حقیقت و مراتب ایمان(۱)

باور داریم که ایمان کردار، گفتار و اعتقاد است، که با انجام طاعات فزونی و با ارتکاب معاصی کاهش می‏یابد، اصل و اساس ایمان تصدیق و تسلیم در برابر شریعت است، هر کس در قلبش تصدیق و در کردارش تسلیم بودن یافت نشود ایمانی ندارد، و کمال ایمان با انجام طاعات و ترک معاصی، و همچنین با انجام مندوبات و ترک مکروهات و دوری از شبهات به جا می‏آید.

گروهی که اعمال را از دایره‏ی ایمان به‏ در‏کرده‏اند و ایمان را تنها تصدیق می‏پندارند گمراه هستند، چون ایمان تنها با اعتقاد به راست بودن نبوت محمد صلی الله علیه و سلم تحقق نمی‏یابد، افراد زیادی به صحت و راستی پیام محمد صلی الله علیه و سلم اعتقاد داشتند و دارند، اما مؤمن نیستند چون اهل عمل نبودند و نیستند. پس گریزی از اجتماع این دو امر نیست: اعتقاد به صداقت گفتار محمد صلی الله علیه و سلم، و محبت قلبی و تسلیم شدن در برابر او.

گروه منحرف و افراط‏گرای دیگری همه‏ی کردار انسان را داخل ایمان می‏دانند، شریعت اسلام میان اعمال انسان تفاوت قائل است برخی را مرتبط به کمال ایمان قرار می‏دهد که با نبودنش ایمان هم نابود می‏شود و برخی دیگر را از اتمام ایمان به شمار می‏آورد یعنی با نبودن آنها ایمان ناقص می‏شود نه نابود.

خداوند می‏فرماید: ﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن کُنتُمۡ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱلۡیَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِۚ﴾ [النساء: ۵۹].

«اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضه به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که خدا قرآن را نازل، و پیغمبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید».

این آیه دال براین است که اگر هر کس به هنگام اختلاف در امور آن را به خدا و رسولش (قرآن و سنت) ارجاع ندهد به خدا و روز قیامت ایمان ندارد، پس ایمان تنها با تصدیق رسول کامل نمی‏شود و تنها در گفتار خلاصه نمی‏شود، بلکه باید همراه آن تسلیم و مطیع شریعت و پیرو پیامبر صلی الله علیه و سلم باشیم.

خداوند می‏فرماید:

﴿فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیۡنَهُمۡ ثُمَّ لَا یَجِدُواْ فِیٓ أَنفُسِهِمۡ حَرَجٗا مِّمَّا قَضَیۡتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسۡلِیمٗا ۶۵﴾ [النساء: ۶۵].

«امّا، نه! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمی‌آیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم (قضاوت تو) باشند».

خداوند به ذات بخشنده‏ی خود قسم یاد می‏کند که اگر کسی رسول را به عنوان داور نپذیرد ایمان ندارد، هر آنچه را که پیامبر حکم می‏کند حقی است که باید به آن گردن نهاد. یعنی ایمان تنها تصدیق قلبی نیست بلکه ارتباط تنگاتنگی با اعمال انسان در تسیلم شدن به قضاوت و حکم پیامبر صلی الله علیه و سلم بدون هیچ‏گونه حرج و ناراحتی در نفس دارد.

خداوند می‏فرماید:

﴿وَیَقُولُونَ ءَامَنَّا بِٱللَّهِ وَبِٱلرَّسُولِ وَأَطَعۡنَا ثُمَّ یَتَوَلَّىٰ فَرِیقٞ مِّنۡهُم مِّنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِکَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ ۴٧﴾ [النور: ۴۷].

«(از جمله کسانی که خدا توفیق هدایت قرینشان نفرموده است، منافقانی هستند که پرتو ایمان به دلهایشان نتابیده است، ولی دم از ایمان می‌زنند) و می‌گویند: به خدا و پیغمبر ایمان داریم و (از اوامرشان) اطاعت می‌کنیم، امّا پس از این ادّعا، گروهی از ایشان (از شرکت در اعمال خیر همچون جهاد، و از حکم قضاوت شرعی) رویگردان می‌شوند، و آنان در حقیقت مؤمن نیستند». ‏

این آیه ایمان را از منافقینی که گمان می‏کنند ایمان تنها گفتار است و در کردار مخالف آن هستند و بر قضاوت رسول اکرم صلی الله علیه و سلم خرده می‏گیرند نفی می‏نماید.

خداوند در مورد یهود که حکم تورات را نپذیرفتند می‏فرماید:

﴿وَکَیۡفَ یُحَکِّمُونَکَ وَعِندَهُمُ ٱلتَّوۡرَىٰهُ فِیهَا حُکۡمُ ٱللَّهِ ثُمَّ یَتَوَلَّوۡنَ مِنۢ بَعۡدِ ذَٰلِکَۚ وَمَآ أُوْلَٰٓئِکَ بِٱلۡمُؤۡمِنِینَ ۴٣﴾ [المائده: ۴۳].

«شگفتا چگونه تو را به داوری می‌خوانند، در حالی که تورات دارند و حکم خدا در آن (به ویژه درباره‏ی زنا به روشنی) آمده است؟ (وانگهی) پس از داوری، پشت می‌کنند و (از حکم تو) روی می‌گردانند! (چرا که آن را هر چند موافق با حکم کتابشان می‌دانند، موافق با خواست دلشان نمی‌یابند!) و آنان مؤمن نیستند (و حق را باور نمی‌دارند)». ‏

آیه بیان می‏فرماید که یهود به تورات ایمان ندارند چون بدان عمل نمی‏کنند، و به تو هم ایمان نمی‏آورند چون پیرو حق نیستند.

و می‏فرماید:

﴿وَلِیَعۡلَمَ ٱلَّذِینَ أُوتُواْ ٱلۡعِلۡمَ أَنَّهُ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤۡمِنُواْ بِهِۦ فَتُخۡبِتَ لَهُۥ قُلُوبُهُمۡۗ وَإِنَّ ٱللَّهَ لَهَادِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِیمٖ ۵۴﴾ [الحج: ۵۴].

«و این که عالمان و آگاهان بدانند که آنچه (پیغمبران به مردم می‌گویند) حق بوده و از جانب پروردگار تو است، پس باید بدان ایمان بیاورند تا دلهایشان بدان آرام گیرد و در برابرش تسلیم و خاضع شود. قطعاً خداوند مؤمنان را به راه راست رهنمود می‌نماید (و شبهه‌ها و وسوسه‌های شیطانی را در پرتو هدایت و وحی آسمانی بدیشان می‌شناساند و حیران و سرگردانشان نمی‌گذارد)». ‏

هدایت متحقق نمی‏شود مگر به واسطه‏ی علم، تصدیق، خضوع و تسلیم.

در جای دیگری بیان می‏فرماید که تصدیق خبری به تنهایی ایمان نیست: ﴿وَجَحَدُواْ بِهَا وَٱسۡتَیۡقَنَتۡهَآ أَنفُسُهُمۡ ظُلۡمٗا وَعُلُوّٗاۚ فَٱنظُرۡ کَیۡفَ کَانَ عَٰقِبَهُ ٱلۡمُفۡسِدِینَ ١۴﴾ [النمل: ۱۴].

‏«ستمگرانه و مستکبرانه معجزات را انکار کردند، هر چند که در دل بدانها یقین و اطمینان داشتند. بنگر سرانجام و سرنوشت تباهکاران چگونه شد؟ (مگر در دریا غرق نشدند و به دوزخ واصل نگشتند؟)». ‏

هرچند سیاق آیه در مورد قوم فرعون است اما مفهوم آیه در تهدید قوم پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم است، بدانها هشدار می‏دهد که مانند اقوام گذشته دچار بلا و مصیبت خواهند شد چون دلیل و حجت محمد صلی الله علیه و سلم از پیامبران گذشته روشن‏تر است.

خداوند می‏فرماید:

﴿ٱلَّذِینَ ءَاتَیۡنَٰهُمُ ٱلۡکِتَٰبَ یَعۡرِفُونَهُۥ کَمَا یَعۡرِفُونَ أَبۡنَآءَهُمۡۖ وَإِنَّ فَرِیقٗا مِّنۡهُمۡ لَیَکۡتُمُونَ ٱلۡحَقَّ وَهُمۡ یَعۡلَمُونَ ١۴۶﴾ [البقره: ۱۴۶].

«آنان که بدیشان کتاب (آسمانی) داده‌ایم، او را (که محمّد نام و پیغمبر خاتم است، خوب) می‌شناسند، بدان گونه که پسران خود را می‌شناسند، و برخی از آنان بی‌گمان حق را (از جمله پیغمبری محمّد و قبلگی کعبه را) پنهان می‌دارند، در حالی که می‌دانند».

شناخت قلبی بدون کردار، ایمان محسوب نمی‏شود، عالمان و بزرگان یهود را می‏بینیم که صداقت و صحت سخنان پیامبر صلی الله علیه و سلم را همانند فرزندان خود می‏شناختند ولی چون آن را کتمان کردند و بدان ایمان نیاوردند در دنیا و آخرت دچار خسران و بدبختی شدند، بنابراین شناخت به تنهایی ایمان به شمار نمی‏آید مگر اینکه موجب پیروی و تسلیم گردد.

اگر شناخت به تنهایی ایمان به شمار می‏آمد، شیطان و فرعون و قوم یهود از همه کس مؤمن‏تر می‏بودند چون پیامبر صلی الله علیه و سلم را مانند فرزندان خود می‏شناختند! فرد عاقل هرگز چنین سخنی به زبان نمی‏آورد و شناخت تنها را ایمان نمی‏پندارد! چه ایمانی وجود دارد اگر کسی بگوید من پیامبر را خوب می‏شناسم اما با او دشمنی می‏کنم و او را دوست ندارم و با او به مخالفت می‏پردازم! انسان عاقل هرگز چنین چیزی به قلبش خطور نمی‏کند!!.

پیامبر صلی الله علیه و سلم می‏فرماید:

«کُلُّ أُمَّتِی یَدْخُلُونَ الْجَنَّهَ إِلَّا مَنْ أَبَى قَالُوا یَا رسول‏الله وَمَنْ یَأْبَى قَالَ مَنْ أَطَاعَنِی دَخَلَ الْجَنَّهَ وَمَنْ عَصَانِی فَقَدْ أَبَى». [رواه البخاری].

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …