- چنانچه بیعت با حضرت علی علیه السلام بیعت خلافت بوده است چرا ما قبل از بیعت غدیر در هیچ کجا بیعت شکنی (حتی از کفار) در این سطح (۱۲۰ هزار نفر) مشاهده نکرده ایم؟ چگونه ۱۲۰ هزار نفر فقط حدود ۲ ماه بعد پیمان شکنی کردند؟[۱].
ممکن است این شبهه ایجاد شود که مردم در زمان حضرت عثمانt نیز بیعت شکنی کردند ولی:
- زمان حضرت عثمانt 25 سال بعد بوده و مسلماً مردم در گذر زمان تغییر کرده بودند.
- کسانی که بیعت خود را با حضرت عثمانt شکستند و علیه او شورش کرده و او را کشتند مردم مدینه نبودند بلکه اراذل و اوباش شهرهای بصره و کوفه و اهالی مصر بودند.
- حتی همین افراد، قصد بیعت شکنی نداشتند بلکه به عنوان اعتراض از ستم والیان در آن مکان، جمع شده بودند و حضرت عثمانt به دست برخی افراد ناشناس به قتل رسید در حالیکه قصد اکثریت این نبوده است.
- حتی اگر این عمل را بیعت شکنی بدانیم، توسط برخی افراد صورت گرفت ولی در سقیفه طبق استدلال برادران شیعه من ۱۲۰ هزار نفر بیعت شکنی کردند.
- شورش یا اعتراض علیه حضرت عثمانt با هماهنگی قبلی که توسط افرادی مانند مالک و محمد ابن ابوبکر و عمار یاسر و طلحه و زبیر و… بود صورت گرفت. ولی در بیعت شکنی غدیر (اگر بیعت حکومت بوده باشد) هماهنگی قبلی به چشم نمیخورد.
- شورش علیه حضرت عثمانt دلیل داشته ولی علت بیعت شکنی غدیر، چه بوده است؟
- بیعت با حضرت عثمانt فقط پشتوانه مردمی داشته ولی بیعت با حضرت علی (البته به زعم و خیالات شیعه) پشتوانه الهی و رسول خدا و جمیع اصحاب را داشته است. پس جای مقایسه نیست چون تشابهی در کار نیست.
- چرا در وجوب هیچیک از اصول و حتی فروع دین بین شیعه و سنی اختلاف نیست مگر همین یکمورد؟[۲].
- عالم شیعی، امامت را بالاتر از نبوت میداند آیا اعتقاد به وجود نص در این زمینه، با اصل خاتمیت، تعارض ندارد؟[۳].
- کدام یک از پیامبران برای پس از خود جانشین تعیین کرده اند؟ (البته جانشین به معنای خلافت و حکومت و نه وصی یا رهبری معنوی یا قضاوت، نبرد، فرمانده سپاه و…).
- چنانچه کسی برای پس از خود جانشین تعیین کند تفاوت آن شخص با تمام پادشاهان تاریخ که صفت مشخصه آنها تعیین جانشین بوده در چه خواهد بود؟[۴].
- برخی محققین شیعه معتقدند وجود دو ضلع خطرناک امپراطوریهای ایران و روم و نوپا بودن اسلام ایجاب میکرده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم برای خود جانشینی معرفی کنند و مساله را در سکوت برگزار نکنند. ولی چرا محققین ما همیشه به شرایط قبل از اتفاقات نگاه میکنند؟ مگر ابوبکر(به اعتراف تمام محققین غربی، سنی و شیعه بی طرف) شورش اهل رده را با قاطعیت سرکوب نکرد؟ و مگر حضرت عمر هر دو امپراطوری را شکست نداد؟[۵] ضمن اینکه پیامبر صلی الله علیه وسلم در جریان جنگ خندق پس از ضربه زدن به آن تخته سنگ و جرقههای که میپرد میفرماید: در جرقه اول کاخهای مدائن و در جرقه دوم…. و اشاره به پیروزی اسلام بر تمام ابرقدرتها میکنند. پس چرا باید نگران آینده اسلام باشند؟ اگر هم ایشان از آن ناحیه، احساس خطر برای از هم پاشیدگی اسلام میکردند آیا عداوت دیرینه میان بنیهاشم و بنی امیه در صورت خلافت یک نفر از بین این دو خاندان، این احساس را تشدید نمیکرد؟
- چرا در رابطه با همه واجبات الهی در قرآن، نص مستقیم و مشخص و بدون ابهام وجود دارد ولی در مورد جانشینی پیامبر که به زعم شیعه جزو بالاترین واجبات الهی و مهمتر از فروع دین بلکه از اصول اساسی دین است[۶] هیچ آیهای وجود نداشته و تنها مورد اختلاف در انجام واجبات همین یک مورد است؟[۷].
- خداوند در قرآن وعده حفظ آنرا داده با اینکه حفظ اینهمه کلمه که روی پوست و چرم و استخوان و کاغذ و… نوشته شده بوده بسیار مشکلتر بوده (آن هم توسط اشخاصی مانند ابوبکر و عمر و عثمان) آیا حفظ خلافت برای حضرت علی مشکلتر از حفظ قرآن بوده است؟
- خداوند در آیات متعددی از قرآن کریم، شدیداً به کسانی که به ساحت مقدس او دروغ بسته و فرشتگان را دختران او و عیسی را پسر او معرفی کردهاند تاخته است. آیا دروغ بستن به خدا با تمسک به این دو آیه (آیه ابلاغ و اکمال) چه مجازاتی را در روز قیامت به همراه دارد؟ و چرا علماء و روحانیون از عواقب خطرناک چنین عملی نمیترسند؟
- در احادیث بیشماری (مانند بعثت لأتمم مکارم الأخلاق) و تمام آیات قرآن، هدف از رسالت پیامبر اکرم این عنوان شده: تذکر ﴿فَذَکِّرۡ إِنَّمَآ أَنتَ مُذَکِّرٞ ٢١﴾ [الغاشیه: ۲۱]. انذار، بشارت، و در هیچ کجا به اینکه ایشان برای ریاست، حکومت و انتخاب رییس برای مردم، از سوی خداوند فرستاده شدهاند اشارهای نشده است.
- باز هم ممکن است یک پاسخ مبهم و کلی و پا در هوا از سوی برخی حضرات به سئوالات فوق داده شود مبنی بر اینکه: ابوبکر و عمر برای کتمان فضایل حضرت علی دستور سوزاندن احادیث و ممنوعیت نقل حدیث، کتک زدن عبدالله ابن مسعود… را دادند ولی:
- با این وجود: این همه حدیث مخالف، با جزئیات دقیق که مثلاً سلمان گفت: کردید و نکردید و یا برخی روایات دیگر که حتی پرده از نیات و افکار باطنی همه!!! بر میدارد چگونه ضبط شده است؟
- در آن زمان، معیار و محک ثابتی برای تعیین حدیث درست وجود نداشته. شهادت دو نفر برای تایید مطلبی کافی بوده چه برسد آن دو نفر از صحابه هم باشند. مجسم کنید دو نفر دو نفر میآمدند و هر کس یک چیز مخالف دیگری میگفت آیا نظم عمومی جامعه به هم نمیریخت؟[۸] با عنیات به اینکه طبق حدیث مشهور حضرت علی علیه السلام ممکن بود یک نفر حدیثی را بشنود ولی وقتی پیامبر در موضعی دیگر حدیث اول را نسخ کرده حضور نداشته یا اینکه شرایط و موقعیت محیطی بیان هر حدیث، متفاوت بوده و…
-
- چگونه واقعه غدیر،توسط ۱۱۰ نفر از اصحاب نقل شده است؟
- چگونه همین آقای عبدالله ابن مسعود[۹] در زمان حضرت عمر از سوی او به همراه عمار یاسر به عنوان تعلیم عمومی و مشاور عمار (امیر کوفه) به سوی کوفه میرود؟
- ما میدانیم که بلافاصله پس از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در مسائل بسیار جزیی مانند تعداد تکبیری که باید برای میت گفته شود میان تمام اصحاب اختلاف پیش آمد آیا در گیر و دار حمله قبایل راهزن به مدینه و شورش اهل رده و هزار و یک عامل دیگر نباید باب اختلاف و حدیثسازی بسته شود. ابوبکر و عمر به قول شما چنین کردند و با اینهمه شاهد اینهمه حدیث جعلی و ضد و نقیض هستیم اگر چنین نمیکردند آیا آیات قرآن در سایه هزاران هزار حدیث جعلی و حقیقی، از میان نمیرفت یا مسخ و بی محتوی نمیشد؟
- اکنون آیا این تردیدها بیانگر این نکته نیست که موضوع و علت واقعه چیز دیگری بوده است.
شاید علت سفارش مردم به دوستی علی (به غیر از ماجرای سپاه یمین که چند روز، قبل از این واقعه بوده و عدهای از مسلمین با حضرت علی درگیر شده بودند) موارد زیر باشد:
- کشته شدن جنگ آوران و سران نامی هر قبیله به دست حضرت علی علیه السلام و علمداری و ایشان در جنگها[۱۰]:
پیامبر میدانسته که بزودی به جوار رحمت حق خواهد رفت[۱۱] و مسلماً ایشان عادات بد قومی و قبیلهای جاهلیت را به خوبی میدانستهاند (که اولین طلیعه و نشانه آن هنگام پس گرفتن غنایم توسط حضرت علی علیه السلام از سپاه یمن رخ میکند) و میدانیم که حضرت علی از هر قبیلهای چندین نفر از افراد مشهور و سران آنرا به خاک و خون کشیده و پس از پیامبر ممکن است این کینهها سر بر کشد و برای حضرت علی و خاندان پیامبر مشکل ساز شود و شاید تاکید و سفارش پیامبر، جهت جلوگیری از کشته شدن حضرت علی و شروع جنگهای داخلی بوده است. یا اینکه سفارش ایشان جنبه توصیه در انتخاب حضرت علی داشته و نه وجوب (مانند جنگ احد که میفرمایند عدم خروج از شهر، نظر خودم است و اکثریت مخالفت میکنند و…).
[۱]– آن هم بیعتی که بر مبنای وحی و توسط پیامبر گرفته شده؟ اگر گناه تحریف اخلاق در جامعه اسلامی در قرون و نسلهای بعدی را به گردن حضرت عمرt و ابوبکر بیندازیم گناه این بیعت شکنی که فقط ۲ ماه بعد صورت گرفته به گردن کیست؟ حتما ابوجهل!!!.
[۲]– گرچه در این مورد نیز سنیها خلافت حضرت علی را قبول دارند و حتی ۱۲ امام بعدی را به عنوان افراد متقی و شایسته و عالم قبول کردهاند و فقط شیعه است که خلافت حضرت عمرt و ابوبکر را ظالمانه و غاصبانه میداند.
[۳]– با توجه به آیات و احادیث بیشماری که آخرین رسول و فرستاده را حضرت محمد میداند.
[۴]– با عنایت به این نکته بسیار ظریف که پیامبر فرزند پسر نداشته و حضرت علیu نیز پسر عموی ایشان بودهاند.
[۵]– از این مساله میگذریم که شیعه معتقد است پیامبر از امور آینده توسط جبرییل خبردار میشده زیرا در اینصورت جبرییل حتماً به ایشان گفته که نگران آینده نباشد زیرا با خلافت حضرت عمرt و ابوبکر، اسلام تحکیم میشود و اتفاقی نمیافتد.
[۶]– البته امامت و عدل از اصول مذهب است و نه از اصول دین. همانطور که تولی و تبری در زمان صفویه وارد فروع دین شد. من تعجب میکنم که بدعت گزار و منحرف کننده اصلی در اسلام کسانی دیگرند و دست به سینه ایستادن در نماز یا وضوی سربالایی و یا ممنوعیت صیغه کردن زنان نمیتواند انحراف در دین باشد.
[۷]– ضمن اینکه خداوند در قرآن میفرماید ما در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نکردیم و هر چیز را به تفصیل و روشنی بیان کردیم و این کتاب مایه راهنمایی مومنان است. آیا اگر آیات قرآن، سربسته و موجز و در پرده ابهام و… باشد میتواند روشنگر و مایه هدایت باشد؟
[۸]– شاید هم همه راست میگفتهاند ولی پیامبر هر سخنی را در موقعیتی بیان کرده ولی آنها با فراموش کردن علت و موقعیت سخن پیامبر فقط به ذکر سخن میپرداختهاند و هزار و یک دلیل دیگر.
[۹]– نمونه سادهاش اعتقاد عبدالله ابن مسعود به حذف برخی آیات که چون شاهدی نداشته آن آیات را ثبت نمیکنند!!! در صورتیکه بیشتر علمای طراز اول شیعه و تمام سنیها معتقدند از قرآن حاضر نه یک کلمه کم شده و نه یک کلمه اضافه. در غیر این صورت اینهمه سفارش به پیروی و قرائت قرآن نمیشد.
[۱۰]– به جز جنگ تبوک که ابوبکر علمدار لشکر بوده است.
[۱۱]– یکی از آقایان میگفت حضرت علی بنابر دستور پیامبر این کارها را انجام داده و بنابر طریق اولی اگر منظور حمایت بوده باید برای خودشان در برابر این خطرات، جلب حمایت میکردند و نه برای حضرت علی. ولی پیامبر مگر نفرمودند که این آخرین حج من است و مرتب به این موضوع که بزودی به دیدار خداوند میروند اشاره نمیکردند. پس نیازی به حمایت و… نداشتند برعکس حضرت علی که جوان بوده و فقیر و…