➖یکی از مغرضانه ترین شبهات اسلام ستیزان در مورد اسلام و قرآن، مسئله جهاد است.
وقتی برای مسلمانان واجب است تا از جان و مال و مردم خود دفاع کنند، تا مردان زیربار بردگی و غل و زنجیر نروند، زنان نیز زیر بار بردگی جنسی نروند و در محافل مختلف برای شهوترانی مردان عرضه نشوند.
مسلما هیچ انسان عاقلی در هیچ جای دنیا، قبول نمی کند که بنیان هزاران خانواده متلاشی شود و پدر را بکشند، سربازان به مادر و دختران تجاوز کنند
و پسران جوان، بار روحی و جسمی این ظلم را تحمل کنند، فرزندان کوچک مادر، آواره این دیار و آن دیار شوند
( مانند مهاجران کشور افغانستان)
دیگر هرگز نه مادری باشد و نه خانواده ای. شاید خسارت های مالی قابل جبران باشد و نابودی بازار ها و محل درآمد قابل ترمیم باشند، اما هرگز این خسارات یعنی خسارات جانی و زیر پا نهادن ارزش های انسان قابل بازیافت نیست.
هیچ کس جنایات صرب ها را در بوسنی و هرزگوین فراموش نمی کند.
جنگ بوسنی که از سال ۱۹۹۲ آغاز و در سال ۱۹۹۵ به پایان رسید، که بیشترین آسیب را بر کودکان و زنان بوسنیایی وارد کرد. در شهر مظلوم «سربرنیتسا»
هزاران زن مسلمان، زنانی که مردان نامحرم اجازه ورود به منزلشان را نداشتند. مورد تجاوز سربازان صرب ها قرار گرفتند.
📌۸۰۰۰ انسان فقط به جرم مسلمان بودن و استقلال طلبی، به معنای واقعی قتل عام شدند، این حادثه شوم و فراموش نشدنی در حضور نیروهای سازمان ملل متحد صورت گرفت، این جنایت مخوف برای همیشه بعنوان برگی سیاه در کارنامه سازمان ملل متحد ثبت شد و لکه ننگی در تاریخ اروپا باقی می ماند. فجیع ترین و وحشتناک ترین جنایت علیه بشریت و مسلمین را شاهد بودیم که تنها حدود بیست سال است از این ماجرا می گذرد.
تا پایان جنگ بیش از ۸ هزار مسلمان به قتل رسیدند و بیش از ۳۰۰ هزار غیرنظامی کشته و هزاران زن مسلمان مورد تجاوز قرار گرفتند.
➖سربازان وارد منازل مسلمین می شدند و به دختران خانه در مقابل دیدگان پدر و مادر تجاوز می کردند و مادر بیچاره را به قرارگاه پلیس می بردند و چندین بار در آنجا به وی تجاوز می شد. و این خفت بسیار عمیقی بود، برای این زنان مسلمان با حیاء و محجبه.
بین مسلمانان، صربها و کروات های بوسنی هزاران زن بوده و هستند که به خاطر شرم از این موضوع منزوی شده و از خانه هایشان بیرون نمی آمدند
در حالی که خبرها از تجاوز به ده ها هزار زن و دختر از ۱۱ تا ۶۰ ساله خبر داده است.
📌بسیاری از خانواده های مسلمان بر اثر این جنایت از هم پاشید و نیز بسیاری از زنان کشور خود را رها کرده و زندگی در غربت را انتخاب کردند.
جنایات فراموش نشدنی بوسنی و هرزگوین خود یک کتاب می طلبد که البته روشفکران مسلمان سکوت نکرده اند و کتاب مفصلی را در این باره به رشته تحریر در آورده اند.
کتاب
«درس هایی از فجایع بوسنی و هرزگوین»📚
نویسنده: محمد قطب
ترجمه: عبد الحکیم عثمانی،
در مقدمه این کتاب چنین می خوانیم:
« با چه عنوانی تعبیر شود؟ وحشیگری، جنایت، فاجعه، آنچه با واژه «توصیف نمیشود» بیان کرد. مگر کلمات تا چه حدّ میتواند واقعیت را روشن کنند؟
بهتر است توصیف این حادثه را از زبان «شفارتز» عضو حزب دمکراتیک مسیحی حاکم در آلمان، و عضو پارلمان آلمان که برخی از جنایات صربها را در بوسنی تحت عنوان «آنچه با چشم سرم دیدم» روایت میکند،بشنویم:
📌کودکی را دیدم که سه سال بیش نداشت، گوشهایش قطع شده بود و بینی اش بریده.
📌عکسهایی از زنان باردار دیدم، که شکمهایشان پاره شده بود و جنین
هایشان مثله.
📌عکسهایی از جوانان و پیرمردان را دیدم که کاملاً ذبح شده بودند.
📌زنانی را دیدم که حرمتشان هتک شده بود و چند هفته بیش به وضع حملشان نمانده بود.
📌عکسهای کسانی را دیدم که از دمِ گلولههای صربها نجات یافته بودند اما سرمای شدید آنها را از پای درآورده بود.
📌صحنههایی را دیدم که تا بحال بر صفحهی هیچ تلویزیونی نه در غرب و نه در شرق ندیدهام.
📌 آنچه را دیدم هرگز فراموش نخواهم نمود.
➖صحنهی ذیل را که در زمان خودش تمام روزنامهها آن را نقل کردند ملاحظه نمایید:
«صربهای وحشی طفل شیرخواری را گرفتند، جلوی چشم پدر و مادرش آن را روی آتش گذاشتند تا کباب شود. سپس بدن کباب شدهاش را تکه تکه کردند و پدرش را با تهدید گلوله مجبورکردند تا از گوشت جگر گوشهاش بخورد و در پایان، پدرش را با شلیک گلولهای به شهادت رساندند».
اگر رقم کشتهها، مجروحین، معلولین و زنانی که توسط صربهای وحشی ربوده شدند که مجموعاً به دهها و صدها هزار میرسند بیان شود، آیا تصویری هرچند کوچک از عمق فاجعه و بربریت صربهای وحشی در ذهن بوجود میآید؟
نویسنده: «رد شبهات ملحدین»