علما در مورد عمل به احادیث ضعیف اختلاف دارند؛ آنچه که جمهور علما بر آن هستند؛ عمل به احادیث ضعیف در فضایل اعمال است، البته با وجود سه شرط زیر:
۱- حدیثی که به آن عمل میشود نباید دارای ضعف شدید باشد.
۲- حدیث تحت اصل (معمولٌ به) مندرج باشد.
۳- کسی که به آن عمل میکند نباید به ثبوت و صحت حدیث معتقد باشد، بلکه معتقد باشد که جهت احتیاط به آن عمل میکند.
این سه شرط را حافظ ابن حجر ذکر کرده است، و با وجود آن سه شرط میتوان به احادیث ضعیف در فضایل اعمال عمل نمود. (نگاه کنید به: تیسیر مصطلح الحدیث، دکتر محمود طحان ص ۵۵).
اما بنظر میرسد که این رای نوعی تساهل باشد، چرا که بر مبنای این سخن، همه احادیثی که نزد آنها صحیح نیست را قبول میکنند و با این وسیله مطالبی را داخل دین میکنند که هرگز دارای اصل ثابت و مشهوری نیست. این عبارت در واقع بازتاب سه تن از مشهورترین ائمه حدیث یعنی؛ احمد بن حنبل و عبدالرحمن بن مهدی و عبدالله ابن مبارک است که از ایشان نقل شده است که گفتهاند: «ما در روایات حلال و حرام سخت گیریم و در روایات فضایل سهل گیر»، اما در واقع عبارت این بزرگان به طور صحیح فهم نشده است؛ زیرا مراد آنان از سختگیری و سهلگیری این نیست که این دو اصطلاح ضد هم باشند، بلکه وقتی ایشان در موضوعات حلال و حرام روایت میکردند، سختگیری میکردند و بالاترین درجهی حدیث را میپذیرفتند که در زمان آنها حدیث صحیح این رتبه را داشت، اما در موضوعات فضایل سختگیری نمیکردند و احادیث با رتبهی حسن را هم قبول میکردند، زیرا در عصر آنها اصطلاح حدیث حسن مرسوم نبوده، بلکه غیر از حدیث صحیح را با همهی انواع آن، جزوی از احادیث ضعیف بحساب میآوردند؛ پس اگر مردم میدانستند که تساهل این بزرگان در نقل احادیث فضایل به معنای قبول حدیث حسن است – نه ضعیف- هرگز این عبارت را بازگو نمیکردند که؛ «عمل به حدیث ضعیف در فضایل اعمال جایز است».
پس بدون شک حدیث ضعیف نه تنها نمیتواند مصدر حکم شرعی باشد، بلکه برای عمل به یک فضیلت اخلاقی نیز مناسب نیست؛ زیرا ظن غیر از حق است و فضایل بمانند احکام و عقاید از پشتوانههای اساسی دین است و شایسته نیست که زیربنای این پشتوانهها بر امور واهی باشد. بنابراین، به حدیث ضعیف عمل نمیکنیم هرچند که تمام شروطی که سهل گیران برای آن قائل شدهاند را داشته باشد، به دلیل آنکه به اندازهی کافی حدیث صحیح داریم که ما را از احادیث ضعیف بینیاز سازند، و ما اطمینان قلبی به ثبوت آن احادیث ضعیف نداریم و اگر چنین نبود اصلا آنها را ضعیف نمینامیدیم!، پس بر ما واجب است که حتی در مطالعه و بررسی حدیث، از احادیث ضعیف شاهد و مثال نیاوریم و حتی آن را نیز (بگونه ای) نقل نکنیم که خواننده گمان برد که آن حدیث از پیامبر ج صادر شده است؛ مثلا نگوییم: پیامبر ج چنین فرمودند. (به نقل از: علوم الحدیث دکتر صبحی صالح، ترجمه دکتر عادل نادر علی، قسمت روایت احادیث ضعیف و عمل به آنها).
از جمله علمای محدث که عمل به احادیث ضعیف را درست نمیدانند، میتوان به:
امام بخاری و مسلم از علمای سلف، و ابن حبان در «المجروحین» و نیز شیخ الاسلام ابن تیمیه در [مجموع الفتاوى ۱/۲۵۰-۲۵۲] و مؤلف این کتاب؛ علامه ابن عثیمین در (فتاوى نور على الدرب)، و شیخ احمد شاکر در «الباعث الحثیث» (۱ / ۲۷۸ )، و علامه محمد ناصرالدین البانی در «تمام المنه» (ص/۳۶) ومقدمهی کتاب «صحیح الترغیب والترهیب»، شیخ مصطفى بن عدوی در[مصطلح الحدیث فی سؤال وجواب، سؤال رقم ۸۵] رحمهم الله از علمای خلف اشاره کرد.