داستان غدیر خم را روشن بسازید به خاطر مولا گفتن به حضرت علی(ع) پیغمبر صلی الله علیه- بطور عموم مولا چند معنی را افاده میکند؟
الحمدلله،
اصل واقعه غدیر خم بدین صورت بوده که:
حدیث غدیر از مهمترین دلایل شیعه بر اولویت علی به خلافت است تا آن که درباره آن کتابی یازده جلدی تالیف شده که کتاب الغدیر است، و این حدیث را امام مسلم در صحیح خود از زید بن ارقم رضی الله عنه روایت کرده که گفت: در محل آبی به نام خمّ بین مکه و مدینه پیامبر در میان ما به سخنرانی ایستاد و بعد از حمد و ستایش خدا و موعظه گفت: اما بعد، ای مردم نزدیک است که فرستاده پروردگارم بیاد و من دعوت او را لبیک گویم و از میان شما بروم، من در میان شما دو چیز گران بها و مهم به یادگار میگذارم اول کتاب خدا که در آن هدایت و نور است، پس کتاب خدا را بگیرید و به آن چنگ زنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا مردم را برانگیخت و تشویق کرد و سپس گفت: و اهل بیت خودم را در میان شما میگذارم شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من، خدا را مراعات کنید، و شما را سفارش میکنم که در رفتار با اهل بیت من خدا را مراعات کنید سه بار آنرا تکرار کرد. حسین (راوی حدیث از زید بن ارقم) به او گفت: اهل بیت او چه کسانی هستند ای زید؟ آیا زنانش از اهل بیت او نیستند؟
گفت: بله، ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات برای آنها حرام است. گفت: آنها چه کسانیند؟ گفت: آنها آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس میباشند.
گفت: بر همه اینها صدقه حرام شده است؟ گفت: بله.( مسلم کتاب فضائل الصحابه حدیث ۲۴۰۸٫)
و ترمذی و احمد و نسائی در خصاص و حاکم این را اضافه کرده که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است. و اضافههای دیگر نیز روایت شده است که فرمود: بار خدایا دوست بدار هر کس را که او دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند، و یاری کن کسی را که او یاری میکند، و خوار کن کسی را که او خوار میکند، و او را مدار حق قرار بده.
مهم این است که حدیثی که در صحیح مسلم آمده در آن هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست ذکر نشده است، ولی این جمله را ترمذی و احمد و نسائی و حاکم و غیره با سندهای صحیحی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند، و اما اضافههای دیگر مانند بار خدایا دوستان او را دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش، بعضی از علمای این اضافه را صحیح قرار دادهاند ولی در اصل صحیح نیست، و اما اینکه بار خدایا هر کس او را یاری میکند او را یاری کن و دشمنان او را خوار بدار و او را مدار حق قرار بده، دروغی است که به پیامبر ص نسبت داده میشود.
اهل بدعت از این حدیث استدلال میکنند و میگویند علی جانشین بلافصل پیامبر است و میگویند گفته پیامبر صلی الله علیه وسلم که فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، یعنی علی جانشین من است و مولی به معنای والی یعنی سروری که باید از او اطاعت کرد.
و همچنین از علی رضی الله عنه روایت شده که وقتی در رحبه در کوفه بود گفت: چه کسی از پیامبر ص شنید که در روز غدیر خم به من میگفت: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است، آنگاه دوازده صحابی بدری گواهی دادند که ما شنیدهایم.
علت این سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم به علی چه بود ؟
شیعه میگویند پیامبر در محل غدیر خم در هوای بسیار گرم مردم را که تعدادشان بیش از صد هزار نفر بود جمع کرد تا این قضیه را برای آنها بیان کند که هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، و جملههای دیگری نیز به این اضافه میکنند.
علت این حدیث دو چیز بوده است
اول: بریده بن الحصیب رضی الله عنه میگوید: خالد بن الولید کسی را پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم فرستاد تا کسی را بفرستد که خمس را بگیرد(چون پیامبر خالد را برای جنگ یمن فرستاده بود و او بعد از پیروزی کسی را پیش پیامبر فرستاد تا غنیمت را تقسیم کند.)، آنگاه علی آمد و خمس را گرفت و سپس کنیزی از خمس را انتخاب کرد و با آن همبستر شد، بریده میگوید: از علی متنفر بودم و او را دیدم که غسل کرده بود، به خالد گفتم: آیا این را نمیبینی؟! وقتی پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم آمدیم قضیه را با او در میان گذاشتم، پیامبر صلی الله علیه وسلم به من گفت: ای بریده آیا از علی متنفر هستی؟ گفتم: بله، فرمود: از او متنفر مباش او در خمس بیش از این حق دارد، در روایتی دیگر آمده است. که پیامبر به بریده گفت: هر کس من مولا و دوست او هستم علی هم مولا و دوست اوست.
دوم: بیهقی از ابی سعید روایت میکند که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرد، و فردی را به عنوان امیر آنها مقرر کرد و خودش قبل از آنها به سوی پیامبر صلی الله علیه وسلم حرکت کرد، سپس وقتی در میان راه آنها به او رسیدند دید که فردی که او آن را به عنوان امیر مقرر کرده به لشکریان اجازه داده که بر شتران سوار بشوند و دید که آثار سوار شدن از شتران نمایان است بنابراین علی خشمگین شد و نمایندهاش را سر زنش کرد.
ابو سعید میگوید: وقتی ما با پیامبر صلی الله علیه وسلم دیدار کردیم از سختگیری علی به او شکایت کردیم، و در روایتی دیگر آمده است که لباسهایی بود که آنها میخواستند بپوشند اما علی آنها را منع کرد و اجازه نداد که آن لباسها را بپوشند، آنگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: باز ایست ای سعد بن مالک (ابو سعید) و سخنان ناشایستی به برادرت علی نگو، سوگند به خدا که تو میدانی او کار درستی کرده است، این را ابن کثیر با سند جید براساس شروط نسائی روایت کرده است و بیهقی و غیره آن را بیان کردهاند.
و ابن کثیر میگوید وقتی حرفهای زیادی درباره علی از طرف آن لشکری که علی آنها را از سوار شدن بر شتران صدقه منع کرده بود و لباسها را از آنها پس گرفته بود، گفته شد. پیامبر وقتی از حج بازگشت و مناسک آن را انجام داد در راه مدینه در جایی به نام غدیر خم ایستاد و سخنرانی کرد و دامان علی را پاک دانست و جایگاه او را بالا برد و به فضیلت او گوشزد کرد تا آنچه در دل بسیاری از مردم جای گرفته بود را دور کند.
پس سبب بیان این حدیث این بود که آنها درباره علی رضی الله عنه حرف زدند، و بنابراین پیامبر صلی الله علیه وسلم چیزی نگفت تا آن که به مدینه بازگشت چرا؟ چون این قضیه مخصوصاً به اهل مدینه ربط داشت چون کسانی که در مورد علی رضی الله عنه سخن گفته بودند از اهل مدینه بودند و آنها کسانی بودند که در جنگ با او همراه بودند.
غدیر خم محلی در جحفه است که تقریباً دویست و پنجاه کیلومتر از مکه فاصله دارد، و اینکه میگویند جایی است که از آن جا حجاج متفرق میشوند و هر یک به سویی میرود دروغ است. چون که محل جمع شدن حجاج مکه است، و از همان مکه از همدیگر جدا میشوند، و اهل مکه در مکه باقی میمانند، و اهل طائف به طائف بر میگردند، و یمنیها به یمن و عراقیها به عراق میروند، و همین طور هر کسی که حج خود را تمام میکند به شهرش باز میگردد و قبیلههای عربی از همان جا به سمت خیمههای خود میروند، پس فقط اهل مدینه و کسانی که در راه مدینه میرفتند با پیامبر همراه بودند، و در میان اینها پیامبر سخنرانی کرد و گفت هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست، اختلاف اهل سنت و شیعه در مفهوم و معنای کلمه مولا است، نه در اینکه پیامبر آن را گفته یا نگفته، شیعه میگویند من کنت مولاه یعنی کسی که من والی او هستم پس علی والی اوست، و اهل سنت میگویند مفهوم گفته پیامبر که من کنت مولاه فعلی مولاه، یعنی هر کس مرا دوست دارد علی را دوست بدارد و یاری کند، و به دلایل زیر مفهوم مولا همین است: به دلیل زیاداتى که اضافه بر این روایت شدهاند و بعضی از علما آن را صحیح قرار دادهاند، چنان که روایت شده که پیامبر بعد از آن فرمود: بار خدایا دوست بدار کسی را که او را دوست میدارد، و دشمن بدار کسی را که با او دشمنی میکند. پس دوستی و دشمنی کردن، توضیحی است برای جمله (فعلی مولاه) یعنی مردم باید علی بن ابی طالب رضی الله عنه را دوست بدارند.
– پیامبر ص به خاطر علی توقف نکرد، گرچه علی بیش از این مستحق بود، ولی منظور این است که پیامبر برای استراحت توقف کرد، زیرا سفر از مکه به مدینه سفری طولانی است که پنج تا هفت روز طول کشیده بود و چند بار پیامبر در آن برای استراحت توقف کرده بود، و پیامبر ص مردم را تذکر داد که به کتاب خدا چنگ زنند و اهل بیت او را گرامی بدارند و احترام و گرامی داشتن اهل بیت و نیز پیروی کردن از آنها بر آنان واجب است، سپس بعد از این پیامبر ص در مورد علی رضی الله عنه گوشزد کرد و فرمود: هر کس من مولای او هستم پس علی مولای او است.
– حدیث بر امامت دلالتی ندارد، چون اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم خلافت علی را بیان کند چنین کلمهای را که احتمال همه این معانی را دارد نمیگفت و بلکه بهتر آن بود که میگفت: علی بعد از من جانشین من است، یا علی بعد از من امام است، یا میگفت: هر وقت من مُردم از علی بن ابی طالب اطاعت کنید، اما پیامبر چنین سخن قاطعی که اختلافى اگر پیدا شود را برای همیشه از بین میبرد نگفت و بلکه فرمود هر کس من مولای او هستم پس علی مولای اوست.( نوری طبرسی یکی از علمای بزرگ شیعه میگوید پیامبر به صراحت نگفت که علی خلیفه اوست، بلکه با سخنانی مجمل که دارای معانی زیادی است و باید بوسیله قرینه یک معنی مشخص شود به خلافت علی اشاره کرد. فصل الخطاب ۲۰۵/۲۰۶٫)
خداوند متعال میفرماید: « فَالْیَوْمَ لَا یُؤْخَذُ مِنکُمْ فِدْیَهٌ وَلَا مِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مَأْوَاکُمُ النَّارُ هِیَ مَوْلَاکُمْ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ »(الحدید: ۱۵).
« پس امروز نه از شما فدیهاى پذیرفته مىشود، و نه از کافران; و جایگاهتان آتش است و همان سرپرستتان مىباشد; و چه بد جایگاهى است».
به خاطر شدت پیوستگی و همراهی دوزخ با کافران آن را مولا و دوست آنها نامیده است.
– مولات و دوست داشتن صفت همیشگی علی رضی الله عنه و مومنان علی را دوران حیات پیامبر و بعد از وفات پیامبر و بعد از وفات خود علی همیشه دوست دارند، پس در حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم مولا و دوست مومنان بوده است و بعد از وفات خودش نیز او را مومنان دوست دارند، پس او مولای ماست چنان که خداوند متعال میفرماید:« إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ». (المائده: ۵۵).
«سرپرست و ولى شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها که ایمان آوردهاند; همانها که نماز را برپا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مىدهند».
و علی از سران و بزرگان مؤمنان است.
– اگر منظورپیامبر والی و سرپرست میبود نمیگفت: مولی، بلکه میگفت والی، چون کلمه مولی با کلمه والی فرق میکند والی از ولایت یعنی فرمانروایی، و مولی از ولایه یعنی محبت و یاری کردن است خداوند متعال میفرماید: « إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَهُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ »(التحریم: ۴).
«اگر شما دو زن (عایشه و حفصه) به درگاه خداوند توبه کنید، به راستی که دلهای شما از همدستی علیه پیامبر ص به توبه کردن مایل است و دستور خداوند را به سمع قبول دریافته است، و اگر با هم علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم متفق شوید، در حقیقت خدا یاور اوست، و همچنین جبرئیل و مؤمنان صالح، و فرشتگان بعد از آنان پشتیبان او هستند».
– خداوند متعال درباره قوم ابراهیم ؛ میفرماید: « إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِیمَ لَلَّذِینَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِیُّ وَالَّذِینَ آمَنُواْ وَاللّهُ وَلِیُّ الْمُؤْمِنِینَ »(آل عمران: ۶۸).
«سزاوارترین مردم به ابراهیم، آنها هستند که از او پیروى کردند، و (در زمان و عصر او، به مکتب او وفادار بودند; همچنین) این پیامبر و کسانى که (به او) ایمان آوردهاند (از همه سزاوارترند); و خداوند، ولى و سرپرست مؤمنان است».
و منظور این نیست که آنها حاکم و رئیس ابراهیم هستند بلکه ابراهیم امام و رئیس آنهاست.
امام شافعی در مورد حدیث زید میگوید: منظور محبت و دوستی اسلام است چنان که خداوند متعال میفرماید:« ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِینَ آمَنُوا وَأَنَّ الْکَافِرِینَ لَا مَوْلَى لَهُمْ». (محمد: ۱۱). النهایه فی غریب الحدیث ۵/۲۲۸٫
«این (نصرتدادن مؤمنان و فرجام نامیمون برای کفار) براى آن است که خداوند مولا و سرپرست کسانى است که ایمان آوردند; اما کافران مولایى و یارى ندارند».
پس حدیث بر این دلالت نمیکند که علی بعد از پیامبر خدا خلیفه است و بلکه بر این دلالت میکند که علی ولی از اولیای خداست که باید او را دوست داشت و یاری کرد.