ذکر خدا اساس و پایه عبودیت و بندگی است، زیرا که نشانهی رابطه بنده با پروردگارش در تمام اوقات و احوال میباشد.
از حضرت عایشه ل روایت است که فرمود: «حضرت رسول خدا صلی الله علیه و سلم در هر حال خدا را یاد میکردند». (رواه مسلم).
بنابراین ارتباط با خدا زندگی است، و پناه بردن بسوی او نجات است، و نزدیکشدن به وی رستگاری و خشنودی است، و دورشدن از او گمراهی و زیان است.
ذکر خدا کردن همانا نشانهی جدایی بین مؤمنان و منافقان میباشد، زیرا که منافقان خیلی کم خدا را یاد میکنند.
شیطان هرگز بر انسان چیره نمیشود مگر در صورتی که از یاد خدا غفلت نماید، بنابراین ذکر و یاد خدا دژ محکمی است که انسان میتواند بوسیله آن خود را از حیله و نیرنگ شیطان محفوظ نگهدارد. و شیطان همیشه دوست میدارد که انسان ذکر خدا را فراموش کند.
ذکر کردن همانا راه سعادت خوشبختی است، خداوند میفرماید:
باید به طور مستمر خدا را یاد کرد، چونکه بهشتیان در روز قیامت بر هیچ چیز حسرت نمیخورند مگر بر لحظهای که در دنیا بدون ذکر خدا سپری نمودهاند. (بطور استمرار ذکر نمودن یعنی پیوند و ارتباط مستمر با خداوند).
امام نووی میفرماید: علما اجماع دارند که برای شخص بیوضو، جنب و حائض و نفساء، جایز است که با قلب یا زبان ـ بجز تلاوت قرآن ـ خدا را یاد کند، مانند: سبحان الله، الحمد لله، لا اله الا الله، الله اکبر، و درود و سلام بر پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعاء.کسی که خدا را یاد کند خداوند او را یاد میفرماید: خداوند میفرماید:
{فَٱذۡکُرُونِیٓ أَذۡکُرۡکُمۡ} [البقره: ۱۵۲].
در این دنیا هنگامی که به شخصی گفته میشود فلان پادشاه یا رئیس تو را در مجلس خودش یاد نموده و ستوده چقدر خوشحال میگردد، پس هنگامی که پادشاه پادشاهان (ملک الملوک) در بهترین مجلس نزد فرشتگان او را یاد کند حال آن بنده چگونه خواهد بود.
هدف از ذکر خدا تکرار برخی کلمات نیست که زبان تکرار کند و قلب از طاعت و تعظیم خداوند غافل باشد، بلکه همراه با ذکر زبان باید در معنای آن کلمات تدبر و تفکر کرد، خداوند فرموده است: