خطاب خداوند به صله‌ی رحم(۱)

بخاری، کتاب «التفسیر» باب: [سوره القتال، باب: ﴿وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَکُمۡ﴾]

۱۱۱- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: خَلَقَ اللَّهُ الخَلْقَ، فَلَمَّا فَرَغَ مِنْهُ قَامَتِ الرَّحِمُ، فَأَخَذَتْ بِحَقْوِ الرَّحْمَنِ، فَقَالَ لَهُ: مَهْ؟ قَالَتْ: هَذَا مَقَامُ العَائِذِ بِکَ مِنَ القَطِیعَهِ، قَالَ: أَلاَ تَرْضَیْنَ أَنْ أَصِلَ مَنْ وَصَلَکِ، وَأَقْطَعَ مَنْ قَطَعَکِ؟ قَالَتْ: بَلَى یَا رَبِّ، قَالَ: «فَذَاکِ لَکَ»، قَالَ أَبُو هُرَیْرَهَ: اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن تَوَلَّیۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَکُمۡ٢٢﴾ [محمد: ۲۲]».

  1. «از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمودند: «خداوند موجودات را آفرید، هنگامی که از آفرینش آن‌ها فراغت یافت، رحم (خویشاوندی) برخاست و کمر خداوند مهربان را گرفت (به او پناه برد). خداوند به او فرمود: چه می‌خواهی؟ گفت: [من، اینک یک پناه‌آورنده به تو هستم و] این [ایستادن من]، همان ایستادن پناه‌جو به تو، از قطع پیوند خویشاوندی است (به تو پناه می‌برم و از تو می‌خواهم مرا از قطع خویشاوندی پناه دهی)، خداوند می‌فرماید: آیا راضی می‌شوی که هرکس صله‌ی تو را به جای آورد، من با او پیوند کنم و هرکس تو را قطع کند، من با او قطع پیوند کنم (از خود دور کنم)؟ گفت: خدایا! بله. خداوند فرمود: پس آن حق برای تو باد (چنین خواهم کرد)، ابوهریره رضی الله عنه می‌گوید: اگر خواستید [به این مطلب یقین پیدا کنید] این آیه را تلاوت کنید: ﴿فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ إِن تَوَلَّیۡتُمۡ أَن تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ وَتُقَطِّعُوٓاْ أَرۡحَامَکُمۡ ٢٢﴾ [محمد: ۲۲].«آیا اگر (از قرآن و برنامه‌ی اسلام) روی‌گردان شوید جز این انتظار دارید که در زمین فساد کنید و پیوند خویشاوندی میان خود را قطع کنید»»([۱]).

۱۱۲- در روایت دیگری در این باب، از ابوهریره رضی الله عنه بعد از بیان حدیث قبل (شماره‌ی ۱۱۱) و در آخر آن چنین آمده است: «ثُمَّ قَالَ أَبُو هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه و سلم: اقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ: ﴿ فَهَلۡ عَسَیۡتُمۡ…﴾» «سپس ابوهریره رضی الله عنه گفت: پیامبر  صلی الله علیه و سلم فرمودند: اگر می‌خواهید این آیه را بخوانید: آیا اگر روی‌گردان شوید جز…».

این حدیث را بخاری در کتاب التوحید و کتاب الأدب و نیز مسلم در کتاب الأدب و نسائی در کتاب التفسیر، روایت کرده‌اند.

 

[۱]– در توجیه پناه ‌بردن رحم (خویشاوندی) به خداوند، بیضاوی می‌گوید: عادت بر این است که مستجیر (پناه‌ برنده) هنگام پناه ‌بردن به مستجار (کسی که به او پناه برده می‌شود)، دست به دامن او شده، به اندازه‌ی اهمیت موضوع و خواسته‌اش به او بچسبد.

طیبی می‌گوید: این گفته‌ی پیامبر  صلی الله علیه و سلم از باب استعاره‌ی تمثیلی است، به این صورت که حال رحم (خویشاوندی) و نیاز آن به ارتباط و حمایت از او و مراقبت از این که قطع نشود، به حال پناه ‌برنده‌ی نیازمندی (مستجیر) تشبیه شده که به قدرتی (مستجار) پناه می‌برد که از او دفاع کند یا می‌تواند «استعاره‌ی مکنیه» باشد به این صورت که رحم (خویشاوندی) را به انسانی تشبیه کرده است که به کسی پناه می‌برد و حمایت و مراقبت او را می‌طلبد.

در اهمیت صله‌ی رحم، احادیث زیادی وارد شده‌اند که توجه به آیه‌ی مذکور در متن حدیث (محمد: ۲۲) در این زمینه کفایت می‌کند. منظور اصلی احادیثی که در این خصوص وارد شده‌اند، اهمیت‌دادن به مقام و ارزش صله‌ی رحم می‌باشد. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].

امام نووی رحمه الله می‌گوید: بدون شک انجام صله‌ی رحم بر هر انسانی واجب است و انجام‌ندادنش یعنی قطع آن معصیت و گناه به شمار می‌آید، البته صله‌ی رحم درجاتی دارد که برخی بر برخی دیگر برتری دارند.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …