۳- مالیات بر زمینهای عُشریه:[۱] اصولیان این نوع از حق الله را پرداخت هزینهای نامیدهاند که در آن معنای عبادت وجود دارد؛ دلیل هزینهبودنش هم این است که مالیات زمین میباشد و با این مالیات زمین در دست صاحبان آن باقی میماند و کسی حق تجاوز بر آن را ندارد و دلیل این که در آن معنای عبادت وجود دارد، این است که عُشرِ مأخوذ، زکات کشت و زرعی است که از زمین میروید و در محلهای مصرفِ زکات خرج میشود و این امر هم از مصالح و منافع عمومی است.
[۱]– زمینهای عشریه چند نوع هستند: ۱- زمینهایی که ساکنانش بر آن مسلمان شدهاند و مالک آنها میباشند، مانند زمینهای مدینه و طائف. ۲- هر نوع زمینی که به زور گرفته شده است، اما امام مصلحت را در این ندیده که آن را فیء و موقوف قرار دهد، بلکه چنین مصلحت دیده که آن را غنیمت قرار دهد و به همین دلیل آن را به پنج قسمت تقسیم کرده و چهار پنجم آن را میان فاتحان آن زمینها تقسیم کرده است، مانند کاری که رسول خدا ج در مورد خیبر انجام داد که این نوع از زمین هم ملک این افراد است و فقط عشر از آنها گرفته میشود. سرحدات نیز از همین نوع زمین هستند، اگر صرفاً میان فاتحان آنها تقسیم شوند. پیامبر ج یک پنجم باقیمانده را به کسانی اختصاص داد که خداوند در قرآن از آنان نام برده است. ۳- زمینهای عادیای که صاحب و آبادگری ندارند و امام آن را به صورت اقطاع به کسی میدهد. ۴- زمینهای مواتی که مردی از مسلمانان آن را استخراج کرده و با آبیاری و کشت و زرع زنده ساخته است. نک: نصب الرایه، زیعلی ۳/ ۴۴۲- ۴۴۳٫ مترجم.