در تعریف حکم ذکر شد که حکم، خطابِ خدای متعال است که به صورت طلب یا تخییر و یا وضع، به افعال مکلّفان تعلّق دارد و این تعریف، به این نکته اشاره دارد که در شریعت اسلام، مصدر احکام تنها خدای متعال است و بنابراین، حاکم- یعنی آن که سرچشمهی صدور حکم است- تنها خداست و هیچ حکم و شرعی غیر از آنچه که وی فرموده، وجود و اعتبار ندارد و قرآن هم به این نکته رهنمون شده و مسلمانان نیز بر آن اجماع دارند؛ خدای متعال در قرآن میفرماید: ﴿إِنِ ٱلۡحُکۡمُ إِلَّا لِلَّهِ﴾ [الأنعام: ۵۷]، «حکم و فرمان فقط از آنِ خداست». و نیز میفرماید: ﴿أَلَا لَهُ ٱلۡحُکۡمُ﴾ [الأنعام: ۶۲]، «فرمان و حکم فقط از آن خداست و بس». بر این اساس، حکم به غیرِ آنچه که خدا نازل کرده است، کفر میباشد، زیرا غیر از خدا کسی حق صدور حکم ندارد؛ خدای متعال میفرماید: ﴿وَمَن لَّمۡ یَحۡکُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَٰٓئِکَ هُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ۴۴﴾ [المائده: ۴۴]، «هرکس برابر آنچه که خدا آن را نازل کرده است، حکم نکند، او و امثال او بیگمان کافرند». وظیفهی انبیا هم تنها تبلیغ حکم خداوند است و وظیفهی مجتهدین نیز چیزی نیست جز شناخت این احکام و کشف آنها بر مبنای مناهج و قواعد علم اصول.
مقاله پیشنهادی
خیار(داشتن اختیار در معامله)
حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …