مالک بن دینار رحمه الله میفرماید: روزی در بیت الله (به اتفاق دوستان) مشغول طواف بودیم، ناگهان بانویی را دیدیم که نزدیک حجر اسود ایستاده و در حالیکه میگریست اینچنین میگفت: پروردگارا، بر من رحم کن، از مسافت بسیار دوری به نزد تو آمدهام، ای خدایا، در این دنیا مرا محتاج کسی قرار نده.
مالک بن دینار رحمه الله میفرماید: وقتی سوز و گداز این بانو را در این نیایش دیدیم، به منزلش رفتیم تا از نزدیک موقعیت زندگی وی را مورد تحقیق و بررسی قرار دهیم، بعد از گفتگوی مختصری اینچنین فرمود: شما از اینجا بروید، چون در این مدت مرا از عبادت پروردگارم محروم ساختید. راوی بیان میکند: نام این بانو، ملکیه بنت منکدر (رحمها الله) بود[۱].
[۱]– طبقات الحنابله ج ۱ ص ۴۲۷٫