بخاری، مسلم، نسایی و ابوداوود از ابن عمر روایت کردهاند که گفته است: یک بار، حضرت عمر در کنار مسجد، جامهای با ترکیب حریر (حلهی سیراء) دید که برای فروش گذاشته شده بود و خطاب به پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «ای رسول خدا! کاش این جامه را میخریدید تا آن را در روزهای جمعه و در هنگام ملاقات با نمایندگان و هیأتهای اعزامی بر تن کنید»! و رسول خدا صلی الله علیه وسلم در پاسخ فرمود:
«إِنَّمَا یَلْبَسُ هَذِهِ مَنْ لَا خَلَاقَ لَهُ فِی الْآخِرَهِ».[۱]
«این لباس را تنها کسی میپوشد که هیچ بهرهای در آخرت ندارد». پس از این ماجرا، مقداری از همان جامهها برای پیامبر صلی الله علیه وسلم آوردند. آن حضرت صلی الله علیه وسلم، یک جامه از آنها را به عمر بن خطاب تقدیم کرد و عمرس عرض کرد: «ای رسول خدا! این جامه را به من دادید در حالی که دربارهی جامهی عطارد (صاحب جامهی پیشین که در کنار مسجد خرید و فروش میشد) آن سخنان را فرمودید»؟! پیامبر صلی الله علیه وسلم در جواب فرمودند:
«إِنِّی لَمْ أَکْسُکَهَا لَتَلْبَسَهَا».[۲]
«من آن را به تو هدیه ندادهام که خودت بر تن کنی» و عمرس هم آن را به برادر مشرکش در مکه بخشید.
شایان یادآوری است که در روایت دیگری از مسلم از همین حدیث، به جای «حلّهی سیراء»، «حلهی استبرق» و در روایتی، «دیباج» و در روایتی دیگر، «حریر» آمده است.
[۱]– صحیح بخاری (۸۸۶) و صحیح مسلم (۲۰۶۸).
[۲]– صحیح بخاری (۸۸۶).