داستان تهمت به حضرت عایشه چه بوده؟ (۱)

حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در هر سفر یکی از همسران خویش را به همراه می بردند در باز گشت از سفری حضرت عایشه رضی الله عنها همراه ایشان بودند و در یکی از استراحتگاههای وسط راه حضرت عایشه از کجاوه ( اتاقکی که بر روی شتر قرار میدادند ) خارج شدند و برای قضای حاجت از کاروان دور رفتند ناقوس حرکت در این بین به صدا در آمد و شتربان کجاوه را بربالای شتر قرار داد غافل از اینکه عایشه در میان آن نیست و ساربان کاروان را به حرکت در آورد . عایشه رضی الله عنها که برگشت دید که ای داد و بیداد کاروان رفته است چون یقین داشت بدنبالش خواهند آمد در جای خود نشست. قانون این بود که همیشه پشت سرکاروان و بافاصله فردی حرکت میکرد تا اشیاء بجامانده را جمع آوری کند در آن سفر این وظیفه به حضرت صفوان محول شده بود او وقتی به عایشه رسید گفت ( سبحان الله زن رسول خدا ) و دیگر بدون آنکه کلمه ای بگوید شتر را خواباند تا عایشه بنشیند و دهانه شتر را گرفت و حرکت کرد تا به کاروان رسید اما همین اتفاق ساده سوژه خوبی برای منافقان بود که بگویند بله زن جوان است و مرد جوان و از این حرفها که قلم را نمی رسد که جسارت کند و بنویسد اما حرفها که پخش شد و تا آنکه آیات برائت عایشه در سوره نور نازل شد و درقسمتی از آیات آمد . {إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفَاحِشَهُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ} (النور:۱۹). (آنان که دوست دارند تا فاش شود تهمت بدکاری در بین ایمان آورنده گان برای آنها در دنیا و آخرت عذابی درد ناک است .) درسوره احزاب آیه ۵۸ درهمین رابطه می فرماید . {وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَإِثْماً مُبِیناً} (الأحزاب:۵۸). (و آنها که آزار میدهند زنان و مردان مؤمن را به تهمت عمل بدی که انجام نداده اند پس بدرستیکه بردوش خود بار گرانی از گناه آشکار و پنهان را نهادند ) بهر حال ما این آیات را نیاوردیم که حضرت عایشه را از زنان مبرا کنیم خوشبختانه در این مورد کسی با ما اختلاف ندارد ما آیه را شاهد آوردیم تا مطلب دیگری از آن گواهی بیاوریم نخست اینرا بگویم که شیعه نیز در اینکه آیات فوق در حق عایشه است با ما متفق است پس توجه کنید خدا چه می گوید .

{وَالَّذِینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ} (الأحزاب:۵۸). (کسانیکه آزار میدهند ( باتهمت زدن ) (زنان و مردان مؤمن را ) منظور از مؤمنات در اینجا حضرت عایشه و از مومنین حضرت صفوان است پس خدا که آنها را از زمره مومنین و مومنات می نامد آیا برایمان حقی باقی می ماند.که ایشان را کافریا منافق بدانیم . یا وقتی در آیات زیر می خوانیم : {إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ} (النور:۲۳). ( و کسانیکه اتهام به بد کاری میدهند زنان نیکوکار ایمان آورنده بی خبر از همه جای را ، خدا آنها را در دنیا و آخرت لعنت میکند و برای آنها عذابی بزرگ است ) منظور از محصنات غافلات مؤمنات حضرت عایشه است .پس ما چگونه بعد از آنکه خدا ( جل و علا ) به عایشه لقب های عظیم میدهد .حی یکیش لقبهاى که اگر یکى از آن در حق هر زنى دیگر نازل مى شد براى افتخارش کافى بود . چگونه بعد از همه اینها به عایشه بد میگوییم ؟و او را منافقه و مغرض می شناسیم ؟ باز گوئی این ماجرا در قرآن با آیه ای پایان می یابد که اگر مسلمانان با دقت به آن توجه کنند دیگر از میان آنها کسی پیدا نخواهد شد که در حق حضرت عایشه زبان درازی کنند .

مقاله پیشنهادی

محبت صحابه رضی الله عنهم

از علامت‌های ایمان عبارت‌اند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …