بازی با ورق اگر با شرطبندی و پول باشد که بین علماء اختلافی نیست که قمارهست و از گناهان کبیره محسوب میشود، ولی اگر بدون شرطبندی و پول باشد، برخی از علماء آنرا مکروه میدانند بشرطی که بازیکنان را از نماز و سایر عبادات باز ندارد، و بینشان اختلاف و بغض و کینه و دعوا رخ ندهد، که بعید است چنین چیزی رخ ندهد، زیرا معمولا اغلب بازیها با دعوا و حقد و حسد و مشاجره و تلف کردن وقت همراه هست، و این خود کافیست که این بازی را حرام کند، لذا بعضی دیگر از علماء مانند شیخ بن باز، ابن عثیمین، ابن جبرین و غیره آنرا حرام میدانند، و دلایل حرمت آن عبارتند از:
۱- وقت تلف کردن در چیزی است که نه منفعتی در دین دارد و نه در دنیا
۲- بازی ورق از آنجاییکه اساسش بر شانس واقع شده، شبیه نردشیر است که در حدیث پیامبر صلی الله علیه و سلم از آن منع شده و فرموده است: ” مَنْ لَعِبَ بِالنَّرْدَشِیرِ فَکَأَنَّمَا صَبَغَ یَدَهُ فِی لَحْمِ خِنْزِیرٍ وَدَمِهِ ” (روایت مسلم ۲۲۶۰)، یعنی: “کسی که با نردشیر بازی کند مثل اینست که دستش را به گوشت و خون خوک آلوده کرده باشد”، زیرا بازی نردشیر بر اساس شانس واقع شده، و بازی ورق نیز همانطور، لذا این بازیها شبیه هم هستند و ممکن است یک شخص را کم کم به قمار بکشاند.
۳- ورق معمولا شامل تصویرهای جاندار میباشد مانند پادشاه، ملکه، سرباز و غیره، که همانطور که کشیدن این تصاویر حرام است، بازی با آنها نیز جائز نیست.
۴- در بازی ورق معمولا بین بازیکنان اختلافات و مشاجره هایی رخ میدهد که منجر به حقد و کیبنه بین یکدیگر میشود، و این چیزی است که دیده شده و خود بازیکنان آنرا ملاحظه کرده اند و اقرار میکنند.
۵- در حین بازی ممکن است مکر و حیله بکار برده شود که حرام است.
۶- بازی ورق مانع ذکر خداوند میشود، و حتی بفرض اینکه نماز جماعت را سر وقت ادا میکنند، بازهم این بازی جزو لهو و لعب بیهوده میباشد که نفعی ندارد، نه از لحاظ دینی و نه جسمی و نه عقلی ، و پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده اند: ” کل شیء لیس من ذکر الله لهو ولعب إلا أن یکون أربعه : ملاعبه الرجل امرأته وتأدیب الرجل فرسه ومشی الرجل بین الغرضین ( أی التدریب علی الرمایه ) وتعلیم الرجل السباحه ” (روایت طبرانی – صحیح الجامع البانی رقم ۴۵۳۴)، یعنی: ” هر چیزی که ذکر خداوند در آن نباشد جزو لهو و بازی است، مگر چهار چیز: سرگرمی مرد با زنش، و تربیت کردن اسب، و تمرین تیراندازی، و شنا یاد گرفتن”، و همچنین فرموده است: “مَا مِنْ قَوْمٍ یَقُومُونَ مِنْ مَجْلِسٍ لا یَذْکُرُونَ اللَّهَ فِیهِ إِلاَّ قَامُوا عَنْ مِثْلِ جِیفَهِ حِمَارٍ وَکَانَ لَهُمْ حَسْرَهً ” و در روایت إمام أحمد : ” وَکَانَ ذَلِکَ الْمَجْلِسُ حَسْرَهً عَلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیَامَهِ ” (صحیح الجامع ۵۵۰۸)، یعنی: ” هیچ گروهی نیست که از مجلسی بر می خیزند که در آن خدا را یاد نمی کنند، جز مانند آنکه گوئی از بالای نعش الاغی برخاسته اند و برای شان حسرت و افسوس است.”، و در روایت امام احمد: ” و آن مجلس حسرت و ندامت برای آنها خواهد بود در روز قیامت.”، و بازی ورق نیز شامل این حسرت و ندامت خواهد بود زیرا اوقاتشان را بیفائده و بیهوده در بازی ورق تلف کرده اند.
بنابراین چه بازی ورق حرام باشد و چه مکروه، شأن و شایسته ی یک مسلمان نیست که وقت خودش را بیهوده در این بازی تلف کند، زیرا اولین چیزی که روز قیامت از هر کس سؤال خواهد شد چهار چیز است، که یکی از آنها وقتش هست که در چه راهی صرف کرده است، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است: ” لا تَزُولُ قَدمَا عبْدٍ حَتَّی یُسْأَلَ عَنْ عُمْرِهِ فِیمَ أَفْنَاه، وَعَنْ عِلْمِهِ فِیم فَعَلَ فِیه، وعَنْ مالِهِ منْ أَیْنَ اکْتَسبه، وَفِیمَ أَنْفَقَه، وَعَن جِسْمِهِ فِیمَ أَبْلاهُ ” (صحیح – روایت ترمذی)،
یعنی: “در روز قیامت تا لحظه ای گامهای بنده میخکوب است که از عمرش پرسیده شود آن را در کدام راه فنا نموده و از علمش که در آن چه کرده و از مالش که از کدام راه آن را بدست آورده و به کدام راه صرفش نموده و از جسمش که آن را در کدام راه پیر کرده است.”
و همچنین از پیامبر صلی الله علیه و سلم وارد شده است که: “قرأَ رسولُ اللَّه صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم : { یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَهَا } ثم قال: « أَتَدْرُونَ مَا أَخَبَارُهَا؟ » قالوا: اللَّهُ ورَسُولُهُ أَعْلَم. قال: «فَإِنَّ أَخْبَارَها أَنْ تَشْهَدَ عَلَی کُلِّ عَبْدٍ أَوْ أَمهٍ بِمَا عَمِلَ عَلَی ظَهْرِهَا، تَقُول: عَمِلْتَ کَذَا وکذَا فی یَوْمِ کَذَا وَکَذَا، فهَذِهِ أَخْبَارُهَا ” (روایت تِّرْمِذِی)،
یعنی: رسول الله صلی الله علیه وسلم { یوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبارَهَا } را خوانده و فرمود: آیا می دانید که اخبار آن چیست؟ گفتند: خدا و رسول او دانا تراند. فرمود: همانا اخبار آن این است که بر هر غلام وکنیز – مراد هر مرد و زن است – شهادت دهد به آنچه که بر روی آن انجام داده می گوید در روز فلان و فلان چنین و چنان کردی و این اخبار آنست.”
و در حدیثی دیگر فرمودند: ” کَیْفَ أَنْعَمُ وَصَاحِبُ الْقَرْنِ قَدِ الْتَقَمَ الْقَرْن، وَاسْتَمَعَ الإِذْنَ مَتَی یُؤْمَرُ بِالنَّفْخِ فَیَنْفُخُ » فَکَأَنَّ ذلِکَ ثَقُلَ عَلی أَصْحَابِ رسول اللَّه صَلّی اللهُ عَلَیْهِ وسَلَّم فقالَ لَهُم: « قُولُوا: حَسْبُنَا اللَّه وَنِعْمَ الْوکِیلُ “،
یعنی: “چگونه شادی کنم در حالیکه صاحب شاخ – صور – شاخ را گرفته و گوش به فرمان است که چه وقت به دمیدن آن فرمان داده می شود تا آن را بدمد. گوئی این امر بر یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم گران آمد و به آنها فرمود بگوئید «حَسْبُنَا اللَّه وَنِعْمَ الْوکِیلُ » کافیست ما را خداوند و او نیکو نگهبانی است.”
بنابراین بجای بازی ورق باید به فکر آخرت باشند و وقتشان را مشغول ذکر خداوند و یا اشیاء مفید کنند تا نزد خداوند در روز قیامت از تلف کردن وقت بازخواست نشوند.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین