شایان ذکر است که تبادل فرهنگییک امر مطلوب و پسندیده است و دین اسلام همیشه از آن استقبال کرده و میکند. لیکن آنچه تهدید تلقی میشود و خطرناک جلوه میکند و از آن حذر داریم و دیگران را برحذر میداریم،تحمیل فرهنگ مهاجم مقتدر از سوی صاحبان آن، و پذیرش بدون قید و شرط آن و تقلید از خوب و بد، غض و سمین آن از سوی مردم ممالک عقبمانده است.
چرا که در گذشته نیز مسلمانان از فلسفه و منطق یونان استفاده کرده و آن را به زبان عربی ترجمه کردهاند. اما تحت تأثیر نقاط منفی و شرکآلود آن قرار نگرفتهاند بلکه بعد از تنقیح و تهذیب آن و تطبیقش با اصول و موازین توحیدی آن را به خدمت اهداف خود درآوردهاند.
به تعبیر دیگر، خود را در مقابل آن نباخته و از هویت دینی و ملی خویش دور نشدهاند.
بر ما نیز لازم است اینچنین عمل کنیم و ضمن استفاده از دستآوردهای مثبت تمدن غربی، ارزشهای اصیل خودی را پاس بداریم.
از اینرو تحلیل و بررسی مقولهی «هویت» و مؤلفههای آن هرچه بیشتر لزوم و حتمیت پیدا میکند و بر جوانان [بویژه اهل قلم و اندیشه] لازم است هرچه بیشتر و دقیقتر به تحلیل و کاوش آن همت گمارند.