حفصه دختر عمر رضی الله عنهما [۱]
«حفصه با کسی ازدواج خواهد کرد که از عثمان بهتر است وعثمان با کسی ازدواج می کند که از حفصه بهتر است»[۲]. رسول اکرم صلی الله علیه وسلم.
داستان ازدواج
کلماتی که به عنوان در آمدی بر سیره حفصه در ابتدای صفحه ذکر شد کلماتی هستند که پیامبر صلی الله علیه وسلم با این کلمات چهره اندوهگین و افسرده عمر بن خطاب را شاد وبشاش نمود. حفصه دختر عمر، شوهرش ((نیس بن حذیف سهمی) را از دست داده بود اما خودش هنوز جوان وکوچک بود[۳].
عمر -رضی الله عنه- نزد ابوبکر -رضی الله عنه- رفت وبه او پیشنهاد کرد که با دخترش حفصه ازدواج کند اما ابوبکر سکوت را اختیار کرد وچیزی نگفت وعمر نزد عثمان -رضی الله عنه- رفت و به او گفت که با دخترم ازدواج کن. عثمان گفت: من قصد ازدواج ندارم، احساسات عمر جریحه دارشده واو احساس می کرد که رفتار ابوبکر وعثمان مناسب با شخصیت عمر نبوده است، بنابر این عمر اندوهگین وافسرده نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد ورسول اکرم صلی الله علیه وسلم با این جمله عمر را مسرور نمود و به عمر گفت: حفصه با کسی ازدواج می کند که از عثمان بهتر است وعثمان با کسی ازدواج خواهد کرد که از حفصه بهتر است.
عمر هدف پیامبر صلی الله علیه وسلم را فهمید ودانست که او با این کلمات از حفصه خواستگاری می کند، بنابر این با شادی وسرور به خانه برگشت و در راه ابوبکر را دید ابوبکر ازگفتگوی او وپیامبر صلی الله علیه وسلم خبر شده بود بنابر این به عمر گفت: هنگامی که تو به من پیشهاد کردی که با دخترت حفصه ازدواج کنم ومن نپذیرفتم شاید از من ناراحت وخشمگین شدی. اما من چون شنیده بودم که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود که قصد ازدواج با حفصه را دارد چیزی نگفتم ونپذیرفتم ونیز نمی خواستم راز پیامبر صلی الله علیه وسلم را فاش کنم، اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم قصد ازدواج با حفصه را نداشت من قبول می کردم[۴]. عمر نیز دلیل سکوت ابوبکر را دانست بعدا پی برد که عثمان بر اثر درگذشت همسرش رقیه دختر پیامبر صلی الله علیه وسلم غمگین بوده است ونیز آرزو دارد با خواهر رقیه یعنی با ام کلثوم ازدواج نماید، پیامبر صلی الله علیه وسلم با حفصه ازدواج کرد تا دل دوست جوانمردش عمر را بدست بیاورد ضمنا از شوهر فقید مجاهد ومهاجر حفصه که در راه اسلام جهاد کرده و شهید شده بود تجلیل نماید وحفصه به خانه پیامبر صلی الله علیه وسلم پیوست.
فضیلت حفصه
از جمله فضایل حفصه می توان به این اشاره کرد: که جبرئیل در مورد او به پیامبر گفت: حفصه روزه دار وشب نشین است، وهمسر شما صلی الله علیه وسلم در بهشت خواهد بود[۵].
حفصه نوشتن را از شفا دختر عبدالله العدویه یادگرفته بود. حفصه زنی نیکو وپاکیزه وپرهیزگار بود حدود شصت حدیث وکل قرآن را از برداشت ونقش مؤثری در جمع آوری قرآن ایفاء نمود.
حفصه وماریه
دریکی از روزها حفصه برای دیدار پدرش رفته بود، ماریه قبطی برای کار شخصی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمده بود. پیامبر صلی الله علیه وسلم خانه ماریه را از دیگر زنانش که خانه اش در کنار مسجد بود جدا ودر جایی دیگر ساخته بود، پیامبر صلی الله علیه وسلم ماریه را با خود به داخل خانه حفصه برد، حفصه وقتی به خانه برگشت دید که پرده اتاق پایین کشیده شده است دانست که پیامبر صلی الله علیه وسلم همراه زنش ماریه داخل خانه است. حفصه منتظر ماند و غیرتش به جوش آمد وقتی ماریه از خانه بیرون شد حفصه گریه کنان و ناراحت وارد خانه شد وگفت: چون من نزد تو اهمیتی ندارم تو او را وارد خانه ام نموده ای، پیامبر صلی الله علیه وسلم وقتی ناراحتی وپریشانی حفصه را دید گفت: اگر تو از این موضوع درگذر کنی وراز مرا فاش نکنی سوگند می خورم که ماریه بر من حرام است، اما حفصه راز پیامبر صلی الله علیه وسلم را با عایشه تعریف کرد. و جریان میان همه زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم فاش شد.
زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم ناراحت شدند و گفتند: پیامبر صلی الله علیه وسلم دختر ابوبکر را بر ما ترجیح می دهد وما صبر نموده ایم و اکنون این کنیز قبطی را نیز بر ما ترجیح می دهد، دیگر برای ما ارزشی باقی نمانده است.
پیامبر صلی الله علیه وسلم از طرف خداوند خبر شد که حفصه رازی را که میان او وپیامبر صلی الله علیه وسلم بوده فاش ساخته است.
پیامبر صلی الله علیه وسلم بر حفصه خشمگین شد تا جایی که شایع شد پیامبر او را یک طلاق داده وبعد به خاطر عمر که بسیار غمگین شده بود رجوع نموده است ونیز جبرئیل به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته بود: نزد حفصه برگرد او روزه دار و شب نشین وهمسر تو در بهشت است.
حفصه به سبب خدا ترسی وپرهیزگاری ومحبت شدیدی که نسبت به پیامبر صلی الله علیه وسلم داشت ازکارش پشیمان بود و از آن به بعد طبق دستورات خدا وپیامبرش زندگی را گذراند او زندگی را با روزه داری در روزها وعبادت در شبها سپری نمود وجز تقوا وخداترسی چیزی دیگر از او سر نزد.
بعد از اینکه قرآن نوشته شد حفصه برای حفاظت ونگاهداری آن انتخاب گردید، قرآن را که خداوند بر پیامبرش نازل کرده بود توسط مردان حفظ شد و آن را در سینه هایشان جای داده بودند ونیز بر بعضی از تکه های کاغذ وپارچه نوشته شده بود، عمر به ابوبکر پیشنهاد کرد تا قرآن را بنویسد بنابر این زید قرآن را نوشت وحفصه در خانه اش نگهداری نمود.
ودر عهد ابوبکر وعمر همچنان قرآن در خانه او نگهداری می شد، تا اینکه در عهد عثمان مصاحف جمع آوری گردید وفقط یک مصحف بنام مصحف انتشار یافت.
حفصه حافظ حدیث بود، او احادیث زیادی از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت کرد، شصت حدیث از او روایت شده که امام بخاری ومسلم هر دو سه حدیث را متفقا روایت کرده اند وشش حدیث را امام مسلم به تنهایی روایت کرده است[۶].
ام المؤمنین حفصه نسبت به دنیا بی علاقه بود، تا اینکه حادثه شهادت حضرت عثمان رضی الله عنه رخ داد و عایشه از حفصه خواست که همراه او برای خون خواهی عثمان بیرون رود، حفصه عایشه را تائید کرد اما برادر حفصه عبد الله بن عمر او را از بیرون رفتن منع نمود، بنابراین حفصه در خانه اش باقی ماند واز برادرش اطاعت کرد، حفصه هیچگاه این نصیحت وخیرخواهی برادرش را فراموش نمی کرد و همیشه به مقام وبرتری وخیراندیشی او اعتراف می نمود.
روزهای وسالها همچنان می گذشت تا اینکه در سال چهل وپنج هجری دچار ضعف وبیماری گردید وحیات را به درود گفت، امیر وقت، مروان به حکم بر جنازه اش نماز خواند سپس جنازه ام المؤمنین به سوی قبرستان بقیع برده شد و در آن جا برادرانش عبدالله و عاصم خواهرشان را در قبر گذاشته وبه خاک سپردند. ام المؤمنین حفصه در عمر شصت سالگی از جهان رخت بربست. او زنی بود که به بهشت مژده داده شده بود. رحمت خداوند بر ام المؤمنین باد
——————————————————————————–
[۱] مهم ترین منابع در نوشتن شرح حال مختصر حفصه عبارتند از: سیر أعلام النبلاء ج ۲ ص ۲۲۷، مسند احمد ج ۶ ص ۳۸۳ نسب قریش ص ۴۳۸، الکامل لابن اثیر، تاریخ الطبری ج ۲ ص ۵۸، ۲۱۳، ۲۲۶، أسد الغابه ۶ ص ۶۵، ۶۷ – عیون الأثر ۲ ص ۳۰۲، الإصابه ج ۴ ص ۲۶۴ – الحلیه ج ۲ ص ۵۰٫ [۲] بخاری، النکاح ۹/۸۱، ۸۵ – به شماره ۵۱۲۲ باب عرض الإنسان ابنته وأخته علی أهل الخیر [۳] شوهر حفصه درجنگ بدر زخمی شد وبعدا درگذشت. [۴] بخاری باب نکاح ۹/۸۱، ۸۵٫ [۵] ابو داود، النکاح باب المراجعه ش ۲۲۸۳ وابن ماجه ش ۲۰۱۶ ونسائی در الطلاق باب الرجعه ۶/۲۱۳ وابن سعد در طبقات ج ۸ ص ۸۴ روایت کرده است. [۶] سیر أعلام النبلاء.