بخاری، در روایت دیگری، آن را چنین آورده است:
۲۷۶- «فَعَتَبَ (أَیِ اللهُ) عَلَیْهِ، إِذْ لَمْ یَرُدَّ العِلْمَ إِلَى اللَّهِ، قِیلَ: بَلَى، قَالَ: أَیْ رَبِّ! فَأَیْنَ؟ قَالَ: بِمَجْمَعِ البَحْرَیْنِ، قَالَ: أَیْ رَبِّ! اجْعَلْ لِی عَلَمًا، أَعْلَمُ ذَلِکَ بِهِ، فَقَالَ لِی عَمْرٌو: حَیْثُ یُفَارِقُکَ الحُوتُ وَقَالَ لِی یَعْلَى: خُذْ نُونًا مَیِّتًا، حَیْثُ یُنْفَخُ فِیهِ الرُّوحُ، فَأَخَذَ حُوتًا… إِلَى آخِرِ الْحَدِیْثِ».
- «[وقتی که موسی دانایی را به خدا نسبت نداد، بلکه آن را به خود نسبت داد]، خداوند او را سرزنش کرد، گفته شد: بله، داناتر از تو وجود دارد، موسی گفت: خدایا! کجاست؟ فرمود: در مجمع البحرین، موسی گفت: خدایا! نشانهای به من بده تا او را بیابم و بشناسم. عمرو (یکی از راویان) به من (سفیان بن عیینه) گفت: خداوند فرمود: جایی که ماهی از شما جدا میشود و یعلی (یکی از راویان) به من (سفیان بن عیینه) گفت: خداوند فرمود: یک ماهی مرده را بردار، هرجا زنده شد، [خضر آنجاست]، پس موسی یک ماهی مرده برداشت و… تا آخر حدیث».
امام قسطلانی رحمه الله در جلد ۷ صفحه ۲۲۱ در قسمت سورهی کهف میفرماید: این حدیث در قسمت کتاب العلم بخاری آمده است و مؤلف بزرگوار رحمه الله در کتاب الجامع خود در بیشتر از ده جا آن را ذکر کرده است.