امام شافعی در راه حق جویی نه تنها کتاب و مذهب استادش(امام مالک) و کتاب و مذهب استاد استادش(امام ابوحنیفه) را نقد میکرد، بلکه از کتاب و مذهب خودش نیز انتقاد می نمود، و رساله قدیم و رساله جدید، و اقوال قدیم و اقوال جدید امام شافعی نمایانگر این حالت خود نقدی است و در رابطه با نقد کتب و آثارش جمله ای را به شاگردش (بویطی) گفته که بر پیشانی روزگار می درخشد، و جا دارد فروغ آن همیشه روشنگر راه حق جویان جهان اسلامی باشد امام شافعی به بویطی چنین گفت: «هر چند در تالیف کتابهایم نهایت سعی و تلاش خود را به کار برده ام باز یقین دارم در آنها غلط های زیادی وجود دارد، زیرا خداوند متعال در کتاب خود کتاب غیر خدا را چنین توصیف فرموده است«وَلَوْ کَانَ مِنْ عِندِ غَیْرِ اللّهِ لَوَجَدُواْ فِیهِ اخْتِلاَفاً کَثِیراً»(آیه ۸۲ سوره نسا) یعنی اگر قرآن از سوی غیر خدا آمده بود تضاد و خلاف های زیادی را در آن می یافت»پس شما (شاگردانم و پیروانم) همیشه با چنین دیدی به آثار و کتابهای من نگاه کنید و هرگاه در کتابهایم مطلبی را مشاهده کردید که خلاف قرآن یا حدیث پیامبر بود، من از همین حالا اعلان می کنم که از آن مطالب پشیمانم و راضی نیستم آنرا به نام من نقل کنید. از آنجایی که امام شافعی از حیث وسعت دایره اطلاعات و افزایش قدرت استنباط همواره در راه تکامل گام بر میداشت و به ارتقای بیشتری نایل میگردید، وبنابر خصلت حق جویی،مذهب و کتاب و اقوال خود را نیز نقد میکرد، از این رو واژه های (قدیم و جدید) پسوند کتاب و مذهب و اقوال او میگردید مانند رساله قدیم و رساله جدید و مذهب قدیم و مذهب جدید و اقوال قدیم و اقوال جدید امام شافعی.
به نقل از کتاب: تجزیه و تحلیل زندگانی امام شافعی از علامه ملا عبدالله احمدیان ص۱۵۰و۱۵۱