حدیثی که فقط یک نفر آن را روایت کرده است.
مثال برای حدیث غریب: این فرمودهی پیامبر : «إنما الأعمال بالنیات وإنما لکل امرئ ما نوى… الحدیث».[۱] یعنی: اعمال به نیتها بستگی دارند و با هر کس مطابق نیتش رفتار میشود.. تا آخر حدیث.
این حدیث را فقط عمر ابن خطابس از پیامبر روایت کرده است، و کسی از عمر روایت نکرده بجز علقمه بن وقاص، و کسی از علقمه روایت نکرده بجز محمد بن ابراهیم التیمی، و کسی از محمد روایت نکرده مگر یحیی بن سعید انصاری، و همگی آنها (که از عمر روایت کردهاند) جزو تابعین هستند، و سپس جماعت زیادی از یحیی روایت کردهاند.[۲]
[۱]– روایت بخاری (۱) کتاب آغاز وحی، ۱- باب چگونی آغاز وحی به سوی رسول الله صلى الله علیه وسلم. ومسلم (۱۹۰۷) کتاب امارت، ۴۵- باب فرمودهی پیامبر صلى الله علیه وسلم: «إنما الأعمال بالنیه».
[۲]– شرط حدیث غریب اینست که حداقل در یکی از طبقات سند، فقط یک راوی حدیث را روایت کرده باشد؛ بعبارتی فرقی ندارد که این انفراد در یکی از طبقات سند باشد یا در جمیع طبقات آن، یعنی اگر در بعضی از طبقات سند بیشتر از یک نفر حدیث را روایت کرده باشند، بشرطی که حداقل یک طبقه باشد که فقط یک نفر روایت کرده باشد، باز حدیث غریب خواهد بود.
انواع غریب:
اما خود حدیث غریب به دو نوع تقسیم میشود: غریب مطلق و غریب نسبی.
غریب مطلق: عبارتست حدیث غریبی که انفراد آن در اصل سند باشد. و منظور از اصل سند، یعنی طبقهی صحابی؛ بعبارتی اگر در طبقهی صحابی فقط یک نفر حدیث را از پیامبر ج روایت کرده باشد، حدیث را غریب مطلق گویند. مانند حدیث «إنما الأعمال بالنیات» که فقط عمر ابن خطابس آن را از پیامبر ج نقل کرده است.
غریب نسبی: عبارتست از حدیث غریبی که انفراد آن در وسط یا انتهای سند باشد. بعبارتی اگر در اصل سند (طبقهی صحابی) بیشتر از یک نفر حدیث را از پیامبر ج روایت کرده باشند، اما در یک یا بقیه طبقات سند، فقط یک نفر آن را روایت کرده باشد، حدیث را غریب نسبی گویند. مانند حدیث زهری از انسس که گفت: «أن النبی صلی الله علیه وسلم دخل مکه و علی رأسه المِغفَرِ فلمّا نزعهُ جاءَهُ رجلٌ فقالَ: ابنُ خَطَلٍ مُتعلِّقٌ بأَستار الکعْبه فقالَ: «اقتلوهُ »» متفق علیه. یعنی: پیامبر صلی الله علیه وآله و سلم (هنگام فتح مکه) در حالی وارد مکه شد که کلاه بر سر داشت همین که آن را از سر برداشت، مردی به نزد ایشان آمد و گفت: ابن خطل به پردهی کعبه آویزان است، فرمود: «او را بکشید». این راحدیث فقط یک نفر از زهری روایت کرده است و آن فرد مالک است، یعنی حدیث در روایت مالک از انس انفراد یافته و لذا حدیث غریب نسبی خواهد بود.
برخی از علما بجای استفاده از غریب، از اصطلاح «فرد» یا «منفرد» استفاده میکنند. حافظ ابن حجر/ میگوید: «اهل اصطلاح، بین آنها از جهت کثرت استعمال تفاوت قائل هستند، پس منظور از فرد بیشتر بر «فرد مطلق» اطلاق میکنند، و غریب را بیشتر به «فرد نسبی» اطلاق میکنند».
حدیث غریب از انواح احادیث آحاد است، و احادیث آحاد بر خلاف متواتر باید مورد بررسی و تحقیق قرار گیرند تا صحت یا ضعف آنها مشخص شوند. بنابراین، اگر پس از بررسی معلوم گشت که حدیث صحیح یا حسن است، در آنصورت حجت است چه در احکام و چه در عقاید. (نگاه کنید به: تیسیر مصطلح الحدیث؛ دکتر محمود طحان، ص ۲۷-۲۸).