اخیراً برخی از ملحدین به ما هجوم آورده و اعتراضهایی میکنند…
پیام من به آنها ایناست که باد، کوهها را تکان نمیدهد، امّا موضوعِ اساسی از امور عجیبی که مشاهده نمودهام ایناست که ملحد پس از ارتداد از دینش، پروفایلهایی را با نامهای مستعار
میسازد که هدف آنها تشویش اذهان و مبارزه با تمامِ اشکال دین است، و بیش از شخص دیندار برای دین وقت میگذارد!
از این مسئله تعجب کردم و از خودم پرسیدم که:
چرا با چیزی مبارزه میکنی که در اصل ترکش کردهای؟!
به بهانهی اینکه دین مانعی دربرابر پیشرفت و شکوفاییات بوده، از آن خارج شدهای!
خب اختراعات تو کجاست؟
اکتشافاتت که اسلام بین تو و آنها فاصله گذاشته بود کجاست؟
دین را رها کردی چونکه گرسنگی مردمان و خوابیدن آنها در خیابان را دیدهای که سرپناه و مأوایی نداشتهاند!!
خب جمعیّت خیریهای که اسلام تو را از ایجاد آن باز داشت کجاست؟
به چه کسی دروغ میگویی؟
جناب ملحد باید بدانی که مبارزه و جنگ تو با خداوند، دلیلی قطعی بر اعتراف به وجود اوست، و سعی میکنی این خلأ کشنده را بوسیله مبارزه با اشکالِ دین پر کنی،
بنابراین تو با این کارهایت، شخصی غیر منطقی هستی!
چگونه با چیزی میجنگی که اصلاً
بهوجود آن باور نداری؟
چرا بهجای اینکه صفحهای برای نشر علم و دانش ایجاد کنی صفحهای برای هجوم به مسلمین میسازی؟
و وقت و هزینهات را برای چیزهایی که وجود ندارد صرف میکنی؟!
اگر چنانچه که میگویی واقعاً از خرافات آزاد شدهای پس چرا با تمام توانت باز هم با این خرافات مبارزه میکنی؟!
آیا این کار به این معنا نیست که آن خرافات وجود دارند و دیگر خرافات نیستند و نمایانگر حقیقت هستند؟!
یا اینکه شخصِ مؤمن حق ندارد به چیزی که میخواهد ایمان و باور داشته باشد؟!
آیا شما از کسانی نیستید که بهسوی آزادی اندیشه فرا میخواند؟
پس لیبرال بودنِ شما کجا رفته؟!
چرا اندکی هزینه نمیکنید و صفحهی خیریّه تشکیل نمیدهید که هدفش خیررسانی باشد نه بیآبرو کردن و دشنام دادن دیگران؟
پس از خروج از دینت، چه تغییری در تو بهوجود آمده است؟
این سؤالی است که میبایست از خودت بپرسی و دروغ گفتن به خودت دیگر بس است.
خداوند متعال می فرماید:
“وَقَالُوا مَا هِیَ إِلَّا حَیَاتُنَا الدُّنْیَا نَمُوتُ وَنَحْیَا وَمَا یُهْلِکُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُمْ بِذَلِکَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا یَظُنُّونَ”. [جاثیه:۲۴]
«منکران رستاخیز میگویند: حیاتی جز همین زندگانی دنیایی که در آن بسر
میبریم در کار نیست، گروهی از ما
میمیرند و گروهی دیگر جای ایشان را میگیرند، و جز طبیعت و روزگار ما را هلاک نمیسازد، آنها چنین سخنی را از روی یقین و آگاهی نمیگویند، بلکه تنها گمان میبرند و تخمین میزنند».
ای ملحد اینجاست که میدانی فکر و اعتقادت بر پایه ظنّ و گمان استوار است!
(هنوز برای بازگشت فرصت باقیست…)
تهیّه در : «رد شبهات ملحدین»
مترجم: خ.م