حَجَّه الـــــوداع ( آخرین حج پیامبر) (۴)

در روز عید قربان، «یوم النَّحر» دهم ذیحجّه، نیز نبی‌اکرم صلى الله علیه وسلم هنگامی که آفتاب پهن شده بود، در حالیکه بر استری خاکستری رنگ سوار بودند، و علی صدای آنحضرت را با تکرار سخنانشان به مردم می‌رسانید، و مردم بعضی ایستاده و بعضی نشسته بودند[۱۲]، به ایراد خطبه پرداختند، و در این خطبه برخی از سخنان خطبهٔ روز پیش را تکرار کردند؛ چنانکه بخاری و مُسلم از ابوبکره روایت کرده‌اند که گفت: پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم در روز عید قربان برای ما خطبه خواندند، و گفتند:

«إن الزمان قد استدار کهیئته یوم خلق الله السموات والارض، السنه اثناعشر شهراً منها أربعه حرم؛ ثلاث: ذوالقعده و ذوالحجه و المحرم، ورجب مضر الذی بین جمادی و شعبان».

«گردونه زمان همواره با همان وضعیتی که در روز آغاز آفرینش آسمانها و زمین داشته است گردنده است. سال دوازده ماه دارد که چهار ماه آن ماههای حرام‌اند: ذیقعده، ذیحجه، محرم و رجب مُضَر که میان جمادی و شعبان قرار دارد».

بعد، فرمودند: «أیّ شهر هذا؟» اکنون کدام ماه است؟ گفتم: خدا و رسول او دانایند! آنحضرت سکوت کردند، به گونه‌ای که گمان کردیم می‌خواهند این ماه را با نام دیگری بنامند. گفتند: «ألیس ذاالحجَّه؟» مگر ذیحجّه نیست؟ گفتیم: چرا! گفتند: «أی بلد هذا؟» اینجا کدام شهر است؟ گفتیم: خدا و رسول او دانایند! آنحضرت سکوت کردند، به گونه‌ای که گمان کردیم می‌خواهند این شهر را با نام دیگری بنامند. گفتند: «ألیست البلده مکه؟» مگر این شهر مکه نیست؟! گفتیم: چرا! گفتند: «فأی یوم هذا؟» امروز چه روزی است؟ گفتیم: خدا و رسول او دانایند! آنحضرت سکوت کردند، به گونه‌ای که گمان کردیم می‌خواهند این روز را با نام دیگری بنامند. گفتند: «ألیس یوم النحر؟» مگر روز نَحر نیست؟! گفتیم: چرا؟ گفتند:

«فإن دماءکم وأموالکم وأعراضکم علیکم حرام کحرمه یومکم هذا فی بلدکم هذا فی شهرکم هذا».

«اینک، خونهای شما و اموال شما و آبروهای شما محترم است و حریم حرمتش را باید همچون حرمت امروز در این شهر و در این ماه رعایت کنید!»

«وستلقون ربکم فیسألکم من أعمالکم. ألا، فلا ترجعوا بعدی ضلالاً یضرب بعضکم رقاب بعض».

«باری، خدایتان را ملاقات خواهید کرد، و او راجع به اعمال شما از شما پرس و جو خواهد کرد؛ بنابراین، پس از من به قهقرا نروید و گمراه نشوید و گردن یکدیگر را نزنید!»

«ألا هل بلِّغتُ؟»

«به هوش باشید، آیا پیام خدا را به شما رسانیدم؟»

مردم گفتند: آری.

رسول خدا صلى الله علیه وسلم گفتند:

«اللهم اشهد! فلیبلغ الشاهد الغائب، فرب مبلغ أوعى من سامع»[۱۳].

«بارخدایا، شاهد باش! این پیام مرا حاضرین به غایبین برسانند؛ چه بسا کسی که با واسطه پیام را دریافت می‌کند فراگیرنده‌تر از آن کسی باشد که بی‌واسطه می‌شنود!»

به روایت دیگر، ضمن این خطبه فرمودند:

«ألا لاتجنی جان إلا على نفسه؛ ألا لا یجنی والد على ولده ولا مولود على والده! ألا إن الشیطان قد یئس أن یعبد فی بلدکم هذا أبداً، ولکن ستکون له طاعه فیما تحتقرون من أعمالکم فسیرضی به» [۱۴].

«هشدار که هرکس هر جنایتی بکند جز بر خویشتن نکرده است! هشدار که دیگر هیچ پدری بر فرزندش جنایت نمی‌کند، و دیگر هیچ فرزندی بر پدرش جنایت نمی‌کند! هشدار که شیطان برای همیشه ناامید شده است از اینکه در این شهر شما او را بپرستند؛ اما، همچنان در ضمن اعمالی که آنها را کوچک می‌شمرید از شیطان فرمانبرداری می‌کنید، و او به همین مقدار راضی می‌شود!»

پیامبراکرم صلى الله علیه وسلم ایام تشریق را در مِنی ماندند، و به ادای مناسک و تعلیم احکام شریعت، و ذکر خدا، و برقراری سنت‌های قربانی مطابق آیین ابراهیم، و زدودن آثار و نشانه‌های شرک پرداختند.

حضرت رسول‌اکرم صلى الله علیه وسلم در بعضی از ایام تشریق نیز خطابه ایراد فرموده‌‌اند؛ چنانکه ابوداود به سند حسن از سرّاء بنت نَبَهان روایت کرده است که گفت: رسول‌خدا صلى الله علیه وسلم در یوم الرؤس (روز یازدهم) برای ما خطبه‌ای ایراد کردند، آنگاه فرمودند: «ألیس هذا أوسط أیام التشریق؟» مگر امروز روز میانی ایام تشریق نیست؟![۱۵] خطبهٔ پیامبراکرم صلى الله علیه وسلم در این روز همانند خطبهٔ ایشان در روز عید قربان بوده، و ایراد این خطبه پس از نزول سورهٔ نصر بوده است.

در یوم‌النحر دوم، روز سیزدهم ذیحجّه- نبی‌اکرم -صلى الله علیه وسلم- از مِنی کوچ کردندو در خیف بنی‌کنانه در وادی اَبطَح منزل کردند، و بقیهٔ آن روز و آن شب را در آنجا اقامت کردند، و نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا را در آنجا گزاردند. آنگاه اندکی خوابیدند، و سپس بر مرکب خویش سوار، و بسوی خانهٔ خدا رهسپار شدند و طواف وداع را انجام دادند، و به مردم نیز دستور دادند طواف وداع به جای بیاورند.

پیامبر بزرگ اسلام،همین که از ادای مناسک حج فراغت یافتند، به سرعت بسوی مدینهٔ منوّره رکاب کشیدند، نه برای آنکه در آنجا قدری از رنج سفر بیاسایند، بلکه به سوی مدینه می‌شتافتند

تا بار دیگر مبارزه و کار و کوشش را برای خدا و در راه خدا از سر بگیرند [۱۶].

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …