کشاورزی به مزرعهاش بذر پاشید، برخی بذرهایش به گذرگاهها افتاد و پرندهها زود آنها را ربودند، برخی از گندمها روی خاک افتادند ولی زیر خاک سنگ بود فوری سبز شد امّا نور و حرارت خورشید آنها را سوزاند، برخی گندمها لابه لای هیزمها افتادند ولی چون نور خورشید نمیتوانست به آنها برسد نمیتوانستند خوب رشد نمایند، ولی گندمهایی که روی خاک حاصلخیز افتادند فوری سبز شدند و رشد و نمو کردند و از یک گندم هفت خوشه و از هر خوشه ۱۰۰ گندم بوجود آمد.
حضرت روح الله عیسی ÷ فرمودند: حکایت تخمهایی که به گذرگاه افتادند، دل سخت کسانی هست که ندای الهی را میشنوند ولی به خاطر سیاهی قلبشان نمیتوانند آن را درک نمایند، بنابراین شیطان مانند پرندگان فوری سوء استفاده میکند و معنویّات را از آنها میرباید.
حکایت گندمهایی روی خاک ریخته شد ولی زیرش سنگ قرار داشت مثال قلب سخت کسانی است که پیام الهی را میشنوند و فوری با احساسات قبول میکنند (زود سبز میشوند) ولی چون عُمقاً درک نکردهاند و به اعماق قلبشان نفوذ نکرده است (به سنگ رسیده) نمیتواند ریشه بدواند، بنابراین قوای شیطانی برگهای ایمانیش را فوری خشک میگرداند و ایمانش را میسوزاند.
حکایت گندمهایی که لابهلای هیزمها ریخته شدند امّا خورشید به آنها نمیرسید مثال کسانی است که پیامهای الهی را میشنوند امّا موانع بسیار متعدّدی مثل مسخرهی فامیلها، ناراضی بودن خانواده، گرفتاریهای زندگی و عشقهای پوچ مانند هیزمهای بی مصرف نور خورشید (کلام الهی) را در نطفه خفه میکند و مانع رشد آنها میشود.
و امّا حکایت گندمهایی که در زمین مستعد انداخته شدند و فوری رشد و نمو کردند و از یک دانه ۷۰۰ گندم بوجود آمد، مثال انسانهایی هستند که پیام الهی را میشنوند و به دلیل مرغوب بودن خانواده از لحاظ دینی فوری ایمانشان قویتر میشود. علاوه بر این پیامهای الهی را به گوش دیگران نیز میرسانند و باعث اصلاح هدایت بسیاری از جوامع نیز میشوند.
سپس فرمود: اینها را میگویم تا مردم بشنوند که نمیشنوند، بدانند که نمیفهمند، نگاه کنند که نمیبینند چون فکرشان از کار افتاده است، گوشهایشان کَر شده و چشمانشان کور شده است و الّا گوش میکردند و میدیدند و میفهمیدند.