حقیقت مشرکان (۱)

این مشرکان حقیقتاً اقرار می‌کردند که خداوند، خالق و رازق و احیاء کننده و میراننده می‌باشد ولی با این وجود بعضی از عبادات را برای غیر خدا انجام می‌دادند، همچنانکه می‌فرماید: ﴿وَیَعۡبُدُونَ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَضُرُّهُمۡ وَلَا یَنفَعُهُمۡ وَیَقُولُونَ هَٰٓؤُلَآءِ شُفَعَٰٓؤُنَا عِندَ ٱللَّهِ﴾ [یونس: ۱۸]. «آنها غیر از خدا، چیزهایى را مى‏پرستند که نه به آنان زیان مى‏رساند، و نه سودى مى‏بخشد; و مى‏گویند: «این‌ها شفیعان ما نزد خدا هستند!».

مشرکان می‌گفتند که خداوند، عظیم است و ما گناهکار و ناچاراً باید واسطه‌هایی میان ما و خداوند وجود داشته باشد پس واسطه‌هایی میان خود و خداى خود می‌گرفتند و دعا و کمک و قربانی و نذورات خود را نثار و تقدیم این واسطه‌ها می‌کردند.

اگر جایز باشد این سؤال را از آن‌ها پرسید، آیا باور دارید که این بت‌ها اله و معبود بر حق شما هستند یا این‌که آن‌ها واسطه‌هایی میان شما و معبودتان می‌باشند که مملوک خدا می‌باشند؟ آن‌ها جواب می‌دهند که بله این‌ها مملوک پروردگار می‌باشند و برای همین ما دعاها و مددجویی‌ها و قربانی‌ها و نذورات خود را صرف آن‌ها می‌کنیم تا ما را به خداوند نزدیک کنند.

خداوند گفته مشرکان را نیز اینگونه بازگویی می‌کند: ﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ﴾ [الزمر: ۳] «آگاه باشید که دین خالص از آن خداست، و آن‌ها که غیر خدا را اولیاى خود قرار دادند، دلیلشان این بود که: «ما این‌ها را نمى‏پرستیم مگر بخاطر این‌که ما را به خداوند نزدیک کنند!»».

ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه جلد ۱ ص ۱۱۹ در مورد مشرکان مکّه نقل می‌کند که: (مشرکان در عبادت بت‌ها با هم اختلاف داشتند، بعضی از آن‌ها بت‌ها را شریک خداوند می‌دانستند و به آن لفظ شریک می‌گفتند و از جمله سخنانشان در تلبیه اینگونه بود: «لبیک اللهم لبیک، لبیک لا شریک لک إلاَّ شریکاً هو لک، تـملکه وما ملک» و بعضی از بت‌ها عنوان شریک بر آن‌ها اطلاق نمی‌شد. بلکه بت‌ها را وسیله و ابزاری برای رسیدن به الله قرار می‌دادند و این‌ها همان کسانی بودند که می‌گفتند: +مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ_.

خداوند در کتاب کریمش تناقضی را که مشرکان با آن زیسته‌اند بیان می‌کند آن هنگامی که مشرکان دچار سختی و ملامتی می‌شدند به فطرت اوّلیّه‌ای که بر آن خلق شده بودند باز می‌گشتند و دعا و نیایش و طلب را فقط خاص وی می‌گردانیدند ولی هنگامی که سختی و مشکل آن‌ها بر طرف می‌شد به شرک خود باز می‌گشتند و برای خداوند شریکانی قرار می‌دادند در حالی که می‌دانستند که نافع و ضرر رساننده واقعی خداوند متعال می‌باشد.

خداوند می‌فرماید: ﴿وَإِذَا مَسَّ ٱلۡإِنسَٰنَ ضُرّٞ دَعَا رَبَّهُۥ مُنِیبًا إِلَیۡهِ﴾ [الزمر: ۸]. «هنگامی که ضرری به انسان می‌رسد در آن حال به دعا و توبه به درگاه خداوند رود».

این همان دعای فطرت می‌باشد، سپس می‌گوید: ﴿ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُۥ نِعۡمَهٗ مِّنۡهُ نَسِیَ مَا کَانَ یَدۡعُوٓاْ إِلَیۡهِ مِن قَبۡلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادٗا﴾ [الزمر: ۸]. «اما هنگامى که نعمتى از خود به او عطا کند، آنچه را به خاطر آن قبلا خدا را مى‏خواند از یاد مى‏برد و براى خداوند همتایانى قرارمى‏دهد».

﴿وَإِذَا مَسَّکُمُ ٱلضُّرُّ فِی ٱلۡبَحۡرِ ضَلَّ مَن تَدۡعُونَ إِلَّآ إِیَّاهُ﴾ [الإسراء: ۶۷] «و هنگامى که در دریا ناراحتى به شما برسد، جز او، تمام کسانى را که (براى حل مشکلات خود) مى‏خوانید، فراموش مى‏کنید».

این همان دعای فطرت می‌باشد سپس می‌گوید: ﴿فَلَمَّا نَجَّىٰکُمۡ إِلَى ٱلۡبَرِّ أَعۡرَضۡتُمۡۚ وَکَانَ ٱلۡإِنسَٰنُ کَفُورًا﴾ [الإسراء: ۶۷]. «اما هنگامى که شما را به خشکى نجات دهد، روى مى‏گردانید، و انسان، بسیار ناسپاس است».

﴿قُلۡ أَرَءَیۡتَکُمۡ إِنۡ أَتَىٰکُمۡ عَذَابُ ٱللَّهِ أَوۡ أَتَتۡکُمُ ٱلسَّاعَهُ أَغَیۡرَ ٱللَّهِ تَدۡعُونَ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ۴٠ بَلۡ إِیَّاهُ تَدۡعُونَ فَیَکۡشِفُ مَا تَدۡعُونَ إِلَیۡهِ إِن شَآءَ وَتَنسَوۡنَ مَا تُشۡرِکُونَ۴١﴾ [الأنعام: ۴۰-۴۱]. «بگو: «به من خبر دهید اگر عذاب پروردگار به سراغ شما آید، یا رستاخیز برپا شود، آیا (براى حل مشکلات خود،) غیر خدا را مى‏خوانید اگر راست مى‏گویید؟!. (نه،) بلکه تنها او را مى‏خوانید! و او اگر بخواهد، مشکلى را که بخاطر آن او را خوانده‏اید، برطرف مى‏سازد، و آنچه را (امروز) همتاى خدا قرارمى‏دهید، (در آن روز) فراموش خواهید کرد».

﴿وَظَنُّوٓاْ أَنَّهُمۡ أُحِیطَ بِهِمۡ دَعَوُاْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِینَ لَهُ ٱلدِّینَ لَئِنۡ أَنجَیۡتَنَا مِنۡ هَٰذِهِۦ لَنَکُونَنَّ مِنَ ٱلشَّٰکِرِینَ﴾ [یونس: ۲۲].

«و گمان مى‏کنند هلاک خواهند شد، در آن هنگام، خدا را از روى اخلاص مى‏خوانند که: اگر ما را از این گرفتارى نجات دهى، حتما از سپاسگزاران خواهیم بود!».

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …