استــــــعانہ
یـــارے خواســــتن،
کمـــک خواستــــن،
یاری جــــستن و یــــاری گفتن.
استـــــــــــــغاثــــہ :
طلـــــب فریــــادرســــے و درخواســــت حـــل مشـــــکلات.
استـــــعانه و اســـتغاثه از مخــــلوق
دو نــــــوع است.
استعــانه و استـــغاثه از مخلوق در حــد توانایے آنان، جــایز است،
خــداوند می فرماید:
﴿وتعاونوا علَى الْبِروالتقْوى﴾ (مائده /۲).
«و بر نیکی و تقوی همکاریکنید».
و مـــــے فرمـــــاید:
﴿فَاستغاثَه الَّذی من شیعته علَى الَّذی من عدوه﴾ (قصص /۱۵).
«پس کسی که از قوم او [موسی] بود [از موسی] خواست که او را علیه دشمنش یاری دهد ».
استعـــانه و استغاثه از مخلوق در مواردے که فــــقط خـــدا توانایے انـــجام آن را دارد،
مانــــند طلب کمـــک از مردگان،
طلــــب فریـــادرســـے از کسانـــے که در قید حیــــات اند،و طلـــب کمـــک از آنـــــها در مواردی ماننــــد : شفای بیمار، حل مشکلات و گرفتاریها،دفع بلا و ضرر که فــــقط در حیطــــه ی قــــدرت خـــــــــداوند است.
این نــــــوع حـــــــرام و شـــــــــرک اکبــــــــر است.
در زمان پیامـــــبر صلی االله علیه وسلم منافقــــے مومــــنان را اذیت می کـــرد، برخی گفتـــــند: برویـــــم از شر این منــــافق از پیامبر صلی االله علیه وسلم استــــــعانه کنیم،
پیامبر صلــــے الله علیه وسلم فرمود:
«إنه لا یستغاث بی إنما یستغاث باالله».
«از من استغاثه نمی شود،
فقط از االله استغاثه می شود ».
پیامبر صلی االله علیه وسلم به کار بردن این لفظ را در حیـــــات خود مکــــــــروه دانست
هر چند از مواردے بود که در حیاتش بر انجام آن توانایی داشت،
اما به خاطر حمایت
از تــــــــوحید، قطع وسیله شرک،
ادب و تواضع نسبت به پروردگارش و هشدار به امت در خصوص مقدمات شرک در اقوال و افعال،از به کار بردن این لفظ نهی فرمودنــد،وقتی پیامبر صلی االله علیه وسلم علیرغم توانایی کاری در زندگی اش از آن نهــــــی می کرد، چگونه بعد از فوـــتش که چنین توانـــــایی نـــــــدارد از او استغاثــــه می شودو از او کارهایی میخواهند که فقط خداوند بر انجام آن قادر است؟
و وقتی استغاثه از پیامبر صلی االله علیه وسلم – جایـــــز نباشداز غـــــــیر او، به طریق اولــــی ناروا و شــــــــــرک است.