- د/ امراء
پیامبر نمونه و الگوی پدری مهربان!..
به جرأت میتوانم بگویم که رسول خدا (صلی الله علیه وسلم) روحیه پدری را به انسانیت آموخت. و امروز اگر اروپا گوشهای از درس پدر بودن آن مقام والا را در جامعهی خود به نمایش میگذاشت؛ نه با مشکل خانواده دچار میشد و نه با مشکلات بیحد و مرز جوانان. وبسیاری از بیبند وباریهای جامعه نیز حل میگشت!
محبت پدری پیامبر اکرم (پدر ومادر و جان و فرزندانم فدای او بادا!) الگو ونمونهای است بیمانند. وقتی ابورافع مژده ولادت ابراهیم را به پیامبر داد، آن حضرت از شدت خوشحالی غلامی را بدو هدیه کردند، و سپس گوسفندی را به عنوان عقیه ذبح نمودند، در بین مردم تقسم کردند. و به وزن موهای نوزادشان نقره صدقه دادند. (طبقات ۱/ ۱۳۵)
حضرت جبرئیل نیز چون از شدت محبت ومهر و شفقت و علاقه پیامبر به فرزندانشان اطلاع داشت، پس از ولادت ابراهیم چون بر آن حضرت نازل شد، بدو با نام فرزندشان سلام گفت: سلام و درود خدا بر تو بادا، ای أبا ابراهیم! ( طبقات ۱/ ۱۳۵)
روز بعد پیامبر با خوشحالی به صحابه مژده دادند که: دیشب خداوند به من فرزندی عطا نمود، و من نام پدرم ابراهیم را بر او گذاشتم. (طبقات ۱ /۱۳۵)
وروزی که ابراهیم وفات کرد. پیامبر گریستند. عبدالرحمن بن عوف گفتند: یا رسول الله حتی شما نیز گریه میکنید؟ آن حضرت در جواب فرمودند: یا ابن عوف، این رحمت و شفقت ومهر پدری است. وفرمودند: چشمها از اشک لبریز میشود. قلب غمگین و افسرده میگردد. ولی ما جز آنچه خدایمان را راضی و خشنود میکند هیچ نمیگوئیم. ای ابراهیم ما از دوری تو غمگینیم. ( بخاری ۲/۸۵)
آری.. این است پیامبر خدا، اسوه و نمونه و الگو و مدرسهی اعتدال در دین خدا. جمع کردن بین مهر پدری و رضایت به خواست و قضای الهی. نه آن چیزی که برخی از تندروان با شدت ساختگی و دروغین، عواطف و احساسات فطری بشری وخدادادی خود را زیر پا خفه میکنند. ونه آن چیزی که در بسیاری از جامعههای پسمانده و متخلف رواج دارد، که سالهای سال بر مرگ کسی نوحه و نالا براه میاندازند! اگر قرار بود بشریت تا بروز قیامت اشک بریزد، میبایستی به داغ دوری رسول الله اشک میریخت! و اگر قرار میبود؛ کسی تا ابد در دنیا بماند، رسول اکرم (صلی الله علیه وسلم) شایستهی آن بود که تا ابد زنده بماند! ولی او نیز بنا به حکم خداوند برمخلوقاتش از این دیار فانی رخت بربست، و دیگران نیز باید به کوس رحیل لبیک گویند. پس گریه و فغان و زاری و شیون بر رفتگان شیوهی مؤمنان نیست! مؤمن خشت اول بنا و سازندگی در جامعه است، و شایسته نیست که خاک دیروز بر سر ریخته، مرده پرستی را آئین خود سازد. بلکه او از برای ساختن فردا و آینده و گلشن نمودن زمین آفریده شده است.
همهی فرزندان پیامبر خدا جز ابراهیم که از مادر مؤمنان ماریه مصری متولد شدند، قبل از اسلام از همسرشان؛ بانوی اول اسلام خدیجهی کبری بدنیا آمده بودند. شاید بتوان گفت که؛ قرآن کریم این شدت محبت و علاقه و احساس پدری او را چنین ارج نهاد که همسران او را به عنوان مادران مؤمنان معرفی نمود تا او سمت پدری برای همهی مسلمانان را داشته باشد.
مادر مؤمنان عائشه صدیقه دست پروردهی مکتب رسالت وشاگرد نمونهی قسمت بانوان، چنین میفرمودند: خانمی فقیر با دو دخترش در خانه من آمدند. نزد من تنها یک دانه خرما بود که به ایشان دادم. آن زن گرسنه نیز دانهی خرما را دونیم کرده بین دو دخترش تقسیم کرد. وقتی پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) تشریف فرما شدند، حکایت آن زن را برایش تعریف کردم. آن حضرت فرمودند: هر کس مسئولیت دختری به گردنش باشد، و به او نیکی کند. روز قیامت او را از آتش جهنم دور میسازد. ( بخاری ۷/ ۷۴).
و در روایتی دیگر از آن حضرت آمده: هر کس دو دختر را سرپرستی کرده، پرورش داد. من و او همراه و در کنار هم چون این دو انگشتان دستم خواهیم بود. ( مسلم۸ /۳۸-۳۹)
ابوسعید و ابن عباس آوردهاند که پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) فرمودند: اگر خداوند به کسی فرزندی داد، نام زیبائی برایش انتخاب کند. و او را خوب تربیت کند. و چون بالغ شد ازدواجش دهد. و اگر چنانچه بالغ شد و او را ازدواج نداد تا اینکه مرتکب گناهی شد، گناهش بر گردن پدرش است! (مشکواه ۲/ ۱۷۰).
برخی کوته فکران گمان میکنند بخل ورزیدن در اظهار مهربانی و شفقت با فرزندان و نوهها و بچههای فامیل و کودکان جامعه خلاف حشمت و بزرگی و هیبت است! این تصور در حقیقت پرده از بیماریهای نفسانی اینگونه افراد برمیکشد. آنها چون از نقص شخصیت رنج میبرند گمان میکنند با این حرکتهای ساختگی و قلابی شخصیتی برای خود میسازند.
آیا آنها نمیدانند که بزرگترین شخصیت تاریخ بشریت با بچهها بازی میکرد، و آنها را میبوسید و بر پشت خود سوار میکرد، وبا آنها شوخی میکرد. روزی پیامبر خدا (صلی الله علیه وسلم) دو نوهاش؛ حسن و حسین را بوسید. کسی گفت: من ۱۰ فرزند دارم یکی از آنها را نبوسیدهام. رسول الله (درود وسلام خدا بر او بادا) فرمودند: چه کنم اگر در قلبت اثری از مهر و شفقت نیست!
آن حضرت دخترشان فاطمه را خیلی دوست داشتند، و او را سرور زنان بهشت میخواندند. ومیفرمودند: فاطمه جگر گوشهی من است. کسی که او را به خشم آورد مرا بخشم آورده. (بخاری ۴/ ۲۱۰).
و وقتی فاطمه نزدشان میآمدند از جایشان بلند میشدند، و او را میبوسیدند و بر جای خود مینشاندند. و اگر به سفری میرفتند آخرین کسی که با او خداحافظی میکردند فاطمه بود. و چون بازمیگشتند اولین کسی که بخدمت آن حضرت میرسیدند فاطمه بود.
ایشان دخترانشان را به ازداوج افرادی نمونه و شایسته درآوردند. فاطمه را به ازدواج حضرت علی که دست پرورده و بزرگ شدهی خانه رسالت بود دادند.
دختر دیگرشان “رقیه” را به ازدواج حضرت عثمان دادند. حضرت عثمان نیز نمونهی شوهری بیمانند و مؤمن و متعهد بود. و پس از حضرت ابراهیم (علیه السلام) اولین کسی بود که در راه خدا همراه با خانوادهاش به حبشه هجرت نمود. وقتی همسرشان رقیه دختر رسول الله وفات کرد. پیامبر ( که روح و روانم فدای او بادا) دامادش عثمان را دلداری داده، دختر دیگرش “ام کلثوم” را به ازدواج او درآورد.
ووقتی ام کلثوم وفات کردند. عثمان که گمان میبرد رابطهی دامادیش با پیامبر خدا قطع شده بشدت ناراحت بود و میگریست. آن حضرت با مهر پدری او را به آغوش گرفته آرامش داد و فرمود: مرگ رابطهی دامادی و خویشاوندی را قطع نمیکند. طلاق است که این رابطه را از بین میبرد و اگر دختر سومی میداشتم او را به ازداوج تو درمیآوردم. (انساب الأشراف ۱/ ۴۰۱)
امروز که این اسوه و نمونه و الگوی بشریت از میان ما رفته، خداوند برای ما سنت و رویه و روش او را حفظ نموده است. قرآن کریم که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) تصویر زنده و بشری و نمونهی عملی و تطبیقی آن بود در بین ماست. سنت و رفتار و روش زندگی پیامبر خدا توسط شاگردان باوفا و دست پروردههای مکتب ملکوتی او برای تاریخ و آیندگان به ثبت رسیده است.
امروزه بشریت تصویری گویا و سه بعدی و تمام رخ از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و سلم) در اختیار دارد. و دوری و فراق آن حضرت هیچ جای عذری برای کسی باقی نگذاشته است!
و در حقیقت شایستهی همهی مؤمنان و تمامی بشریت و تاریخ است که بر ردپای آن حضرت قدم نهاده مو به مو تابع فرامین وارزشهای والایی باشند که آن حضرت برای سعادت و نیکبختی جهان به ارمغان آورده است. آن هنگام است که خورشید پر فروغ سعادت بر گیتی تابیدن خواهد گرفت. و بشریت طعم برادری و برابری و مهر و سعادت و رستگاری و رشادت و آزادی و انسانیت را خواهد چشید.