از آنجا که خلافت انسان بسته به شرطی خاص است، و آن شرط، پایبندی به طاعت آفریدگار و صاحب امر و نهی، امرش را به امید ثواب جامهی عمل میپوشاند و از نهیش به سبب ترس از مجازات اجتناب میورزد. و تمام این کارها را در دایرهی احترام، محبت و تعظیم انجام میدهند. لذا قضیهی خلافت انسان در زمین همان قضیه ی عبادت او برای الله متعال است که بر بندگان مسلط است. الله متعال فرموده است: ﴿ وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّالِیَعْبُدُون ﴾: ذاریات / ۴۶. (و جن و انس را جز برای اینکه مرا بپرستند نیافریدیم).
ابن تیمیه رحمه الله میگوید: (پس (الله متعال)در هر زمان به همان چیزی که امر کرده است، عبادت میشود)[۱].
ابن کثیر : گوید: (آیه به این معناست که الله متعال بندگان را آفریده است تا بدون شریک قرار دادن، او را یگانه بپرستند. لذا کسی که او را اطاعت کند به بهترین نحو پاداشش خواهد داد؛ و هر کس نافرمانیاش کند، به بدترین روش عذابش میکند)[۲].
از آنجا که الله متعال عظمت این امانت و سنگینیِ مسئولیتی را که انسانِ ضعیف که در ذات خود نیازمند به آفریدگار و خالق خویش است، بر عهده گرفته است، و از آنجا که اللهِ حکیم و بسیار آگاه بیشتر از قدرت مسئولیت نمیدهد، انسان را فطرتاً به گونهای آفرید که پروردگارش را بشناسد. یگانگیاش را بشناسد و در عبادت و طاعت، خالصانه به او تعالی که شریک و انبازی ندارد، ملزم باشد. فقط از الله آموزش میگیرد و تنها به سوی او رُخ میکند.
الله متعال میفرماید:﴿وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِن بَنِی آدَمَ مِن ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنفُسِهِمْأَلَسْتُبِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَن تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیَامَهِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِینَ * أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَکَ آبَاؤُنَا مِن قَبْلُ وَکُنَّا ذُرِّیَّهً مِّن بَعْدِهِمْ أَفَتُهْلِکُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ * وَکَذَلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ وَلَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ﴾: اعراف/ ۱۷۲ – ۱۷۴.
انس بن مالک از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمودند: «یُقَالُ لِلرَّجُلِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ یَوْمَ الْقِیَامَهِ: أَرَأَیْتَ لَوْ کَانَ لَکَ مَا عَلَى الْأَرْضِ مِنْ شَیْءٍ أَکُنْتَ مُفْتَدِیًا بِهِ؟ قَالَ: فَیَقُولُ: نَعَمْ، قَالَ: فَیَقُولُ: قَدْ أَرَدْتُ مِنْکَ أَهْوَنَ مِنْ ذَلِکَ، قَدْ أَخَذْتُ عَلَیْکَ فِی ظَهْرِ آدَمَ أَنْ لَا تُشْرِکَ بِی شَیْئًا، فَأَبَیْتَ إِلَّا أَنْ تُشْرِکَ»: (در روز قیامت به یکی از دوزخیان گفته میشود: آیا اگر تمام آنچه در زمین است از آنِ تو بود، (در مقابل رهایی از جهنم) فدیه میدادی؟ فرمود: (جهنمی)گوید: آری. فرمود: (الله) میگوید: آسانتر از این کار را از تو خواستم! (هنوز) در پشتِ آدم بودی که از تو عهد گرفتم به من هیچ شرک نورزی. قبول نکردی و شرک ورزیدی)[۳].
[۱]. قاعده جلیله فی التوسل و الوسیله ص ۴۱.
[۲]. مختصر تفسیر ابن کثیر ج ۳ ص ۳۸۷.
[۳]. بخاری و مسلم. در روایتی که ابن جریر از ابن عباسس روایت میکند آمده است، الله متعال از آنان عهد گرفت که او را عبادت کرده و هیچ چیز را شریک او نگردانند. نیز در روایتی که عبدالله بن احمد در مسند پدرش، از ابی بن کعب سو همچنین ابن ابی حاتم، ابن جریر و ابن مردویه روایت کردهاند، آمده است: الله متعال به ایشان فرمود: من آسمانها و زمینهای هفتگانه و پدرتان(آدم) را بر شما گواه میگیرم، که مبادا روز قیامت بگویید: ما این مسئله را نمیدانستیم. بدانید که معبود برحقی غیر از من وجود ندارد و آفریدگاری غیر من نیست؛ پس هیچ چیزی را با من شریک نکنید. قطعاً پیامبرانی را به سویتان خواهم فرستاد تا شما را به عهد و میثاق با من یادآور باشند؛ و کتابهایم را بر شما نازل کردم. گفتند: گواه و معترفیم که تو آفریدگار و معبود مایی و جز تو آفریدگاری نداریم؛ و آنروز اقرار به اطاعت از وی نمودند.
در جزء اولِ کتاب معارج القبول ص ۳۴ و بعد از آن، این روایات را کامل خواهی یافت. بدان رجوع شود.