عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الخُدْرِیِّ رضی الله عنه أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «إِیَّاکُمْ وَالجُلُوسَ بِالطُّرُقَاتِ» فَقَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا لَنَا مِنْ مَجَالِسِنَا بُدٌّ نَتَحَدَّثُ فِیهَا، فَقَالَ: «إِذْ أَبَیْتُمْ إِلَّا المَجْلِسَ، فَأَعْطُوا الطَّرِیقَ حَقَّهُ» قَالُوا: وَمَا حَقُّ الطَّرِیقِ یَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «غَضُّ البَصَرِ، وَکَفُّ الأَذَى، وَرَدُّ السَّلاَمِ، وَالأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ، وَالنَّهْیُ عَنِ المُنْکَرِ».[۱]
از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «از نشستن بر سرِ راهها (و معابر عمومی) بپرهیزید». اصحاب y عرض کردند: ای رسول الله! چارهای جز این نداریم؛ زیرا مینشینیم و با هم صحبت میکنیم. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «حال که چنین است، پس حقّ راه را رعایت کنید». پرسیدند: ای رسول الله! حقّ راه چیست؟ فرمود: «حفاظت چشمها (خودداری از نگاه کردن به عابران)، اجتناب از اذیت و آزار رهگذران، جواب سلام، و امر به معروف و نهی از منکر».
عَنْ أَبِی طَلْحَهَ زَیْدِ بْنِ سَهْلٍ رضی الله عنه قَالَ: کُنَّا قُعُودًا بِالْأَفْنِیَهِ نَتَحَدَّثُ، فَجَاءَ رَسُولُ اللهِ ج، فَقَامَ عَلَیْنَا فَقَالَ: «مَا لَکُمْ وَلِمَجَالِسِ الصُّعُدَاتِ اجْتَنِبُوا مَجَالِسَ الصُّعُدَاتِ، فَقُلْنَا إِنَّمَا قَعَدْنَا لِغَیْرِ مَا بَاسٍ قَعَدْنَا نَتَذَاکَرُ وَنَتَحَدَّثُ» قَالَ: «إِمَّا لَا فَأَدُّوا حَقَّهَا غَضُّ الْبَصَرِ، وَرَدُّ السَّلَامِ، وَحُسْنُ الْکَلَامِ».[۲]
ابوطلحه زید بن سهل رضی الله عنه میگوید: جلوی خانههای خود نشسته بودیم و صحبت میکردیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم تشریف آورد و بالای سرمان ایستاد و فرمود: «چرا بر سرِ راهها مینشینید؟ از نشستن بر سر راهها بپرهیزید». گفتیم: ما به خاطر کاری نشستهایم که ایرادی ندارد؛ نشستهایم و با هم صحبت و گفتگو میکنیم. فرمود: «حال که این عمل را ترک نمیکنید، پس حقِ راه را رعایت نمایید که عبارتست از: پایین انداختن چشم، جواب سلام، و سخن نیک».
[۱]– متفق علیه؛ بخاری حدیث شماره ۶۲۲۹ و مسلم حدیث شماره ۲۱۲۱ با لفظ بخاری
[۲]– مسلم حدیث شماره ۲۱۶۱٫