از ابوهریره نقل شده که:
«انه کَتَبَ إِلَى عُمَرَ بْنِ الْخَطَّابِ وَهُوَ بِالْبَحْرَیْنِ یَسْأَلُهُ عَنِ الْجُمُعَهِ، فَکَتَبَ إِلَیْهِ عُمَرُ أَنْ جَمِّعُوا، حَیْثُ مَا کُنْتُمْ.» (۱)
«ابوهریره به عمر نامه نوشتند و از او در مورد برگزاری نماز جمعه پرسیدند. عمر در جواب نامه نوشت: هرجا که هستید نماز جمعه بخوانید.»
حافظ ابن حجر عسقلانی می گوید: این روایت را ابن خزیمه تصحیح نموده است. و این روایت ابراز می دارد که اهالی شهر و روستا باید نماز جمعه بخوانند.(۲) *
با وجود اختلاف نظر برخی فقها به نظر می رسد نماز جمعه در شهر و روستا صحیح و بر مکلَّفین و افراد واجدالشرایط واجب است و در این راستا توجه گردد که خواندن نماز جمعه منحصر در مسجد آن منطقه نیست بلکه مسلمانان می توانند در هر مکانی گردِ هم آیند و این فریضه را برپای دارند اگرچه خواندن آن در مسجد فضیلت خاص خود را دارد ولی نباید آن را به خارج از شهر یا روستا انتقال دهند و یا در بیرون از شهر و روستا نماز جمعه بخوانند.؛ چرا که پیامبر ج فرموده اند:
🍃 «صَلُّوا کَمَا رَأَیْتُمُونِى أُصَلِّى.» (۳)* «نماز بخوانید همانگونه که من نماز می خوانم.» و ایشان هرگز نماز جمعه را به خارج از شهر یا روستا انتقال نداده اند. و در صورتی که منطقه ای بنا بر بلاهای طبیعی و غیر طبیعی همچون سیل، زلزله، بمباران و … از بین روند نماز جمعه بر آنها واجب است؛ چرا که آنها با این وصف نیز ساکنان این منطقه محسوب می شوند مگر اینکه بنا بر شرایط و اوضاع حاکم نماز جمعه غیر ممکن و یا موجب حرج و سختی نامطلوبی شود.
بر کوچ نشینان و بادیه نشینان هرچند جامعه ای منسجم باشند و با هم زندگی همزیستی داشته باشند، نماز جمعه واجب نیست مگر اینکه ندای جمعه را بشنوند؛ چرا که پیامبر ج هرگز به قبیله های اطراف مدینه امر به نماز جمعه نکردند.(۴)*
۱) * – (صحیح): ابن ابی شیبه، المصنف (ج۲ص۱۱) / ابن منذر، الاوسط (ش۱۷۰۵) از طریق (عبدالله بن ادریس ومسلم بن ابراهیم) روایت کردهاند: «عن شعبه عن عطاء بن أبی میمونه عن أبی رافع عن أبی هریره أنهم کتبوا إلى عمر یسألونه عن الجمعه فکتب جمعوا حیث کنتم » ورجالش «رجال صحیحین» بوده واسنادش هم «صحیح» است.
(۲) * – ابن حجر عسقلانی، فتح الباری، ۲/۸۰٫
(۳) * – (صحیح): بخاری (ش۶۰۰۸و۷۲۴۶) از طریق (اسماعیل بن علیه وعبدالوهاب الثقفی) روایت کرده است: «حدثنا أیوب عن أبی قلابه عن أبی سلیمان مالک بن الحویرث قال أتینا النبی ج… فقال (ج): کما رأیتمونی أصلی.»
(۴) * – نک: شربینی، مغنی المحتاج، ۱/۲۸۰؛ نووی؛ المجموع، ۴/۳۶۷؛ ابن حزم، المحلّی، ۱/۲۷۲؛ شوکانی، السیل الجرار المتدفق علی حدائق الأزهار، ۱/۵۹۸٫
(صحیح): مسلم (ش۲۰۲۹) روایت کرده است: «حدثنا یحیى بن یحیى