آقای روزبهانی میگوید: «همانطور که گفتهشد، مسلمانان نبایستی زر و سیم جمع کنند، باید آنها را به عنوان خمس و زکات به آخوندها بدهند و هیچ عیبی ندارد که آخوندها در ناز و نعمت و مال و منال و… به زندگی شاهانه دست یابند و همانطور که قبلاً هم گفتم و نوشتم، آخوند با فروش آخرت به ما، دنیا را برای خودش میخرد.»(۱)
میگویم: شبهه را از چند وجه پاسخ خواهیم داد…
اولاً. این آیات مسلمانان را از کار و کسب درآمد نهی نمیکنند، بلکه مسئله چیز دیگریست و آقای روزبهانی در گمراهی خویش مانده است! اگر او آیهی قبلی را هم میآورد و خوب در آن تدبر میکرد، دیگر نه عرض خود را میبرد و نه اسباب زحمت ما را فراهم میکرد! الله متعال میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیرًا مِنَ الأحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیَأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیَصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّهَ وَلا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ»(۲) پیعنی: «ای مؤمنان! بسیاری از علماء دینی یهود و نصاری، اموال مردم را به ناحق میخورند و دیگران را از راه خدا باز میدارند و کسانی که طلا و نقره را اندوخته میکنند و آن را در راه خدا انفاق نمیکنند، آنان را به عذاب بس بزرگ و بسیار دردناکی مژده بده.»
این آیه فعل رهبان و علمای دینی اهل کتاب که حاصل دسترنج مردم را به ناحق برای خود گرفته و به مالاندوزی میپرداختند، محکوم میکند. همچنین مراد از اندوختن مال توسط مردم که در این آیه نهی شده، آن است که شخص بصورت افراطی ثروتاندوزی کند و حقوق شرعی مانند زکات را از آن پرداخت نکند. بنابراین مسلمانان حق دارند که طلا و نقره داشته باشند و اشکالی در این مسئله وجود ندارد و حتی در کتب فقهی ابوابی در بیان زکات طلا و نقره وجود دارد که خوى طواهی بر این امر است. از بزرگان صحابه نیز نقل شده است که آنچه زکاتش ادا شود، گنج محسوب نمیشود. اما آنچه زکاتش پرداخت نشود، گنج است، اگرچه مقدارش قلیل باشد.(۳) ضمناً عالم و غیر عالم هم از این حکم استثناء نیستند و زمانی که مالشان به حد لازم برسد، باید زکات آن را پرداخت کنند.
ثانیاً. زکات مصارفی دارد که بر هشت صنف تقسیم میگردد و در قرآن کریم این هشت صنف معرفی شدهاند: «إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاء وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیْهَا وَالْمُؤَلَّفَهِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللّهِ وَابْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَهً مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»(۴) یعنی: «زکات مخصوص مستمندان، بیچارگان، گردآورندگان آن، کسانی که جلب محبتشان میشود، (آزادی) بندگان، (پرداخت بدهی) بدهکاران، (صرف) در راه (تقویت آئین) خدا، و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه و کاشانه) میباشد. این یک فریضهی مهم الهی است و خدا دانا و حکیم است.»
بنابراین زکات به افراد نیازمند جامعه میرسد و آنچنان که آقای دکتر! خیالپردازی کرده است، وسیلهای برای راحتی و آسایش زندگانی علماء نیست! آخرت فروشی نیست و اگر فروشی هم بود، مسلماً علماء فروشندهی آن نمیبودند! بنگرید که تعصب تا به کجا میرسد و انسان را در چه عمقی از گرداب ضلالت فرو میبرد!
ثالثاً. بزرگان صدر اسلام بر خلاف گمان آقای روزبهانی، در ناز و نعمت و زندگی شاهانه! نمیزیستند. پیشتر در خصوص زندگی زاهدانهی رسول خدا صلی الله علیه وسلم به صورت مفصل سخن گفتیم و بیان کردیم که ایشان حتی غذایشان در حد غذای یک شخص عادی هم نبود، چه رسد به آنکه زندگی شاهانه داشته باشند! در اینجا نیز میگوییم که خلفای راشدین به تبعیت از پیامبر صلی الله علیه وسلم زندگی سادهای داشتند و از تجملات دنیوی به دور بودند. خلیفهی نخستین پیامبر صلی الله علیه وسلم که ابو بکر صدیق رضی الله عنه بود، «در زندگی ساده و زاهدمآب بود، نرمخو و در عین حال مصمم بود، و به همه کارهای کوچک و بزرگ اداره و قضا شخصاً میرسید و تا عدالت را اجرا نمیکرد خاطرش آرام نمیگرفت.»(۵)
آقای جرجی زیدان مسیحی نیز در خصوص شیوهی زندگی خلفای راشدین مینویسد: «خوراک خلفاء با خوراک فقیرترین مردم یکسان بود و البته از ناداری و ناتوانی آنطور گذران نمیکردند، بلکه برای دلجویی و برابری با مردم فقیر به خود سختی میدادند.»(۶)
و همچنین مینویسد: «خلفای راشدین در مسجد روی حصیر یا پوست گوسفند مینشستند، خلیفه با نهایت سادگی عبا یا ردایی به خود پیچیده بود. مردم به مسجد میآمدند و کار خود را انجام میدادند و خلیفه با اسم و رسم عادی خطاب میکردند، خلیفه هم این وضع را بسیار عادی میدانست.»(۷)
این مسئله منحصر به عهد صحابه نیست، بلکه علمای ربانی امت همواره چنین بودهاند، امام بشر الحافی رحمه الله فرموده است: «طلب دنیا (و امکانات دنیوی) از طریق مزمار(۸) ، از طلب دنیا به وسیلهی دین برایم پسندیدهتر است!»(۹)
آری! پیشوایان ما اینگونه زندگی میکردند و اگر امروزه اشخاصی از موقعیت اجتماعی خود سوء استفاده میکنند، گناه آنان بر خودشان است و نمیتوان اشکالات آنان را، اشکالات دین مبین اسلام به حساب آورد.
———————————-
۱. قرآن کلام محمد، ص ۱۰۱
۲. التوبه، آیه ۳۴
۳. تفسیر القرآن العظیم، ج ۴، ص ۱۳۸
۴. التوبه، آیه ۶۰
۵. تاریخ تمدن، ج ۴، ص ۲۴۱
۶. تاریخ تمدن اسلام، ص ۶۱
۷ . همان، ص ۹۹۹
۸ . مزمار یک آلت موسیقی است که در آن دمیده میشود.
۹. منهاج القاصدین، ج ۲، ص ۸۴۶
مقاله پیشنهادی
کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران
کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw