این فرمودهاش: «مِنَ الرَّمِیَّهِ»؛ «از شکار» در روایت معبد بن سیرین از ابو سعید در آخر کتاب التوحید آمده که: «لاَ یَعُودُونَ فِیهِ حَتَّى یَعُودَ السَّهْمُ إِلَى فُوقِهِ»؛ «دوباره به آن باز نمیگردند تا اینکه تیر پرتاب شده به کمان بر گردد» و«الرَّمِیَّهِ» مؤنث الرَّمِیَّ است و مراد از آن مثلاً آهویی که مورد هدف قرار میگیرد است و در حدیث عبد الله بن عمرو از روایت مقسم از او، چنین آمده که: «فإنَّهُ سیَکونُ لِهذا شیعهٌ یَتَعَمَّقونَ فی الدِّینِ یَمرُقونَ مِنه»؛ «همانا از نسل این شخص گروهی بیرون خواهد آمد که در دین تشدد و غلو میکنند، تا آنکه از آن خارج میشوند»، یعنی یکباره از اسلام خارج میشوند همانند خارج شدن تیر آنگاه که توسط شخصی قوی بازو پرتاب میشود و به آنچه که به طرفش انداخته شده اصابت میکند و با چنان سرعتی وارد آن میشود که به تیر و اجزای آن چیزی از آن شکار نمیچسپد و هنگامی که تیرانداز به تیرش نگاه میکند تیر را مییابد اما شکار را نمییابد، پس به تیر نگاه میکند تا بداند آیا به شکار برخورد کرده یا به خطا رفته است، پس هنگامی که هیچ اثری از شکار مثل خون یا غیر آن بر روی تیر نمیبیند گمان میکند که به شکار برخورد نکرده است و غرضش چنین بوده که به آن اصابت کرده است. و با این سخنش به آن اشاره کرده: «سَبَقَ الفَرْثَ والدَّمَ»؛ «از سرگین و خون سبقت گرفته است»، یعنی از آن عبور کرده و چیزی از آن بر روی تیر نچسپیده بلکه بعد از خارج شدن تیر، سرگین و خون خارج شدهاند، و شرح قذذ در علامات نبوّت قبلاً آمد و در روایت ابی نضره از ابی سعید در نزد مسلم آمده که رسول خدا صلی الله علیه وسلم مثال مردی را برای آنها زده که شکاری را تیر میزند.
و در روایت ابو المتوکل الناجی از ابو سعید در نزد طبری آمده: «مثلهم کمثل رجل رمى رمیه فتوخى السهم حیث وقع فأخذه فنظر إلى فوقه فلم یر به دسماً ولا دماً»؛ «مثال آنها همانند مثال مردی است که شکاری را میزند پس دنبال تیر آنجایی که افتاده است میرود و آن را بر میدارد و به بالای آن نگاه میکند و بر آن چیزی از چربی و خون نمیبیند». چیزی از چربی و خون بر آن آویخته نشده است. و آمده: «یَتْرُکُونَ الْإِسْلَامَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ»؛ «اسلام را به پشت سرشان انداخته و ترک میکنند» و دستانش را پشتش قرار داد، و در روایت ابو اسحاق مولی بنی هشام از ابو سعید درباره آخر حدیث چنین آمده: «لا یتعلَّقونَ من الدین بشیء کما لا یتعلق بذلک السهم»؛ «به چیزی از دین معلق و آویخته نمیشوند همانطور که تیر به آن معلق نمیشود». طبری آن را تخریج کرده و در حدیث انس از ابو سعید نزد احمد و ابو داود و طبری آمده: «لا یرجعون إلى الإسلام حتى یرتد السهم إلى فوقه»؛ «به اسلام باز نمیگردند تا اینکه تیر به کمانش بر گردد». و از ابن عباس آمده در نزد طبری و اول آن در ابن ماجه آمده است با سیاقی واضح تر از آن و لفظ آن چنین است: «سیخرج قوم من الإسلام خروج السهم من الرمیه عرضت للرجال فرموها فانمرق سهم أحدهم منها فخرج فأتاه فنظر إلیه فإذا هو لم یتعلق بنصله من الدم شیء ثم نظر إلى القذذ فلم یره تعلق من الدم بشیء فقال: إن کنت أصبت فإن بالریش والفوق شیئاً من الدم فنظر فلم یر شیئاً تعلق بالریش والفوق قال. کذلک یخرجون من الإسلام»؛ «به زودی گروهی از اسلام خارج میشوند همانند خارج شدن تیر از شکاری که برای مردها عرضه میشود پس به آن تیر میزنند و تیر یکی از آنها از آن خارج میشود پس میرود و به آن نگاه میکند و میبیند که چیزی به سر تیر از خون نچسپیده است، سپس به پرهای سر تیر نگاه میکند و اثری از آویخته شدن خون به آن نمیبیند و میگوید اگر به هدف اصابت میکرد پس باید به پرها و نوکش جیزی از خون میبود، پس نگاه میکند و چیزی نمیبیند که به پرها و نوک چسپیده باشد، میگوید: به همان شکل از اسلام خارج میشوند». و از حمیدی و ابن ابی عمر در مسندشان از طریق ابی بکر مولی انصار از علی آمده: «إن ناساً یَخرجونَ من الدِّینِ کَمَا یخرجُ السَّهمُ من الرَّمِیَّهِ ثُمَّ لا یَعودونَ فیه أبداً»؛ «همانا گروهی از مردم از دین خارج میشوند همانطور که تیر از شکار خارج میشود، سپس هرگز به آن باز نمیگردند».