۲- حقیقتِ عرف به یکی از ادلّهی معتبر شرعی چون اجماع، مصلحت مرسله و سدّ ذرایع برمیگردد. از جمله عرفهای راجع به اجماع، عقدِ استصناع و دخول در حمامهای عمومی است، چه در عرف جاری هستند و کسی هم منکرِ آنها نیست و به همین دلیل، از قبیل اجماع هستند و اجماع هم یک دلیل معتبر است. برخی از انواع عرف نیز به مصلحت مرسله راجع است، زیرا عرف بر مردم سلطه دارد و مراعات عرف نیز -اگر چنانچه درست باشد نه فاسد- از باب آسانگیری بر مردم و رفع حرج از آنان است و نیز، جدا ساختن آنان از عرف مشقّت و حرجی برای آنان به همراه دارد و حرج نیز به دلیل مفسده بودن، (در شرع) برداشته شده است.
سرخسی هم در «مبسوط» خود به این مطلب اشاره کرده میگوید: «… زیرا چیزی که در عرف ثابت شده است، در واقع با دلیل شرعی ثابت شده است و نیز، به این دلیل که جدا کردن مردم از یک عرفِ ظاهر، حرج آشکاری به دنبال دارد»[۱].
[۱]– المبسوط، سرخسی ۱۳/ ۱۴٫