حد راهزنی

۴- حد راهزنی (قطاع الطریق)
قطاع الطریق: کسانی هستند که در مناطق بیابانی یا شهری با سلاح مزاحم مردم شده و اموال شان را به زور و علنا تصاحب می کنند که محارب نیز نامیده می شوند.

صفات قطاع الطریق
هرکس که سلاح برداشته و راه را ناامن کند و از قدرتی برخوردار باشد، چنان که خود به تنهایی یا با حمایت گروهی چنین کند مانند باندهای قتل، باندهای سرقت از خانه ها و بانک ها، باند ربودن دختران برای تجاوز به آنها، باند آدم ربایی و … اینان و امثال¬شان مصداق قطاع الطریق می باشد.

حکم حِرابه
حرابه عبارت است از تعرض با سلاح در صحرا یا شهر، در خانه یا وسایل نقلیه جهت خونریزی و هتک حریم و آبروی افراد و غصب اموال شان؛ و مانند این اعمال مصداق قطاع الطریق می¬باشد.
و هریک از این موارد در راه ها، خانه ها، وسایل نقلیه چون ماشین و قطار و کشتی و هواپیما رخ دهد، چه تهدید با سلاح باشد، یا بمب گذاری یا منفجر کردن ساختمان یا آتش سوزی یا گروگان گیری و مانند آن، همه در حکم حِرابه می باشد.
و حرابه از بزرگ ترین جرم ها می باشد و به همین دلیل است که مجازات آن از شدیدترین مجازات ها است.

مجازات قطاع الطریق
قطاع الطریق چهار حالت دارد:
۱- چون مرتکب قتل شوند و اموالی را غصب کنند، کشته شده و به دار آویخته می شوند.
۲- چون مرتکب قتل شوند و مالی را غصب نکنند، کشته شده و به دار آویخته نمی شوند.
۳- چون اموال را غصب کرده و مرتکب قتل نشوند، دست راست و پای چپ هریک از آنها قطع می شود.
۴- چون مرتکب قتل نشوند و مالی را هم غصب نکنند، اما باعث ناامنی راه شوند، تبعید میشوند. و امام میتواند حکم تعزیری برای آنها در نظر بگیرد تا اینکه برای آنها و دیگران بازدارنده باشد و اینگونه مانع شر و فساد شود.
۱- خداوند متعال می فرماید: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَاداً أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ * إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (مائده: ۳۳-۳۴) «سزای کسانی ‌که با الله و پیامبرش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست (راست) و پای (چپ) آنها بعکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت عذاب بزرگی خواهند داشت. مگر کسانی‌ که پیش از آنکه بر آنان دست یابید، توبه کنند، پس بدانید که همانا الله آمرزنده‌ی مهربان است».
۲- از انس روایت است که می گوید: «گروهی از قبیله ی عکل به خدمت رسول خدا آمدند و (تحت تاثیر جو مدینه) به «جَوَی» که نوعی شکم درد طولانی است مبتلا شدند. رسول خدا دستور داد که همراه چوپانِ شترهایِ صدقه (زکات) به چراگاه شترها رفته و از شیر و ادرار آنها بیاشامند و آنها از آن خوردند و خوب شدند. سپس مرتد شدند و (یکی از) چوپان¬ها را کشتند و گله ی شترها را با خود به غنیمت بردند. (چوپان دیگر این خبر را اوایل روز به رسول خدا رساند) و ایشان هم کسانی را در پی آنها فرستاد (و طول نکشید) که  آنها را اسیر کردند. رسول خدا دستور داد دست و پای آنها را قطع کنند و چشمان شان را با میخ هایی که بر آتش داغ شده بودند از حدقه بیرون آوردند. (چون آنها چشمان چوپان را بیرون آورده بودند) سپس درحالی که نشسته بودند تا دم مرگ در گرما و نور آفتاب رهای شان کردند و در این وضعیت مردند».  

شروط وجوب حد قطاع الطریق
۱- قاطع الطریق که محارب هم نامیده می شود مکلف، مسلمان یا ذمی می باشد.
۲- مالی که به زور تصاحب می کند، محترم باشد.
۳- مال را از حزر آن تصاحب کرده باشد کم باشد یا زیاد.
۴- محاربه و راهزنی وی با اقرار خودش یا دو شاهد عادل ثابت شود.
۵- شبهه ای در میان نباشد.

کیفیت تبعید وی
چون راهزن مردم را تهدید کند و امنیت را بر هم زند اما مرتکب قتل و غصب اموال نشود، تبعید می شود. تا اینکه مردم از شر او در امان باشند و از ارتکاب جرمش خوداری کنند.
اما اگر شر و شرارت آنها با تبعید کاسته نمی شود، زندانی می شوند. و درواقع کسی که زندانی شده همچون آن است که تبعید شده باشد و گاهی زندانی کردن وی به برقراری امنیت و سالم ماندن از شر وی بیشتر کمک می کند.
بنابراین اگر با تبعید آنها، امنیت برقرار شده و از شرارت آنها کاسته می شود و جامعه از شر آنها در امان می ماند، آنان را تبعید می کنیم و در غیر این صورت راه بهتر زندانی کردن ایشان است.

توبه ی محارب
چون محارب قبل از دستگیر شدن، توبه کند، احکامی که حق خداوند است چون تبعید و قطع دست و پا و به دار آویخته شدن و ضرورت کشته شدن بخشیده می شود و این احکام بر وی جاری نمی شود. ام ا در برابر حقوقی که متعلق به افراد است مانند جنایت در حق آنها با کشتن یا آسیب رساندن به اعضا و جوارح و گرفتن اموال آنها مواخذه می شود، مگر اینکه مجنی علیهم او را ببخشد و از حق خود درگذرد.
اما اگر قبل از توبه دستگیر شود، حد حرابه بر وی جاری می شود.
خداوند متعال می فرماید: «إِنَّمَا جَزَاء الَّذِینَ یُحَارِبُونَ اللهَ وَرَسُولَهُ وَیَسْعَوْنَ فِی الأَرْضِ فَسَاداً أَن یُقَتَّلُواْ أَوْ یُصَلَّبُواْ أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم مِّنْ خِلافٍ أَوْ یُنفَوْاْ مِنَ الأَرْضِ ذَلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیَا وَلَهُمْ فِی الآخِرَهِ عَذَابٌ عَظِیمٌ * إِلاَّ الَّذِینَ تَابُواْ مِن قَبْلِ أَن تَقْدِرُواْ عَلَیْهِمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» (مائده: ۳۳-۳۴) «سزای کسانی ‌که با الله و پیامبرش می‌جنگند و در زمین به فساد می‌کوشند، فقط این است که کشته شوند، یا به دار آویخته شوند، یا دست (راست) و پای (چپ) آنها بعکس یکدیگر بریده شود و یا از سرزمین خود تبعید گردند، این رسوایی آنها در دنیاست و در آخرت عذاب بزرگی خواهند داشت. مگر کسانی‌ که پیش از آنکه بر آنان دست یابید، توبه کنند، پس بدانید که همانا الله آمرزنده‌ی مهربان است».

حکم ربودن
گروگان گیری، آدم ربایی، ربودن وسایل حمل و نقل چون اتوبوس، هواپیما و … و تهدید به قتل یا انفجار، همگی در حالت صلح و نه جنگ حرام است و و مصداق فساد در زمین و تجاوز در حق افراد بی گناه می باشد. و کسی که چنین عملی مرتکب شود، حد حرابه بر وی جاری می گردد.
خداوند متعال می فرماید: «وَقَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبِّ الْمُعْتَدِینَ» (بقره: ۱۹۰) «و در راه الله با کسانی‌ که با شما می‌جنگند، جنگ کنید و از حد تجاوز نکنید که الله تجاوزگران را دوست نمی‌دارد».

کیفیت دفاع از جان
چون کسی در مورد جان خود یا خانواده یا مالش از سوی انسان یا حیوانی مورد تعرض و تجاوز و حمله قرار گیرد، با کم ترین چیزی که گمان غالب وی آن است که با آن متجاوز را از خود دور می کند، از خود دفاع کند. اما اگر این میسر نباشد. متجاوز سه حالت دارد:
۱- متجاوز مال می خواهد. در این صورت جایز است که به او مالی داده شود و با وی درگیر نشود هرچند برای کسی که مورد تجاوز قرار گرفته جایز است با وی درگیر شده و مالی به او ندهد.
۲- متجاوز در پی هتک حرمت چون زنا باشد. در این صورت به وی اجازه ی چنین کاری داده نمی شود بلکه دور کردن وی با آنچه ممکن است هرچند با درگیری باشد، واجب است.
۳- چون متجاوز در پی کشتن دیگری باشد، بر کسی که به وی تجاوز شده، واجب است از جانش دفاع کند مگر در هنگام فتنه که در این صورت جایز است از خود دفاع نکند. (مانند زمانی که دو گروه مسلمان با هم درگیر شوند که حق و باطل آمیخته باشد).
سعید بن زید می گوید: «از رسول خدا شنیدم که فرمودند: «هرکس به خاطر مالش کشته شود، شهید است؛ هرکس به خاطر دینش کشته شود، شهید است؛ هرکس به خاطر جانش کشته شود، شهید است؛ و هرکس به خاطر خانواده اش کشته شود، شهید است».

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …