⬅ حدثنا أبو بکر قال حدثنا أبومعاویه عن الأعمش عن أبی ظبیان عن حذیفه قال: دخل على رجل یعوده ، فوجد فی عضده خیطا ، قال : فقال : ما هذا ؟ قال : خیط رقی لی فیه ، فقطعه ثم قال : لو مت ما صلیت علیک. المصنف(۲۳۹۲۹) سلسلهالصحیح المسند من آثار حذیفه بن الیمان – رضی الله عنه《۲》 فی الزهد والرقائ
ابوبکر گفت ابو معاویه به مافرمودند از اعمش از ابی ظبیان از حذیفه شنید که گفت
⬅ (حذیفه)بر مردی داخل شد برای عیادتش روی دستش نخی دید، گفت این چیست؟ گفت نخی در آن تعویذی است، آنرا پاره کرد وگفت اگر با این حال می مردی بر روی تو نماز نمی خواندم.➡
⬅ قالَ مُحَمَّدُ بنُ عِیسَى بنِ سَوْره التِّرْمِذیُّ (ت: ۲۷۹هـ): ( قَالَ دَخَلْتُ عَلَى عَبْدِ اللهِ بْنِ عُکَیْمٍ أَبِی مَعْبَدٍ الجُهَنِیِّ أَعُودُهُ وَبِهِ حُمْرَهٌ فَقُلْنَا: أَلا تُعَلِّقُ شَیْئًا.
قَالَ: المَوْتُ أَقْرَبُ مِنْ ذَلِکَ، قَالَ النَّبِیُّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: (( مَنْ تَعَلَّقَ شَیْئًا وُکِلَ إِلَیْهِ)).
محمد بن عیسی بن سوره ترمذی فرمود: بر عبدالله بن عکیم ابی معبد جهنی وارد شدم برای عیادتش وبر او بیماری وبا بود به او گفتیم: چیزی آویزان نمی کنی فرمود مرگ برایم نزدیک تر از آن است، پیامبر ﷺ فرموده است هرکس چیزی آویزان کند به آن سپرده می شود.
⬅ حدیث عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنهما آمده است که تمیمه را بر فرزندانش آویزان می کرد و نصش به شرح زیر است : «حَدَّثَنَا یَزِیدُ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْحَاقَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شُعَیْبٍ عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ قَالَ کَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ یُعَلِّمُنَا کَلِمَاتٍ نَقُولُهُنَّ عِنْدَ النَّوْمِ مِنْ الْفَزَعِ بِسْمِ اللَّهِ أَعُوذُ بِکَلِمَاتِ اللَّهِ التَّامَّاتِ مِنْ غَضَبِهِ وَعِقَابِهِ وَشَرِّ عِبَادِهِ وَمِنْ هَمَزَاتِ الشَّیَاطِینِ وَأَنْ یَحْضُرُونِ قَالَ فَکَانَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَمْرٍو یُعَلِّمُهَا مَنْ بَلَغَ مِنْ وَلَدِهِ أَنْ یَقُولَهَا عِنْدَ نَوْمِهِ وَمَنْ کَانَ مِنْهُمْ صَغِیرًا لَا یَعْقِلُ أَنْ یَحْفَظَهَا کَتَبَهَا لَهُ فَعَلَّقَهَا فِی عُنُقِهِ» (مسند أحمد – (۱۳ / ۴۴۷) عمر بن شعیب از پدرش وسپس از پدربزرگش روایت می کند گفت : رسول الله صلى الله علیه وسلم ما را کلماتی یاد می داد
⬅که هنگام خواب به خاطر پریشانی می گفتیم « بسم الله اعوذ بکلمات الله التامات من غضبه و عقابه و شر عباده و من همزات الشیاطین و أن یحضرون » گفت : عبدالله بن عمرو به بچه های بزرگش این دعا را یاد می داد که هنگام خواب بخوانند و هر یک از بچه های کوچکش نمی توانست آن را حفظ کند، آن دعا را می نوشت و بر گردن آن ها می آویخت . این حدیث به دلایل زیر جواب داده شده می شود : روایت عبدالله بن عمرو ضعیف است چون در سند این حدیث محمد بن اسحاق وجود دارد که مدلس است. اگر هم صحیح باشد این حدیث بر عبدالله بن عمرو موقوف است و این از اجتهادات اوست چون با او مخالفت شده است . شوکانی گفته است: ادله ای در عدم جواز استفاده از تعویذ وارد شده است که قول عبدالله بن عمرو نمی تواند حجت باشد . ۳-این اثر دال بر آویزان کردن تمیمه های قرآنی یا دعای مأثوره است، وبه صورت مطلق دلالت نمی کند زیرا عبدالله بن عمرو، آن را بر فرزندان بزرگش آویزان نمی کرد بلکه این دعاها را از حفظ یادشان می داد . ۴- شایسته نیست وقتی طفل کوچک باشد بر او تعویذی که از قرآن است یا دعاهایی که در سنت آمده اند را آویزان کنیم زیرا سنت آن است که به وسیله ی آن دعاها او را دم کنیم نه اینکه آن ها را نوشته و بر آن آویزان کنیم. امّا آثاری که از صحابه وتابعین نقل شده اند به فرض صحتشان از چند جهت مردود اند:۱- فعل صحابه وتابعین زمانیکه مخالف نص صریح رسول اکرم صلی الله علیه وسلم باشند اعتبار ندارند. ۲- یا این آثار صحیح نمی باشند. ۳- در مقابل این اثرها قول رسول اکرم صلی الله علیه وسلم که قبلا بیان شد وجود دارد وهمچنین برخورد شدید عبدالله بن مسعود رضی الله عنه با خانمش، که قبلا بیان شد. رد شبهه:اگر سوال پیش بیاید آیا صحابه وتابعین مخالف نص پیامبر صلی الله علیه وسلم عمل می کنند؟
⬅جواب:اگر حدیث به آنها نرسیده باشد پیش می آید،واین مسئله درزمان صحابه به وقوع پیوسته مثل حدیث استئذان که به عمر رضی الله عنه نرسیده بود و حدیث تیمم نمودن جنب وغیره. واین هیچ خدشه ای به بزرگواری ایشان وارد نمی کند،واین مسئله در کتب حدیث مثل روز روشن است.
⬅ واگر از ترجمه امام ترمذی دلیل می گیرید امام ترمذی باب خاصی به نام«باب ماجاء فی کراهیه التعلیق» ابواب بندی نموده است ،ودلیل برای کراهیت تعویذ آورده است.