حکم انکار کردن رده و کافر شدن و سزای مرتد.

یک: کسی که انکار کفر و ارتداد کسی که کافر و مرتد از دین شده است را بکند، کافر می‌گردد و داخل در نواقض اسلام می‌گردد؛ زیرا حقیقتی از اسلام را نقض کرده و توحید را در خود محقق نساخته است که با کفر به طاغوت محقق می‌گردد.

ابا بطین رحمه الله می‌فرماید: « فمن قال: إن التلفظ بالشهادتین لا یضر معهما شیء، أو قال: من أتى بالشهادتین وصلى وصام لا یجوز تکفیره، وإن عبد غیر الله فهو کافر، ومن شک فی کفره فهو کافر، لأن قائل هذا القول مکذب لله ورسوله».[۱]

ترجمه: «پس کسی که بگوید: با تلفظ کردن شهادتین چیزی به او ضرری نمی‌رساند یا بگوید کسی که شهادتین بگوید و نماز بخواند و روزه بگیرید، تکفیرش جائز نیست، و اگرچه غیر الله را هم عبادت کند، پس او کافر است و کسی که شک در کفرش کند پس او نیز کافر است؛ زیرا گویندۀ این سخن الله و رسولش را تکذیب کرده است».

أبو الحسین المَلَطی العسقلانی (متوفى: ۳۷۷هـ) در کتابش می‌فرماید: «وَجَمِیع أهل الْقبْلَه لَا اخْتِلَاف بَینهم أَن من شکّ فِی کَافِر فَهُوَ کَافِر لِأَن الشاک فِی الْکفْر لَا إِیمَان لَهُ لِأَنَّهُ لَا یعرف کفرا من إِیمَان فَلَیْسَ بَین الْأمه کلهَا الْمُعْتَزلَه وَمن دونهم خلاف أَن الشاک فِی الْکَافِر کَافِر»[۲]

ترجمه: «و همۀ اهل قبله در بینشان اختلافی نیست در اینکه کسی که شک در کافر بودن کافر بکند، پس او کافر است؛ زیرا شخص شک کننده در کفر برایش ایمانی نیست به این دلیل که کفر را از ایمان باز نمی‌شناسد. پس در بین امت همه شان از معتزله و غیرشان اختلافی نیست در اینکه کسی که شک بکند در کافر بودن کافر او کافر است».

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌فرماید: «وَمَنْ قَالَ: إنَّ کُلَّ مَنْ تَکَلَّمَ بِالشَّهَادَتَیْنِ وَلَمْ یُؤَدِّ الْفَرَائِضَ وَلَمْ یَجْتَنِبْ الْمَحَارِمَ: یَدْخُلُ الْجَنَّهَ وَلَا یُعَذَّبُ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالنَّارِ: فَهُوَ کَافِرٌ مُرْتَدٌّ. یَجِبُ أَنْ یُسْتَتَابَ فَإِنْ تَابَ وَإِلَّا قُتِلَ».[۳]

ترجمه: «کسی که بگوید: کسی که شهادتین می‌گوید ولی هرگز فرائض را انجام نمی‌دهد و از محرمات(حرام ها) اجنتاب نمی‌کند، وارد بهشت می‌شود و  از آنها با آتش عذاب داده نمی‌شود، آن شخص کافر و مرتد است و باید از او طلب توبه شود اگر نه باید کشته شود».

امام محمد بن عبدالوهاب رحمه الله در نواقض اسلام می‌فرماید: «من لم یکفِّر المشرکین، أو شکَّ فی کفرهم، أو صحَّح مذهبهم؛ کفر إجماعا».[۴]

ترجمه: «کسی که مشرکین را تکفیر نکند یا در کفرشان شک کند یا مذهبشان را صحیح بداند این کفر است به اجماع».

[۱].الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه ۱۰/۲۵۰

[۲]. التنبیه والرد على أهل الأهواء والبدع۱/۴۰

[۳]. مجموع الفتاوی ۳۵/۱۰۶

[۴]. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه ۹/۲۹۱

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …