درس چهارم، بیان شعار حج و پرهیز از شرک(۱)

در درس‌های گذشته درباره فضیلت تلبیه و اهمیّت آن مطالبی بیان گردید و توضیح دادیم که تلبیه مشتمل بر اعلان توحید و ترک هر نوع شرکی می‌باشد. و این همان تعریف و توصیف فضیلت تلبیه است که صحابی بزرگوار جابربن عبدالله ب هنگامی که حج پیامبراکرم  صلی الله علیه و سلم را تعریف می‌کند، می‌گوید: ندای توحید را بلند کرد فرمود: «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ، لَبَّیْکَ لا شَرِیکَ لَکَ لَبَّیْکَ، إِنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَهَ لَکَ وَالْمُلْکَ، لا شَرِیکَ لَکَ»[۱]. پس این شعار حضرت  صلی الله علیه و سلم را اعلان توحید نامید و گفت: «کان رسول الله أهلّ بالتّوحید» یعنی: رسول‌خدا  صلی الله علیه و سلم با گفتن «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْکَ…» ندای توحید را بلند کرد. زیرا در این تلبیه معنی و مفهوم اخلاص برای خدای یکتا و ترک هر نوع شرکی نهفته است و این را می‌رساند که کلمات تلبیه در واقع کلمات خشک و بی‌محتوا نیستند به طوری که هیچ معنا و مفهومی و پیام و ندائی در برنداشته باشند، بلکه باید دانست که آنها دارای معنای بس بزرگ و وسیع و محتوای بسیار عمیق می‌باشند، به گونه‌ای که روح دین، اساس و زیربنایی که شالوده دین بر آنها استوار می‌باشد یعنی «توحید» در تلبیه می‌درخشد. بنابراین هرکسی که به ویژه حاجی بیت‌الله که این کلمات تلبیه را بر زبان می‌آورد و با آنها اعلان توحید می‌کند باید معنی بزرگ و مفهوم عمیق چنین کلماتی را در ذهن و خاطر خود داشته باشد و بداند که دارد چه چیزی را بر زبان می‌آورد و چه هدفی را دنبال می‌کند؟ تا اینکه مطابق این اعلان بزرگ، صادقانه و خالصانه‌ توأم با آگاهی کامل عمل کند و گفتارش با حقیقت حال و موقعیتش سازگار باشد و نسبت به آن تطابق کرده باشد، چون مقتضای توحید ایجاب می‌کند که گوینده‌اش باید از آن حفاظت کند و در تمام گفتار و کردار خود حقوق آن را مراعات نماید، و از تمام چیزهایی که مخالف با روح توحید می‌باشد دوری جوید و از هرگونه شرک و ریای خفی و جلی برحذر باشد، جز خدا هیچ‌کس و هیچ چیزی را نخواند، و جز از خدای قادر و منان از کسی کمک تجوید، فقط بر خدا توکل کند و تنها از او نصرت و یاری بطلبد، و هیچ نوع عبادتی از عبادات را جز برای خدای یکتا انجام ندهد، خدایی که بخشیدن و نبخشیدن، کم کردن و زیاد کردن و به طور کلّی هرگونه نفع و ضرری در قبضه قدرت اوست, چنانکه می‌فرماید:

﴿أَمَّن یُجِیبُ ٱلۡمُضۡطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکۡشِفُ ٱلسُّوٓءَ وَیَجۡعَلُکُمۡ خُلَفَآءَ ٱلۡأَرۡضِۗ أَءِلَٰهٞ مَّعَ ٱللَّهِۚ قَلِیلٗا مَّا تَذَکَّرُونَ ۶٢﴾ [النمل: ۶۲].

«(آیا بتها بهترند) یا کسی که هرگاه شخص درمانده او را به کمک طلبد اجابت می‌کند و به فریادش می‌رسد و بلا و گرفتاری را برطرف می‌نماید و شما را (برابر قانون حیات بشری به طور متناوب) جانشین (یکدیگر در) زمین سازد آیا معبودی با خدا است؟! واقعاً شما بسیار کم اندرز می‌گیرید!».

بنابراین فرد مسلمان به هنگام تلبیه که می‌گوید: «… لا شَرِیکَ لَکَ» باید نخست نسبت به ذات و ماهیت شرک آشنا باشد و خطر آن را درک کند و به شدّت از افتادن در آن برحذر باشد، و حتی از افتادن در اسباب و عوامل و همچنین وسائل و راههایی که انسان را به شرک می‌کشاند جداً پرهیز کند، به خاطر اینکه شرک بزرگ‌ترین گناهی است که در باب نافرمانی خدا انجام می‌گیرد، لذا عقوبتی که شرک در دنیا و آخرت به دنبال دارد، هیچ یک از گناهان دیگر ندارد، و اگر شخص مشرک توبه نکند خون و اموالش مباح می‌گردد. خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدِ ٱفۡتَرَىٰٓ إِثۡمًا عَظِیمًا ۴٨﴾ [النساء: ۴۸].

«بی‌گمان خداوند، این را که به او شرک ورزیده شود (هرگز) نمی‌بخشد (ولی) غیر از آن را برای هرکه بخواهد می‌بخشد و هرکس به خدا شرک ورزد، به یقین مرتکب گناه بزرگی شده است».

همچنین می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَغۡفِرُ أَن یُشۡرَکَ بِهِۦ وَیَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِکَ لِمَن یَشَآءُۚ وَمَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ ضَلَّ ضَلَٰلَۢا بَعِیدًا ١١۶﴾ [النساء: ۱۱۶].

«بیگمان خداوند شرک‌ورزیدن به خود را (از کسی) نمی‌آمرزد ولی پایین‌تر از آن را از هر کسی که بخواهد (و صلاح بداند) می‌بخشد و هر که به خدا شرک ورزد قطعآً دچار گمراهی دور و درازی شده است».

و می‌فرماید:

﴿إِنَّهُۥ مَن یُشۡرِکۡ بِٱللَّهِ فَقَدۡ حَرَّمَ ٱللَّهُ عَلَیۡهِ ٱلۡجَنَّهَ وَمَأۡوَىٰهُ ٱلنَّارُۖ وَمَا لِلظَّٰلِمِینَ مِنۡ أَنصَارٖ﴾ [المائده: ۷۲].

«مسلّماً هرکس شریک برای خدا قرار دهد خدا بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاه او آتش (دوزخ) است، و ستمکاران یار و یاوری ندارند (تا ایشان را از عذاب جهنم برهاند)».

همچنین می‌فرماید:

﴿وَلَقَدۡ أُوحِیَ إِلَیۡکَ وَإِلَى ٱلَّذِینَ مِن قَبۡلِکَ لَئِنۡ أَشۡرَکۡتَ لَیَحۡبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ ۶۵ بَلِ ٱللَّهَ فَٱعۡبُدۡ وَکُن مِّنَ ٱلشَّٰکِرِینَ ۶۶﴾ [الزمر: ۶۵-۶۶].

«بی‌گمان به تو و به پیامبرانی که پیش از تو بودند وحی شده است: که اگر شرک ورزی به طور حتم کردارت تباه و قطعاً از زیانکاران خواهی شد، بلکه فقط خدا را پرستش کن و از (زمره) سپاسگزاران باش».

باید دانست آیاتی که در تأیید این معنا در قرآن آمده‌اند بسیارند و خداوند به وسیله آنها بندگانش را از شرک‌ورزیدن برحذر می‌دارد و آنان را از شدّت خطر و پیامدهای ناگواری که شرک در دنیا و آخرت به دنبال دارد آگاه می‌کند، چون به راستی شرک‌ورزیدن عاقبت بسیار وخیم، پیامدها و تبعات بس خطرناک و پایان دردناکی به دنبال خواهد داشت، و مرتکب‌شدن به آن جز محرومیت و ناکامی، ذلت و خواری، خسران و زیاتمندی فایده دیگری در بر ندارد. بنابراین نباید تردید داشت که شرک ورزیدن بزرگترین گناه و بالاترین ستمی است که به وسیله آن از خدایی واحد نافرمانی می‌شود، زیرا که شرک بالاترین ستم است، به این خاطر که مضمون و محتوای آن جسارت و گستاخی به مقام والای پروردگار جهانیان و دخالت در حق و فرمان خالص اوست و در عین حال سپردن و واگذار نمودن آن به دیگری است، به گونه‌ای که او را با خدا شریک و برابر می‌پندارد!! در حالی که چنین جسارت و بی‌پروائی با مقصود و هدف آفرینش و تصرف و اراده مطلق خداوند تناقض و منافات کلّی دارد، و نهایت عناد و سرکشی و گستاخی و بی‌ادبی است در برابر پروردگار جهانیان، چون این حرکت وتصور جاهلانه و در عین حال خصمانه، تشبیه مخلوق ناتوان به خالق یکتا و توانا است، زیرا چگونه می‌توان کسی و مخلوقی را که حتی قادر به جلب منفعت و دفع مضرت، گریز از مرگ و تأمین حیات خود نیست به خالق مطلق، پادشاه کل، صاحب اختیار تام و مرجع و پناه عالم هستی تشبیه و همانند کرد؟! آن هم تشبیه و همانندسازی با ذات لایزالی که همه‌چیز این جهان هستی در دست قدرت و اراده اوست و همه باید به او رجوع کنند، ذاتی که هر آنچه را که بخواهد انجام می‌گیرد و آنچه را که نخواهد هرگز انجام نخواهد گرفت، ذاتی که اگر ببخشد کسی یارای مانع شدن آن را ندارد، و اگر باز دارد هیچ کس نمی‌تواند آن را ببخشد، ذاتی که اگر دروازه مهر و رحمتش را به روی انسانها باز کند هیچ‌کس و هیچ‌چیزی قادر به بستن آن نیست، و آنچه را که ببندد کسی به جز خود او نمی‌تواند آن را باز کند.

 

[۱]– صحیح مسلم حدیث شماره / ۱۲۱۸ توضیح اینکه معنی این تلبیه گفته بیان شده است.

مقاله پیشنهادی

هدف از کار کردن و رزق حلال به دست آوردن

فرد مسلمان هرکاری که می‌‌‌‌کند، هدفش این باشد که به فرمان و حکم الهی عمل …