از دیدگاه اهل سنت اهل بیت حقوق و واجباتی بر گردن ما دارند:
حق دوستداشتن، پس محبت و دوستداشتن آنها چون مؤمن هستند و چون که خویشاوند پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم میباشند واجب است، چون که پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی».
«در مورد اهل بیت من خدا را مدنظر داشته باشید».
و در حدیثی دیگر آمده است: «والذی نفسی بیده لا یؤمنون حَتَّى یُحِبُّوکُمْ لِلَّهِ وَلِقَرَابَتِی»[۱].
«سوگند به کسی که جانم در دست اوست مؤمن کامل نخواهند شد تا شما را به خاطر خدا و خویشاوندی من دوست داشته باشند»، و چون که خداوند میفرماید: ﴿قُل لَّآ أَسَۡٔلُکُمۡ عَلَیۡهِ أَجۡرًا إِلَّا ٱلۡمَوَدَّهَ فِی ٱلۡقُرۡبَىٰ﴾ [الشوری: ۲۳].
«بگو: من هیچ پاداشى از شما بر رسالتم درخواست نمىکنم بلکه آنچه از شما میطلبم، مودت و دوستی در قرابت و نزدیکینسبیای است که میان من و شما وجود دارد»[۲].
این آیه دو معنی دارد یکی معنی مذکور و دیگری اینکه مرا چون خویشاوند شما هستم دوست بدارید، چون هیچ تیرهای از طوایف قریش نبود مگر آن که پیامبر با آن خویشاوندی داشت.
حق دفاع از آنها، پس باید از آن چه آنان را ناراحت میکند جلوگیری کرد، و اگر اتفاق افتاد و جهت رفع آن باید کوشید[۳].
زیرا دفاع از آنها فقط این نیست که بر کسی که به آنها ناسزا میگوید ردّ شود و ادب گردد و تنبیه شود. بلکه دفاع از آنها پاسخ دادن و ردّ نمودن بر کسانی که در مورد آنها غلو و افراط کردهاند و آنان را بالاتر از آنچه هستند قرار دادهاند را نیز شامل میشود، چون این غلو و افراط آنان را آزار میدهد.
شیخ الاسلام ابن تیمیه کتاب بزرگ خود منهاج السنه را در ردّ کسانی تألیف نموده که در اهل بیت غلو میکنند.
و از جمله اموری که دالّ بر این است که غلو در اهل بیت باعث رنجشآنهامیشود روایتی است که در رجال الکشی[۴] از امام زینالعابدین علی بن حسین† روایت شده که گفت: «إنَّ الیهود أحبوا عزیرًا حتى قالوا فیه ما قالوا، فلا عزیر منهم ولا هم من عزیر، وإنَّ النصارى أحبوا عیسى حتى قالوا فیه ما قالوا، فلا عیسى منهم ولا هم من عیسى، وإنَّا على سنه من ذلک، إنَّ قومًا من شیعتنا سیحبونا حتى یقولوا فینا ما قالت الیهود فی عزیر، وما قالت النصارى فی عیسى ابن مریم، فلا هم منا ولا نحن منهم»[۵].
«یهودیان عزیز را دوست داشتند تا آن که در مورد او چیزهایی گفتند، پس نه عزیز از آنهاست و نه آنها از عزیز هستند، و نصارى عیسی را دوست داشتند تا اینکه دربارۀ او گفتند آنچه گفتند، پس نه عیسی از آنهاست و نه آنها از عیسی هستند، و ما هم بر شیوۀ آنان هستیم، گروهی از شیعیان ما را دوست خواهند داشت و در دوستی افراط خواهند کرد تا اینکه دربارۀ ما همان چیزی را میگویند که یهودیان دربارۀ عزیر گفتهاند، و همان چیزی را میگویند که نصارى درباره عیسی ابن مریم گفتهاند، پس ما نه از آنها هستیم و نه آنها از ما هستند»[۶].
و گروهی از علمای شیعه به افراطیها و غلوکنندگان اعتراض کردهاند و چیزهای بسیاری را غلو دانستهاند، اما با اینکه قرنها گذشته هنوز هم این غلو از ضروریات و عقاید مذهب شیعه است، چنان که یکی از علمای بزرگشان – به نام عبدالله المامقانی که بزرگترین عالم آنها در علم رجال در این عصر شمرده میشود – میگوید: «إنَّ القدماء -یعنی من الشیعه- کانوا یعدون ما نعده الیوم من ضروریات مذهب الشیعه غلوًا وارتفاعًا، وکانوا یرمون بذلک أوثق الرجال کما لا یخفى على من أحاط خبرًا بکلماتهم»[۷].
«گذشتگان شیعه آنچه را که ما امروز از ضروریات مذهب شیعه میدانیم غلو و افراط میدانستند، وآنهابه خاطر این چیزها معتمدترین افراد را متهم میکردند چنان که برای کسانی که از سخنان آنها آگاهی دارند پوشیده نیست».
و یکی از حقوق اهل بیت این است که بعد از اذان و در تشهد آخر نماز و به هنگام درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و سلم برآنهانیز درود فرستاده شود، و در این مورد نصوص متعددی آمده است، چنان که خداوند میفرماید: ﴿إِنَّ ٱللَّهَ وَمَلَٰٓئِکَتَهُۥ یُصَلُّونَ عَلَى ٱلنَّبِیِّۚ یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ صَلُّواْ عَلَیۡهِ وَسَلِّمُواْ تَسۡلِیمًا﴾ [الأحزاب: ۵۶].
«خدا و فرشتگانش بر پیامبر درود مىفرستد، اى کسانى که ایمان آوردهاید، بر او درود فرستید و سلام گویید».
و در حدیث آمده است که وقتی پیامبر صلی الله علیه و سلم پرسیده شد که چگونه بر او درود فرستاده شود فرمود: (بگویید: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، کَمَا صَلَّیْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ, وَبَارِکْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ کَمَا بَارَکْتَ عَلَى إِبْرَاهِیمَ فِی الْعَالَمِینَ، إِنَّکَ حَمِیدٌ مَجِیدٌ». و سلام فرستادن همان طور است که شما میدانید)[۸].
پس درود فرستادن بر آل پیامبر مکمّل درود فرستادن بر پیامبر و از توابع آن است، زیرا که موجب خوشنودی او میگردد و خداوند به شرافت و برتری او به سبب آن میافزاید.
و امام ابن القیّم رحمه الله کتاب جداگانهای دربارۀ فضیلت درود فرستادن بر پیامبر صلی الله علیه و سلم تألیف نموده و آن را «جلاء الأفهام فی فضل الصلاه والسلام على محمد خیر الأنام» نامیده است، در آن بیان نموده که درود فرستادن بر آل بیت به اتفاق همه امت حق آنهاست[۹].
[۱]– تخریج هر دو حدیث در مقالات قبلی گذشت.
[۲]– قول دیگر در تفسیر آیه چنین است: «بگو: من در برابر آن (همه نعمت که در پرتو دعوت اسلام و تبلیغ رسالت به شما خواهد رسید) از شما پاداش و مزدى نمىخواهم جز عشق و علاقه نزدیکى (به خدا) را (که سود آن هم عائد خودتان میگردد)».
[۳]– قبلاً بیان شد که عقیده اهل سنت در مورد اهل بیت این است که توهین با هر سخن و عملی به آنها حرام است، مسلم در صحیح خود از علی بن ابیطالبس روایت میکند که گفت: (سوگند به آن که دانه را شکافت، و نفس را آفرید، پیامبرص به من گفت که: جز مؤمن کسی مرا دوست نمیدارد، و با من دشمنی نمیورزد مگر منافق). مسلم: ح ۷۸٫
و از عباس بن عبدالمطلبس روایت ات که او به پیامبرص شکایت نمود که بعضی از قریش به بنیهاشم ستم روا میدارند، آنگاه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم به او = =گفت: سوگند به کسی که جانم در دست اوست آنان مؤمن کامل نخواهند شد مگر آن که شما را برای خدا و به خاطر خویشاوندی من دوست بدارند». و یکی از حقوق اهل بیت این است که دامن آنها از آنچه به دروغ به آنان نسبت داده میشود پاک قرار داده شود، و این از امور مهم است.
[۴]– رجال الکشی مهمترین و قدیمیترین کتاب رجال شیعه است که آن را ابوعمرو محمد بن عمر الکشی از علمای قرن چهارم شیعه تألیف کرده است، و ابوجعفر طوسی که معروف به شیخ الطائفه است آن را در کتاب خود (اختیار معرفه الرجال) خلاصه کرده است.
[۵]– رجال الکشی: ص ۱۱۱٫
[۶]– و همچنین نگاه که به روایاتی از ائمه که بیان میدارد که ائمه از غلو در مورد آنها میرنجند ص: (۵۱ -۵۲).
[۷]– تنقیح الـمقال: ۳/۲۳٫
[۸]– مسلم کتاب الصلاه، باب الصلاه علی النبی بعد التشهد: ۱/۳۰۵ حدیث ۴۰۵٫
[۹]– جلاء الافهام: ۱/۲۲۴٫