از حذیفه رضی الله عنه آمده است که گفت:
«أُتِیَ اللهُ بِعَبْدٍ مِنْ عِبَادِهِ آتَاهُ اللهُ مَالًا، فَقَالَ لَهُ: مَاذَا عَمِلْتَ فِی الدُّنْیَا؟ قَالَ: وَلَا یَکْتُمُونَ اللهَ حَدِیثًا، قَالَ: یَا رَبِّ آتَیْتَنِی مَالَکَ، فَکُنْتُ أُبَایِعُ النَّاسَ، وَکَانَ مِنْ خُلُقِی الْجَوَازُ، فَکُنْتُ أَتَیَسَّرُ عَلَى الْمُوسِرِ، وَأُنْظِرُ الْمُعْسِرَ، فَقَالَ اللهُ: أَنَا أَحَقُّ بِذَا مِنْکَ، تَجَاوَزُوا عَنْ عَبْدِی “، فَقَالَ عُقْبَهُ بْنُ عَامِرٍ الْجُهَنِیُّ، وَأَبُو مَسْعُودٍ الْأَنْصَارِیُّ، هَکَذَا سَمِعْنَاهُ مِنْ فِی رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ».[۱]
«یکی از بندگان خداوند (پس از مرگ)، به خدمت او آورده شد، پروردگار به او فرمود: در دنیا چه عملی کردهای»؟
حذیفه گفت: – و بندگان حرفی از خداوند نمیتوانند بپوشانند – مرد گفت: خدایا! مال خودت را به من عطا کردی و من با مردم معامله میکردم و از عادات من، گذشت و تسهیل در حق ایشان بود؛ بر دارا سهل میگرفتم و هر چه میتوانست از طلب پس بدهد، میگرفتم و تنگدست را تا هر وقت که داشت، مهلت میدادم و از طلبم گذشت داشتم.
خداوند فرمود: من به این کار از تو سزاوارتر هستم، پس از بندهی من درگذرید.
عقبه بن عامر و ابومسعود انصاریس گفتند: ما این حدیث را اینگونه از دهان پیامبر ج شنیدیم.
[۱]– مسلم، ۲۹۲۰٫