۳۸۰- «عَنْ أَنَسٍ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم قَالَ: لَیَرِدَنَّ عَلَیَّ نَاسٌ مِنْ أَصْحَابِی الحَوْضَ، حَتَّى عَرَفْتُهُمْ اخْتُلِجُوا دُونِی، فَأَقُولُ: أَصْحَابِی! فَیَقُولُ: لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَکَ».
- «از انس بن مالک رضی الله عنه از پیامبرصلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمودند: تعدادی از امتم پیش من در کنار حوض و آنقدر نزدیک میشوند که آنها را میشناسم که ناگاه به شدت آنها را از من دور میکنند [و مانع میشوند که به من نزدیک شوند]. در این حال میگویم: اینها یاران من هستند! خداوند میفرماید: تو خبر نداشتی [که این افراد از امتت] بعد از تو چه کردند»([۱]).
۳۸۱- «عَنْ سَهْلِ بْنِ سَعْدٍ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم: إِنِّی فَرَطُکُمْ عَلَى الحَوْضِ، مَنْ مَرَّ عَلَیَّ شَرِبَ، وَمَنْ شَرِبَ لَمْ یَظْمَأْ أَبَدًا، لَیَرِدَنَّ عَلَیَّ أَقْوَامٌ، أَعْرِفُهُمْ وَیَعْرِفُونَنی، ثُمَّ یُحَالُ بَیْنِی وَبَیْنَهُمْ»
قَالَ أَبُو حَازِمٍ: فَسَمِعَنِی النُّعْمَانُ بْنُ أَبِی عَیَّاشٍ، فَقَالَ: هَکَذَا سَمِعْتَ مِنْ سَهْلٍ؟ فَقُلْتُ: نَعَمْ، فَقَالَ: أَشْهَدُ عَلَى أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ رضی الله عنه لَسَمِعْتُهُ، وَهُوَ یَزِیدُ فِیهَا:
فَأَقُولُ: إِنَّهُمْ مِنِّی، فَیُقَالُ: إِنَّکَ لاَ تَدْرِی مَا أَحْدَثُوا بَعْدَکَ، فَأَقُولُ: سُحْقًا! سُحْقًا! لِمَنْ غَیَّرَ بَعْدِی».
- «از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت شده است که گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «من قبل از شما به حوض درمیآیم، هرکس از کنار من بگذرد، از آب آن میخورد و هرکس از آب آن بخورد، هرگز تشنه نمیشود. اما گروههایی از کنار من بر آن میگذرند که من آنها را میشناسم و آنها نیز مرا میشناسند. سپس بین من و آنها فاصله انداخته میشود».
ابوحازم (یکی از راویان این سند) میگوید: نعمان بن ابی عیاش به من گفت: آیا این حدیث را از سهل بن سعد اینگونه شنیدی؟ گفتم: بله، گفت: من شهادت میدهم از ابوسعید خدری رضی الله عنه اینگونه شنیدم که تو گفتی، اما او در ادامهی حدیث چنین گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: میگویم: آنها از امت من هستند، گفته میشود: تو نمیدانی که بعد از تو چه کار کردند، پس میگویم: از رحمت به دور باد! از رحمت به دور باد! کسی که بعد از من مرتد شده است»([۲]).
- سعید بن مسیب رحمه الله میگوید: ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم حدیث روایت میکرد و میگفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «روز قیامت گروهی از امتم در کنار من میگذرند و منع میشوند از این که بر حوض وارد شوند، در این حال میگویم: خدایا! اینها گروهی از اصحاب من هستند، خداوند میفرماید: تو نمیدانی [و خبر نداری] که بعد از تو چه کار کردند، آنها مرتد شدند و به دین و آیین گذشتهی خود برگشتند»([۳]).
شعیب از زهری روایت میکند که وقتی ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم این حدیث را روایت میکرد، میفرمود: «فَیُجْلَوْنَ» اما عقیل از زهری روایت کرد که ابوهریره رضی الله عنه به جای کلمهی «فَیُجْلَوْنَ» گفت: «فَیُحَلَّئُونَ» یعنی از نزدیکشدن به حوض منع و از آن طرد میشوند.
۳۸۳- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم قَالَ: بَیْنَا أَنَا قَائِمٌ، فِإِذَا زُمْرَهٌ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ، خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ، فَقَالَ: هَلُمَّ! فَقُلْتُ: أَیْنَ؟ قَالَ: إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ، قُلْتُ: وَمَا شَأْنُهُمْ؟ قَالَ: إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ القَهْقَرَى. ثُمَّ إِذَا زُمْرَهٌ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ، خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَیْنِی وَبَیْنِهِمْ، فَقَالَ: هَلُمَّ! قُلْتُ: أَیْنَ؟ قَالَ: إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ، قُلْتُ: مَا شَأْنُهُمْ؟ قَالَ: إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَکَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ القَهْقَرَى فَلاَ أُرَاهُ یَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلَّا مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ».
- «از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبرصلی الله علیه و سلم روایت شده است که فرمودند: وقتی در کنار حوض ایستادهام، ناگاه گروهی از کنار من میگذرند و [آنقدر نزدیک من هستند] که من آنها را میشناسم و وقتی که آنها را شناختم، بین من و آنها فردی بیرون میآید (ظاهر میشود) و خطاب به آن گروه میگوید: بیایید! من هم میگویم: [آنها را] کجا [میبری]؟ میگوید: به خدا سوگند به سوی آتش جهنم، میگویم: مگر چه کار کردهاند (چرا)؟ میگوید: آنها بعد از تو مرتد شدند و به دین و آیین گذشتهی خود برگشتند و سپس گروه دیگری میآیند و آنقدر به من نزدیک میشوند که آنها را میشناسم و وقتی که آنها را شناختم، بین من و آنها فردی بیرون میآید و خطاب به آنها میگوید: بیایید! میگویم: کجا؟ میگوید: به خدا سوگند به سوی جهنم، میگویم: چرا؟ جواب میدهد: آنها بعد از تو مرتد شدند و به دین و آیین گذشتهی خود برگشتند و گمان نمیکنم که آن فرد اجازه دهد کسی از آن گروه از دست او خارج شود، مگر اندکی همچون شتر بیساربان [که نجات مییابند]»([۴]).
۳۸۴- «عَنْ أَسْمَاءَ بِنْتِ أَبِی بَکْرٍ رضی الله عنهما قَالَتْ: قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه و سلم: إِنِّی عَلَى الحَوْضِ، حَتَّى أَنْظُرَ مَنْ یَرِدُ عَلَیَّ مِنْکُمْ، وَسَیُؤْخَذُ نَاسٌ دُونِی، فَأَقُولُ: یَا رَبِّ! مِنِّی، وَمِنْ أُمَّتِی، فَیُقَالُ: هَلْ شَعَرْتَ مَا عَمِلُوا بَعْدَکَ؟ وَاللَّهِ مَا بَرِحُوا یَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ، فَکَانَ ابْنُ أَبِی مُلَیْکَهَ یَقُولُ: اللَّهُمَّ! إِنَّا نَعُوذُ بِکَ أَنْ نَرْجِعَ عَلَى أَعْقَابِنَا، أَوْ نُفْتَنَ عَنْ دِینِنَا».
- «از اسماء بنت ابی بکر رضی الله عنهما روایت شده است که گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: من در کنار حوض نشستهام و بر کسانی از شما که در کنار من میگذرند، نگاه میکنم و گروهی از مردم که به من نزدیک میشوند و میخواهند بر حوض وارد شوند، در پیشادست من، گرفته میشوند (منع میشوند)، من هم میگویم: خدایا! این گروه از من و از امت من هستند، گفته میشود: آیا میدانی بعد از تو چه کار کردند؟ به خدا سوگند! بعد از تو [مرتد شدند و] به دین و آیین گذشتهی خود برگشتند.
ابن ابی ملیکه (یکی از راویان حدیث) همیشه میگفت: خدایا! به تو پناه میبرم از این که به دین و آیین گذشتهی خود برگردیم، یا در دینمان دچار فتنه شویم»([۵]).
[۱]– در روایتی به جای «أصحابی» «اصیحابی» که اشاره به کمی افراد دارد، آمده است.
«لا تدری ما أحدثوا بعدک» یعنی تو چه میدانی که بعد از تو چگونه دچار ارتداد از اسلام و یا مرتکب چه گناهانی شدند و این گناهان مانع واردشدنشان بر حوض و نوشیدن آب آن میشود. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].
[۲]– منظور از «غیر بعدی» کسی است که دینش را تغییر داد و مرتد شد؛ زیرا به کسی جز کافر گفته نمیشود: «سحقاً سحقاً» بلکه مؤمن گناهکار مورد شفاعت قرار میگیرد و بخشیده خواهد شد. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].
[۳]– «رهط» به گروههایی بین ده تا چهل نفر گفته میشود.
«القهقری» به نوعی برگشت به عقب گفته میشود که در اثنای آن به راهی که در آن بوده است، نگاه نکند. و ازهری میگوید: به معنای ارتداد است. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].
[۴]– در رایتی دیگر به جای «بینا أنا قائم»، «بینا أنا نائم» آمده است که امام قسطلانی در شرح آن میفرماید: «وبینا أنا نائم» ممکن است به این نکته اشاره داشته باشد که پیامبر صلی الله علیه و سلم در خواب آنچه را که در آخرت برای ایشان صلی الله علیه و سلم اتفاق میافتد، دیده است و خواب پیامبران وحی میباشد. [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].
نکاتی در مورد «حوض پیامبر صلی الله علیه و سلم»
کلمهی حوض به جایی گفته میشود که آب در آنجا جمع شود.
مسألهای که در اینجا مطرح و مورد اختلاف میباشد، این است که آیا حوض قبل از پل صراط خواهد بود یا بعد از آن؟ ابوالحسن قابسی میگوید: صحیح آن است که حوض قبل از پل صراط باشد؛ قاضی نیز ضمن تأیید این سخن میگوید: مردم وقتی از قبرهایشان بیرون میآیند، تشنه هستند، پس وجود حوض قبل از پل صراط، صحیحتر است و به حدیث بخاری از ابوهریره رضی الله عنه استدلال میکند که پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «من بر حوض ایستادهام که جماعتی از کنار من میگذرند و آنها را میشناسم و وقتی که آنها را شناختم، فردی در میان من و آنها بیرون میآید و خطاب به آنها میگوید: بیایید! من هم میگویم: کجا؟ جواب میدهند: به خدا سوگند به سوی جهنم…» پس با توجه به این حدیث، حوض قبل از پل صراط میباشد.
قرطبی نیز ضمن تأیید این مطلب میگوید: حوض باید قبل از پل صراط باشد؛ زیرا صراط، پلی طولانی است که هنگام عبور از آن گروهی نجات مییابند و گروهی در آتش دوزخ میافتند، پس نجاتیافتگان دیگر به سوی جهنم نخواهند رفت، بلکه به بهشت میروند و بهشت جایی است که بهشتیان در آنجا هرگز تشنه نخواهند شد.
در مقابل این نظریه، گروهی نیز معتقدند که حوض بعد از پل صراط میباشد. عمل بخاری در صحیح خود در آوردن احادیث حوض بعد از احادیث شفاعت و احادیث مربوط به میزان، بیانگر این است که وی چنین عقیدهای داشته باشد. حدیث انس که ترمذی آن را روایت کرده است، دلیل این امر میباشد. «انس میگوید: از پیامبر صلی الله علیه و سلم خواستم که مرا شفاعت کنند، فرمودند: بله، این کار را میکنم، گفتم: کجا شما را پیدا کنم، فرمودند: اولاً پل صراط، گفتم: اگر شما را نیافتم؟ فرمودند: نزدیک میزان، گفتم: اگر تو را نیافتم؟ فرمودند من کنار حوض هستم».
آنچه در احادیث حوض بدان اشاره شده است، این قول را تأیید میکند، زیرا در این احادیث آمده است: «من شرب منه لم یظمأ أبداً» و ظاهر امر به این اشاره دارد که نوشیدن از آب حوض، بعد از محاکمه و نجات از آتش جهنم است، زیرا کسی که هرگز تشنه نشود، کسی است که در آتش نمیافتد و از آن نجات یافته است، اما حدیث ابوهریره رضی الله عنه که اشاره به بودن حوض قبل از پل صراط دارد، ممکن است به این نکته اشاره داشته باشد که مردم به آن نزدیک میشوند یا آن را میبینند و قبل از اتمام پل در آتش میافتند که به تأمل در این حدیث، ضعف نکتهی فوق نمایان میشود، زیرا نوشیدن آب نشانهی نجات از آتش است و نجاتیافتگان از پل صراط نجاتیافتگان از آتش میباشند و بهشت جایی است که کسی در آن هرگز تشنه نمیشود. حال اگر بعد از صراط باشد، دیگر نوشیدن از آب حوض چه فایدهای دارد؛ زیرا کسی که از پل گذشته است، از آتش نجات یافته و وارد بهشت شده است، پس دیگر چه نیازی به نوشیدن آب دارد تا دیگر تشنه نشود.
قسطلانی میفرماید: صاحب «التذکره» میگوید: صحیح این است که بگوییم دو حوض وجود دارد، یکی قبل از پل و دیگری بعد از آن و هردو در بهشت هستند و هردو کوثر نام دارند. قسطلانی گوید: کوثر نهری است که در بهشت که آبش در حوض ریخته میشود و چون از آن گرفته میشود، به حوض نیز کوثر میگویند.
خلاصهی مطلب این که حوض و مسایل مربوط به آن جزو غیبیات است و چیزی از آن برای ما مشخص نیست و تنها موضعگیری مؤمن، ایمان به وجود آن و بسندهکردن به توصیفاتی است که در احادیث به آن اشاره شده است که به برخی از این توصیفات که در احادیث بخاری به شرح زیر آمده، اشاره میکنیم:
۱) ابن عمرب از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کرده است که فرمودند: «پیش روی شما حوضی است که مساحت آن به اندازهی فاصلهی بین «جرباء» و «أذرح» است و جرباء و أذرح نام دو روستا در شام هستند که فاصلهی آنها سه شبانه روز است. و در روایات دیگر وارد شده است که فاصلهی بین زوایای این حوض، مساوی است.
۲) عبدالله بن عمرو بن عاصب از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمودند: «حوض من به اندازهی یک ماه، راه است، آبش سفیدتر از شیر و بویش خوشتر از مشک و ظرفهایش به اندازهی ستارگان آسمان هستند؛ هرکس از آن ظرفها آب بنوشد، هرگز تشنه نخواهد شد».
۳) انس بن مالک رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «بزرگی حوض من به اندازهی مسافت میان ایله و صنعای یمن است و تعداد ظرفهای آن، به اندازهی ستارگان آسمان است»؛ گفتهاند: «ایله» شهر آبادی بوده است در سمت درایی احمر از طرف شام که امروزه مخروبه است و حاجیان مصر هنگام حج از آنجا میگذشتند.
۴) ابوهریره رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند «بین منزل من و منبر من، باغی از باغهای بهشت است و منبر من بر حوض قرار دارد» یعنی همان منبری که در دنیا دارم، در قیامت بر حوضم قرار داده خواهد شد؛ یا این که در کنار حوض، منبری دارم که در بالای آن مردم را صدا میزنم تا بیایند و از آن آب بنوشند – والله أعلم.
۵) از حارثه بن وهب رضی الله عنه روایت شده است که پیامبر صلی الله علیه و سلم حوض را توصیف میکرد و میفرمود: «مساحت آن به اندازهی فاصلهی بین مکه و صنعاء است، در آنجا ظرفهایی همچون ستارگان میبینید (یعنی هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ نورانیبودن ظرفها)» و در روایت امام احمد رحمه الله از انس رضی الله عنه آمده است: «ظرفهایش بیشتر از تعداد ستارگان آسمان میباشند» و در روایت مسلم چنین آمده است: «در آنجا ظرفهایی است همچون ستارگان آسمان» – والله أعلم [شرح قسطلانی بر صحیح بخاری].
[۵]– در مجموعهی احادیث این قسمت از کتاب و نیز حدیث شمارهی ۱۷۳، پیامبر صلی الله علیه و سلم یک معنی را با چند لفظ مختلف بیان فرمودهاند و آن: «مرتدشدن بعضی از اصحاب وی است»، حال، خالی از فایده نخواهد بود که به نکاتی در این باره اشاره شود.
۱) ارتداد، یعنی برگشتن از دین اسلام و به عقیدهی پیشین یا به دینی دیگر درآمدن.
۲) قبایلی از عرب که مسلمان شده بودند، در زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم و بعضی در عصر ابوبکر صدیق رضی الله عنه و برخی در دورهی عمر فاروق رضی الله عنه از دین اسلام برگشتند و مرتد شدند و ابتدا، ابوبکر صدیق و سپس عمر فاروق با آنان جهاد و بسیاری از ایشان را نابود کردند و برخی هم دوباره مسلمان گشتند.
۳) آیهی ۵۴ مائده: ﴿مَن یَرۡتَدَّ مِنکُمۡ عَن دِینِهِۦ﴾ و احادیث مذکور در این بخش و احادیثی دیگر، به مرتدشدن بعضی از یاران پیامبر صلی الله علیه و سلم اشاره و آن را پیشگویی کردهاند.
۴) اینک میشود پرسید: آیا این قضیه در صحابهی پیامبر صلی الله علیه و سلم نقضی و نقصی وارد میکند؟ و یا این که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و سلم میگوید: «نمیدانی پس از تو چه کار کردند!»، نشانهی چیست؟ و اینک پاسخ آن:
۱-۴) در آن آیه و در همهی احادیث، این مطلب به وضوح آمده است که «مرتدان و از دینبرگشتگان، تنها گروهی از صحابهاند»: در آیه: ﴿مَن یَرۡتَدَّ مِنکُمۡ﴾ «هرکس از شما مرتد شود» و نیز در احادیث: «أُصَیحَابی: تصغیر اصحاب و به معنی کمتر و کوچکتر است»، «رَجَالٌ: مردانی»، «ناس من أصحابی: مردمانی از یاران من»، «أقوام: قومهایی»، «رهط: بیشتر از ده و کمتر از چهل»؛ «زمره» گروهی».
۲-۴) آیات و احادیثی بسیار هست که صحابه را توصیف و تعریف میکند و رضایت خداوند از ایشان را اعلام میدارد.
۳-۴) تاریخ عصر صحابه، به وضوح، پایداری و ثابتماندنِ صحابه بر اسلام و خدمتشان به آن را نشان میدهد و این راحتی وجود و بقای اسلام در عصرهای دیگر و از جمله عصر ما هم ثابت میکند؛ زیرا اگر همهی آنان مرتد شده بودند، دیگر اسلامی باقی نمیماند که بخواهد به عصرهای دیگر برسد؛ پس اسلامی که اکنون مشاهده میکنیم، نتیجهی جهاد و کوشش آنهاست.
۵) با توجه و اندیشه در دلایل بالا و دلایل دیگر است که میتوان اینچنین به سؤال فوق پاسخ گفت: «وجود عدهای مرتد در میان صحابه، دامن ایشان را لکهدار نمیکند و این که خداوند به پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «نمیدانی بعد از تو چه کار کردند» نشان از گناه و کفر و بدیِ فقط آن گروه مرتد دارد نه چیز دیگر، زیرا قرآن در آیات زیادی به تعریف و تمجید از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و سلم میپردازد، از جمله آیات: البقره: ۱۳۷، ۱۴۳، ۱۵۱، ۲۸۵ – آل عمران: ۶۸، ۱۰۳، ۱۱۰، ۱۹۵ – النساء: ۹۵، ۹۶ – المائده: ۵۵ – الأنفال: ۶۲، ۶۳، ۶۴، ۷۴ – التوبه: ۲۱، ۲۲، ۲۳، ۸۸، ۸۹، ۱۰۰، ۱۱۷، ۱۱۸ – النحل: ۴۱، ۴۲، ۱۱۰ – الحج: ۴۰، ۴۱ – النور: ۵۵ – الفتح: ۱۰، ۱۸، ۲۶، ۲۹ – الجاثیه: ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰ – الحجرات: ۷ – الحدید: ۱۰ – المجادله: ۲۲ – الحشر: ۸، ۹، ۱۰ – الـممتحنه: ۱ – المنافقون: ۸ – التحریم: ۱، ۸٫