غزوۀ اُحد۳

حرکت سپاه اسلام از مدینه
پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم در روز جمعه نماز جمعه را ادا کردند و با یک هزار صحابی از مدینه بیرون رفتند، عبدالله بن ابی که با سیصد نفر شرکت کرده بود، به دلیل اینکه پیشنهادش مورد قبول واقع نشد، از سپاه مسلمین جدا شد و به مدینه بازگشت. حالا تعداد هفتصد نفر که یکصد نفر از آن‌ها زره‌پوش بودند با آن حضرت باقی ماندند. آن حضرت در بیرون از مدینه سپاه اسلام را مورد ارزیابی قرار داد و افراد کم‌سن و سال را به مدینه بازگرداند که از آن جمله: حضرت «زید بن ثابت»، «براء بن عازب»، «ابوسعید خدری»، «عبدالله بن عمرو» و «عرابه اوسی» نیز بودند؛ ولی عشق و شوق فداکاری و شهادت در حدی بود که وقتی به «رافع بن خدیج» گفته شد: سن تو پایین است لذا باید برگردی؛ او بر سر انگشتان پای خود ایستاد تا قدمش بلند به نظر آید. بالاخره حیله‌اش کارساز و اجازه شرکت به وی داده شد. «سمره» که هم‌سن وی بود چنین استدلال کرد و اظهار داشت: من در کشتی «رافع» را مغلوب می‌کنم، لذا اگر به او اجازۀ شرکت داده می‌شود، به من نیز اجازه داده شود. آنگاه میان آن دو مسابقه کشتی برگزار شد و سمره بن رافع غلبه کرد و از این جهت به او نیز اجازۀ شرکت داده شد([۱]).

رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم کوه احد را در جانب پشت سرسپاه اسلام قرار داده صف‌آرایی کردند. پرچمدار مسلمین «مصعب بن عمیر» تعیین شد و «زبیر بن العوام» فرمانده دستۀ سواره نظام مقرر گردید. حضرت حمزه به عنوان فرمانده آن دسته از سپاه اسلام که زره‌پوش نبود، تعیین شد. این احتمال وجود داشت که دشمن از پشت سر مسلمانان از جانب دره‌ای که در وسط کوه احد قرار داشت بر مسلمانان حمله کند. لذا آن حضرت دسته‌ای از تیراندازان را به فرماندهی عبدالله بن جبیر در آنجا مستقر و توصیه کردند که به هیچ وجه آنجا را ترک نکنند.

 

[۱]– این روایت طبری است ولی از بعضی دیگر از روایات معلوم می‌شود که علت اجازه رسیدن به رافع این بود که در تیراندازی مهارت داشت و چون رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم مطلع شد، به وی اجازۀ شرکت داد. ابن هشام ذکر غزوۀ احد و زرقانی ۲/ ۲۹ و ابن کثیر ۴/ ۱۵٫

مقاله پیشنهادی

روش حج رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَالَ: إِنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه …