عَنْ عَائِشَهَ قَالَتْ: مَا رَأَیْتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم مُسْتَجْمِعًا قَطُّ ضَاحِکًا، حَتَّى أَرَى مِنْهُ لَهَوَاتِهِ، إِنَّمَا کَانَ یَتَبَسَّمُ.[۱]
از عایشه روایت شده است که فرمود: هرگز پیامبر صلی الله علیه وسلم را ندیدم که در خندیدن به اندازهای زیادهروی کند – و دهانش را باز نماید- که داخل دهانش دیده شود؛ بلکه هنگام خندیدن، فقط تبسم میفرمود».
عَنْ جَرِیرٍ قَالَ: مَا حَجَبَنِی النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم مُنْذُ أَسْلَمْتُ، وَلاَ رَآنِی إِلاَّ تَبَسَّمَ فِی وَجْهِی.[۲]
جریر پسر عبدالله گوید: از زمانى که به دین اسلام مشرف شدهام هیچگاه پیامبر صلی الله علیه وسلم مرا از ورود به خانهاش، جلوگیری نفرمود و هر وقت که مرا مىدید، با تبسّم و لبخند با من روبرو مىشد».
[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۶۰۹۲ و مسلم حدیث شماره ۸۹۹ با لفظ بخاری
[۲]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۶۰۸۹، و مسلم حدیث ۲۴۷۵ با لفظ بخاری