اسراء نشانه بزرگی است که خداوند به وسیله آن پیامبر صلی الله علیه و سلم را قبل از هجرت تأیید و تقویت نمود به گونهای که شبی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی سوار بر براق با هم صحبتی جبریل علیه السلام سیر داده شد تا به بیت المقدس رسید. براق را به حلقه درِ مسجد بست سپس داخل مسجد شد و با پیامبران در حالیکه امام آنها بود، نماز خواند. سپس جبریل علیه السلام با ظرفی از شراب و ظرفی از شیر پیش او آمد و پیامبر شیر را بر شراب اختیار نمود. جبریل علیه السلام به او فرمود: هدایت را برای فطرت برگزیدی. و دلیل بر اسراء، کتاب و سنت میباشند. الله تعالی میفرماید: ﴿سُبۡحَٰنَ ٱلَّذِیٓ أَسۡرَىٰ بِعَبۡدِهِۦ لَیۡلٗا مِّنَ ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡحَرَامِ إِلَى ٱلۡمَسۡجِدِ ٱلۡأَقۡصَا ٱلَّذِی بَٰرَکۡنَا حَوۡلَهُۥ لِنُرِیَهُۥ مِنۡ ءَایَٰتِنَآۚ إِنَّهُۥ هُوَ ٱلسَّمِیعُ ٱلۡبَصِیرُ ١﴾ [الإسراء: ۱]. «پاک و منزه است خدایی که بندهاش را شبی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی که اطراف آن را برکت دادهایم، سیر داد تا از نشانههای خود بر ما بنمایاند که همانا او شنوای بیناست».
و از سنت حدیث انس بن مالک است که مسلم در صحیحش از طریق ثابت بنانی او نیز از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت میکند که فرمود: «أُتِیتُ بِالْبُرَاقِ وَهُوَ دَابَّهٌ أَبْیَضُ طَوِیلٌ فَوْقَ الْحِمَارِ وَدُونَ الْبَغْلِ یَضَعُ حَافِرَهُ عِنْدَ مُنْتَهَى طَرْفِهِ قَالَ فَرَکِبْتُهُ حَتَّى أَتَیْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ قَالَ فَرَبَطْتُهُ بِالْحَلْقَهِ الَّتِی یَرْبِطُ بِهِ الْأَنْبِیَاءُ قَالَ ثُمَّ دَخَلْتُ الْمَسْجِدَ فَصَلَّیْتُ فِیهِ رَکْعَتَیْنِ ثُمَّ خَرَجْتُ فَجَاءَنِی جِبْرِیلُ عَلَیْهِ السَّلَام بِإِنَاءٍ مِنْ خَمْرٍ وَإِنَاءٍ مِنْ لَبَنٍ فَاخْتَرْتُ اللَّبَنَ فَقَالَ جِبْرِیلُ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ اخْتَرْتَ الْفِطْرَهَ»[۱] ««براق را برایم آوردند» که حیوانی سفید و دراز و بزرگتر از الاغ و کوچکتر از قاطر بود و سمش را در انتهای دید چشمش میگذاشت. «بر او سوار شدم تا به بیت المقدس رسیدیم. او را به حلقه دری که انبیاء به آن میبستند، بستم. سپس داخل مسجد شدم و در آن دو رکعت نماز خواندم سپس خارج شدم و جبریل علیه السلام با ظرفی از شراب و ظرفی از شیر پیش من آمد و من شیر را انتخاب کردم. جبریل علیه السلام گفت: فطرت را انتخاب کردی». سپس بقیه حدیث را ذکر نمود و اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم چگونه به آسمان بالا رفته است.
دلیل بر اسراء رسول الله صلی الله علیه و سلم تعداد احادیثی است که در صیحیحین، سنن و غیره آمده و اصحابی که از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت نمودهاند تعدادشان به حدود سی نفر میرسد سپس آن را کسانی که تعدادشان را جز خدا نمیداند از راویان سنت و امامان دین روایت نمودهاند.
علمای سلف و خلف مسلمانان اتفاق نظر دارند و بر صحت و درستی اسراء رسول الله صلی الله علیه و سلم اجماع دارند که آن حق است. گفتن اجماع بر آن از قاضی عیاض در (الشفاء) و سفارینی در (لوامع الانوار) نقل شده است. اسراء پیامبر صلی الله علیه و سلم با روح و جسم و در بیداری بوده است و این چیزی است که نصوص صحیح، تمام صحابه، امامان اهل سنت و محققان اهل علم بر آن دلالت دارند.
ابن ابی عز حنفی میگوید: (وکان من حدیث الإسراء: أنه أسری بجسده فی الیقظه على الصحیح من المسجد الحرام إلى المسجد الأقصى..) «و از حدیث اسراء اینگونه برمی آید که او با جسمش در بیداری از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی شب روی نمود». و قاضی عیاض تأکید میکند که آن همان چیزی است که همه اهل علم از صحابه و کسانی که بعد از آنها آمدهاند، بر آن هستند: (وذهب معظم السلف والمسلمین إلى أنه إسراء بالجسد وفی الیقظه، وهذا هو الحق، وهو قول ابن عباس وجابر، وأنس، وحذیفه، وعمر، وأبی هریره، ومالک بن صعصعه، وأبی حبه البدری، وابن مسعود، والضحاک، وسعید بن جبیر، وقتاده، وابن المسیب، وابن شهاب، وابن زید، والحسن، وإبراهیم، ومسروق، ومجاهد، وعکرمه، وابن جریج، وهو دلیل قول عائشه، وهو قول الطبری وابن حنبل وجماعه عظیمه من المسلمین، وقول أکثر المتأخرین من الفقهاء والمحدثین والمتکلمین والمفسرین) «بزرگان سلف و مسلمانان بر این عقیده هستند که اسراء با جسم و در بیداری صورت گرفته است و این حق میباشد. و این قول ابن عباس، جابر، انس، حذیفه، عمر، ابوهریره، مالک بن صعصعه، ابوحبه بدری، ابن مسعود، ضحاک، سعید بن جبیر، قتاده، ابن مسیب، ابن شهاب، ابن زید، حسن و ابراهیم، مسروق، مجاهد، عکرمه، ابن جریج، و قول عائشه، طبری، ابن حنبل، دسته بزرگی از مسلمانان و سخن بیشتر متأخرین از فقهاء و محدثین، متکلمین و مفسران است».
تنها یکی از محققین در نقدش بر کسی که گمان میکند اسراء دو بار روی داده میگوید: (والصواب الذی علیه أئمه النقل أن الإسراء کان مره واحده بمکه بعد البعثه. ویا عجبا لهؤلاء الذین زعموا أنه مرارا کیف ساغ لهم أن یظنوا أنه فی کل مره تفرض علیه الصلاه خمسین ثم یتردد بین ربه وبین موسى حتى تصیر خمسا ثم یقول: (أمضیت فریضتی وخففت عن عبادی) ثم یعیدها فی المره الثانیه إلى خمسین، ثم یحطها عشرا عشرا) «و درست این است که محدثان بر آن هستند که اسراء یک بار در مکه بعد از بعثت بوده است. و جای تعجب است برای کسانی که گمان میکنند که آن بارها تکرار شده است چگونه برای آنها رواست که همچون گمانی ببرند که در هر بار پنجاه نمار بر او فرض شده است سپس او در بین خدا و موسی در رفت و آمد بوده تا اینکه به پنج نماز انجامید. سپس میگوید: «واجبم را تأیید کردم و آن را بر بندگانم تخفیف دادم»سپس در مرتبه دوم به پنجاه برگردانده و ده ده از آن کم نموده است».
[۱] صحیح مسلم برقم (۱۶۲).