریمنان ماده پرست، و خودخواهان شهوتران، و البته در کنارشان احمقان و ابلهان ساده لوح میخواهند برای جامعههای سنتی ما به ارمغان آوردند!..
قدرت و تداوم کیان خانواده به درجه استحکام روابط شوهر و همسر، و فرزندان و پدران و مادران، و سایر خویشاوندان وابسته است. و پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) برای تداوم و استحکام بخشیدن به این روابط بهترین داروها و اکسیرهای مشکل گشا را بصورت عملی و تطبیقی ـ نه تئوری و شعار گونه ـ به جامعه بشریت ارزانی داشته. که در سایه آن بیماریهای اجتماعی چون انانیت و خودپرستی، پریشانی و اضطراب نفسی، عدم اطمینان و دلهرهگی، غرور و یکهتازی، از جامعه برچیده خواهد شد.
پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) با پدر و مادرشان..
تقدیر چنین قلم زد که رسول حق (صلی الله علیه وسلم) فرصت خدمت به پدر و مادرشان را نیابند.
پدر بزرگوارشان قبل از اینکه آنحضرت چشم بر این جهان بگشایند از این دنیا رخت بربسته بود. شاید او رفت تا فرزند برومندش گام اول خود را بر زمین محکم بگذارد، و تنها توکل و امیدش به خداوند عالمیان باشد. از روز اول در برابر سختیهای زندگی بجای: أبی أبی ـ پدرم .. پدرم ـ بگوید: ربی … ربی… ـ پروردگارم .. پروردگارم ـ!
با این وجود آن مقام وفا، نام پدر بزرگوارشان ـ که هرگز او را ندیده بود ـ را بر یکی از فرزندانشان گذاشتند.
مادر مهربانشان را نیز در ۶ سالگی از دست دادند. و از مهر و محبت او نیز محروم گشتند تا تنها تکیه گاهشان درگه حق باشد، و نباشد او را عزیزی جز خدای یکتا…
در یکی از سفرهایشان در راه مدینه چون به منطقه “ابواء” که مادر آن بزرگوار در آنجا دفن شده بود، پیامبر از خدای خود اجازه خواست تا بر سر قبر مادرشان حضور یابند، خداوند بدو چنین اجازهای داد، و آن حضرت بر قبر مادر اشکها ریخت!
آوردهاند که در فتح مکه؛ پیرزنی کوژپشت، و مجاله شدهی زمانه، خدمت آنحضرت رسیدند. و خود را “حلیمه سعدیه” معرفی کردند. ـ زنی که در کودکی بعنوان دایه پیامبر خدا را شیر داده بود ـ .
آیهی وفا (صلی الله علیه وسلم) بناگاه از جا برخواسته عبای خویش را بر زمین پهن کرد، و آن پیرزن را به آغوش گرفته، ساعتها با او نشست، و حرفها و لبخندها زد.. و به یارانش که او را بشدت نیاز داشتند، میگفت: مرا با مادرم تنها بگذارید…
این آیهی وفا (علیه الصلاه و السلام) آیاتی از جانب خداوند در این باره برای ما تلاوت کردند، که هر یک از آنها مدرسهای است و مکتبی انسان پرور و جامعه ساز:
خداوند ذی الجلال میفرمایند: « وَقَضَى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیماً * وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا کَمَا رَبَّیَانِی صَغِیراً ».( سوره إسراء آیه ۲۳و۲۴).
{( ای انسان ! ) پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید ، و به پدر و مادر نیکی کنید ( و با آنان نیکو رفتار نمائید ) . هرگاه یکی از آن دو ، و یا هر دوی ایشان نزد تو به سن پیری برسند ، ( کمترین اهانتی بدیشان مکن و حتی سبکترین تعبیر نامؤدّبانه همچون ) اُف به آنان مگو ! ( و بر سر ایشان فریاد مزن ) و آنان را از پیش خود مران و با سخنان محترمانه با آن دو سخن بگو * و بال تواضعِ مهربانی را برایشان فرود آور ( و در برابرشان کاملاً فروتن باش ، و برای آنان دست دعا به درگاه خدا بردار ) و بگو : پروردگارا ! ( اینک که ضعیف و جز تو پناهی ندارند ) بدیشان مرحمت فرما ، همان گونه که آنان در کوچکی ( به ضعف و کودکی من رحم کردند و ) مرا تربیت و بزرگ نمودند}.
و در آیهی دیگر میخوانیم:« وَاعْبُدُواْ اللّهَ وَلاَ تُشْرِکُواْ بِهِ شَیْئاً وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَبِذِی الْقُرْبَى وَالْیَتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَالْجَارِ ذِی الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالجَنبِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ مَن کَانَ مُخْتَالاً فَخُوراً ». (سوره نساء آیه ۳۶)
{( تنها ) خدا را عبادت کنید و ( بس . و هیچ کس و ) هیچ چیزی را شریک او مکنید . و نیکی کنید به پدر و مادر ، خویشان ، یتیمان ، درماندگان و بیچارگان ، همسایگانِ خویشاوند ، همسایگانِ بیگانه ، همدمان ( در سفر و در حضر ، و همراهان و همکاران ) ، مسافران ( نیازمندی که در شهر و مکان معیّنی اقامت ندارند ) ، و بندگان و کنیزان . بیگمان خداوند کسی را دوست نمیدارد که خودخواه و خودستا باشد}.
عجب مکتبی است این دین!…
احترام پدر و مادر، و رسیدگی به آنها پلهی دوم ایمان است! مکانت و جایگاه پدر و مادر بلافاصله پس از ایمان به خداوند متعال قرار داده شده است!…
« روزی مردی خدمت مولایم (صلی الله علیه وسلم) ـ که پدر و مادر و جانم فدای او بادا! ـ رسیده از آن حضرت پرسید: پدر و مادر را چه حقی است بر فرزند؟
پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: آن دو بهشت و دوزخ تو هستند.» ( ابن ماجه/۱۲۰۸)
« ابودرداء یار باوفای پیامبر خدا میگویند: از آقایم شنیدم که میفرمودند: پدر بهترین دروازهی بهشت است. میل خودت؛ خواهی آن دروازه را بشکن، و خواهی از آن وارد بهشت برین شو.» (ترمذی ۴/ ۳۱۱)
« در روایتی دیگر آمده است که مردی خدمت آقایم (صلی الله علیه وسلم) رسید و گفت: ثروتی دارم و فرزندان و عیالی، و پدری نیازمند. پیامبر خدا ـ روح و روانم فدای او بادا! ـ فرمودند: تو و ثروتت از آن پدرت هستید». (مشکواه ۲/ ۶۰۰)
« و در روایتی دیگر آمده است؛ مردی خدمت رسول الله (صلی الله علیه وسلم) رسیده پرسیدند: چه کسی از همهگان شایستهتر است که بدو نیکی کنم؟ آن حضرت فرمودند: مادرت. او گفت: پس از او چه کسی؟ آن حضرت باز فرمودند: مادرت. او گفت: پس از او چه کسی؟ آن حضرت برای بار سوم فرمودند: مادرت. آن مرد بار دگر پرسیدند: پس از او چه کسی؟ آنگاه رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: پدرت». (بخاری ۷ /۶۹).
آیات و احادیث و روایاتی بسیار در این موضوع آمده، و همه بیانگر آنند که پدر و مادر دو رکن اساسی استحکام و پایداری نظام خانه و خانوادهاند.
فرو ریختن این دو رکن، در جامعههای غربی باعث از بین رفتن نظام خانوادگی در این کشورها شده است. مادران پیر و پدران فرسودهی اینگونه جامعهها در گوشهای از خانهی سالمندان به انتظار مرگ مینشینند. در این کشورها تنها یک روز از سال به نام روز مادر شناخته شده که در آن زن و شوهر یک شاخه گل در دست فرزندان خود گذاشته همراه آنها به خانهی سالمندان میروند تا آنها را با موجوداتی به نام “مادر” آشنا سازند! و تا سال دیگر و روز مادری دیگر ـ اگر عمر اجازه داد ـ خبری از این موجود ناشناخته در خانوادهها نیست!
و صد عجبا!.. طوطیانی که کورکورانه در کشورهای ما که پیران تاج سر خانوادهها هستند، تقلید را پیشهی خود ساختهاند، و با نواختن آهنگ “روز مادر” گویا تلاش دارند احترام و مکانت “مادر”؛ فرشتهی عشق و محبت خانوادههای ما را در یک روز زندانی کنند…
که البته این کوششهای پلیدی که لباس پرزرق و برقی بر تن دارد، هرگز نمیتواند بدان عظمت و مکانت و جایگاهی که رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) برای پدر و مادر در جامعهی اسلامی کاشته کوچکترین لطمهای وارد کند. این ابلهان غرب پرست چون آن بز کوهی دیوانه میمانند که با شاخهای خود میخواهد کوههای سترگ را از جای برکند!.. یا چون آن ابلهی که به تعبیر قرآنی میخواهد آفتاب فروزان را با باد دهان خود خاموش گرداند!…
« یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ کَرِهَ الْکَافِرُونَ ».( سوره صف آیه ۸)
{ میخواهند نور ( آئین ) خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند ، ولی خدا نور ( آئین ) خود را کامل میگرداند ، هرچند که کافران دوست نداشته باشند}.