خداوند متعال ما را امر نموده تا بر مبنای حق جمع شویم و از پراکندگی و اختلاف که سبب ظلم و تجاوز است، دوری کنیم. اختلاف و پراکندگی که باعث می شود امت اسلامی به یکدیگر اهانت روا دارد و خون یکدیگر را حلال بشمارند. خداوند متعال می فرماید: «وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَلا تَفَرَّقُوا» (آل عمران: ۱۰۳) «و همگی به ریسمان الله چنگ زنید و پراکنده نشوید».
و رسول خدا فرمودند: «مَنْ أَرَادَ بُحْبُوحَهَ الْجَنَّهِ، فَلْیَلْزَمِ الْجَمَاعَهَ، فَإِنَّ الشَّیْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَهومِنَ الِاثْنَیْنِ أَبْعَدُ»:[۱] «هرکس می خواهد در وسط و بهترین مکان بهشت سکونت گزیند، پس باید همراهی با جماعت مسلمانان را بر خود لازم بگیرد. چرا که شیطان همراه کسی است که تنها باشد. و از دو نفر(نسبت به یک نفر) دورتر می باشد».
و عبدالله بن مسعود می گوید: «ای مردم، فرمانبرداری و همراهی با جماعت مسلمانان بر شما واجب است، چرا که آن ریسمان خداوند است که بدان امر کرده است و آنچه را در همراهی با جماعت ناپسند می دانید (همچون تبعیض و سلب حقوق و انتشار ظلم) بهتر است از آنچه در پراکندگی و فرقه فرقه شدن آن را دوست دارید. (مانند شهرت و ریاست. یکی از سلف می گوید: در پایین ترین درجه ی سنت باشم بهتر است از اینکه در رأس بدعت باشم).[۲]
و بر این اساس است که جمع شدن بر مبنای حق از ویژگی های بارز و مشخص اهل سنت و جماعت می باشد که با آن از اهل بدعت متمایز می شود.
اما بر این اصل بزرگ و مهم، کتاب الله و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم و عمل صحابه و سلف صالح دلالت دارد.
الف) دلایل قرآنی:
۱ــ خداوند متعال می فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ *
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلى شَفا حُفْرَه مِنَ النّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ» (آل عمران: ۱۰۲-۱۰۳) «ای کسانیکه ایمان آوردهاید! از الله، آن گونه که شایسته ترسیدن از او است؛ بترسید و نمیرید مگر اینکه مسلمان باشید. و همگی به ریسمان الله (= قرآن و اسلام) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت الله را بر خود یاد کنید، آنگاه که دشمنان (یکدیگر) بودید، پس میان دلهای شما الفت داد، آنگاه به (فضل) نعمت او برادر (یکدیگر) شدید و شما بر لبه گودلی از آتش بودید، (او) شما را از آن نجات داد. این گونه الله آیات خود را برای شما روشن میسازد، باشد که شما راه یابید».
۲- «وَلا تَکُونُوا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظیمٌ» (آل عمران: ۱۰۵) «و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند پس از آنکه دلایل روشن برایشان آمد؛ و اینان برای شان عذاب بزرگی است».
۳- «شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ ما وَصَّی بِهِ نُوحاً وَ الَّذی أَوْحَیْنا إِلَیْکَ وَ ما وَصَّیْنا بِهِ إِبْراهیمَ وَ مُوسی وَ عیسی أَنْ أَقیمُوا الدِّینَ وَ لا تَتَفَرَّقُوا فیهِ» (شوری: ۱۳) «خداوند دینی را برای شما (مؤمنان) بیان داشته و روشن نموده است که آن را به نوح توصیه کرده است و ما آن را به تو وحی و به ابراهیم و موسی و عیسی سفارش نموده ایم (به همه آنان سفارش کرده ایم که اصول) دین را پابرجا دارید و در آن تفرقه نکنید و اختلاف نورزید».
۴- «إِنَّ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَ کانُوا شِیَعاً لَسْتَ مِنْهُمْ فی شَیْءٍ» (انعام: ۱۵۹) «به راستی کسانیکه آیین خود را پراکنده ساختند و دسته دسته شدند، تو را با آنان هیچ گونه کاری نیست».
۵- «وَأَطِیعُواْ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ» (انفال: ۴۶) «و الله و پیامبرش را اطاعت کنید و با همدیگر نزاع نکنید که سست شوید و قوت (و مهابت) شما از میان برود».
ب) سنت نبوی:
۱ـ رسول خدا فرمودند: «الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ، لَا یَظْلِمُهُ وَلَا یَخْذُلُهُ، وَلَا یَحْقِرُهُ، التَّقْوَى هَا هُنَا التَّقْوَى هَا هُنَا -وَیُشِیرُ إِلَى صَدْرِهِ- بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنَ الشَّرِّ أَنْ یَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ، کُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ، دَمُهُ، وَمَالُهُ، وَعِرْضُهُ»:[۳] «مسلمان برادر مسلمان است. به او ظلم نمی کند، یاری او را ترک نمی کند و او را تحقیر نمی کند. تقوا در اینجاست، تقوا در اینجاست. – و به سینه اش اشاره می کرد.- انسان بر حسب شرارتی که در او نهفته است برادر مسلمانش را تحقیر می کند. خون و آبرو و مال هر مسلمانی بر مسلمان دیگر حرام است».
و در روایتی آمده است: «لَا تَحَاسَدُوا، وَلَا تَبَاغَضُوا، وَلَا تَجَسَّسُوا، وَلَا تَحَسَّسُوا، وَلَا تَنَاجَشُوا، وَکُونُوا عِبَادَ اللهِ إِخْوَانًا»: «به یکدیگر حسادت نکنید و با هم دشمنی نکنید و در امر یکدیگر تجسس نکنید و به دنبال عیب های دیگران نباشید. قیمت کالاها را بدون آنکه نیت خرید داشته باشید، بالا نبرید و در مسیر بندگی الله برادروار پیش بروید».[۴]
۲- رسول خدا فرمودند: «المُؤْمِنَ لِلْمُؤْمِنِ کَالْبُنْیَانِ یَشُدُّ بَعْضُهُ بَعْضًا»:[۵] «مومن نسبت به مومن همچون ساختمانی است که اجزای مختلف آن یکدیگر را محکم و استوار می کنند».
رسول خدا با قول و عمل خود به همبستگی و هم پایی و دوست داشتن یکدیگر تشویق نمودند و از پراکندگی و فرقه فرقه شدن و اختلافی که منجر به دسته دسته شدن و شکاف برداشتن صفوف و از بین رفتن عزت و شوکت مسلمانان می شود، نهی کردند. حتی در اموری که به نظر کوچک می رسید و از اهمیت کمتری برخوردار بود، سبب قیل و قال در آن را ذکر می کردند. هنگامی که رسول خدا پراکندگی صحابه در اتراق نمودن در دره ها و گذرگاه های کوهستانی را دید فرمودند: «إِنَّ تَفَرُّقَکُمْ فِی هَذِهِ الشِّعَابِ وَالْأَوْدِیَهِ، إِنَّمَا ذَلِکُمْ مِنَ الشَّیْطَانِ». فَلَمْ یَنْزِلْ بَعْدَ ذَلِکَ مَنْزِلًا إِلَّا انْضَمَّ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ، حَتَّى یُقَالَ: لَوْ بُسِطَ عَلَیْهِمْ ثَوْبٌ لَعَمَّهُمْ»:[۶] «پراکنده شدن شما در کوه ها و دره ها، نتیجه ی وسوسه و فریب شیطان است. پس از این هر جا که اتراق می کردند، کنار یکدیگر قرار می گرفتند. چنانکه گفته شده: اگر تنها یک پارچه انداخته می شد، برای همه ی آنها کافی بود».
ج) عملکرد صحابه:
رفتار و عملکرد صحابه چنان بود که اگر اختلافی میان آنها رخ می داد موجب دو دستگی و دشمنی و کینه توزی نمی شد. چنانکه در عهد و زمان رسول خدا و با حضور ایشان در مواردی با یکدیگر اختلاف نظر داشتند. و از این قبیل است ماجرایی که پس از غزوه ی احزاب رخ داد. زمانی که رسول خدا از غزوه ی احزاب بازگشتند، جبرئیل آمده و ایشان را امر نمود تا به سوی بنی قریظه حرکت کند. (چرا که عهدشکنی کرده بودند.) پس رسول خدا به اصحابش فرمودند: «لاَ یُصَلِّیَنَّ أَحَدٌ منکم العَصْرَ إِلَّا فِی بَنِی قُرَیْظَهَ»:[۷] «هیچیک از شما نماز عصر را نخواند مگر در بنی قریظه». پس صحابه از مدینه به سوی بنی قریظه خارج شدند که در میان راه وقت نماز عصر فرا رسید. عده ای گفتند: جز در بنی قریظه نماز نمی خوانیم و لو اینکه خورشید غروب کند. چرا که رسول خدا فرمودند: هیچیک از شما نماز عصر را نخواند مگر در بنی قریظه. پس می گوییم: شنیدیم و اطاعت کردیم. و عده ای از آنان گفتند: نماز عصر را در وقتش می خوانیم چون منظور رسول خدا این بوده که با سرعت و شتاب بیشتری به سوی بن قریظه حرکت کنیم و از ما تأخیر در نماز را نخواسته است. چون خبر این ماجرا به رسول خدا رسید، هیچیک از آن دو گروه را نکوهش نکرد و هیچیک را متجاوز نخواند و به خاطر آنچه از کلامش فهمیده بودند، توبیخ نکرد. و صحابه در این ماجرا به خاطر اختلاف دیدگاه در فهم حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم از یکدیگر جدا نشده و دچار چند دستگی نشدند.
چنانکه اسلام ما را به وحدت و یکپارچگی امر می کند، همچنین ما را از اختلاف و تفرقه نهی می کند.
[۱] – ترمذی: ۲۰۹۱؛ و آلبانی آن را صحیح دانسته است. نگا: صحیح الترمذی: ۲/۲۳۲-۲۲۶۷
[۲] – الابانه، ابن بطه: ۱/۲۹۰: ۱۲۲
[۳] – مسلم: ۴۶۵۰
[۴] – بخاری: ۵۶۰۵، مسلم: ۴۶۴۲
[۵] – بخاری: ۲۲۶۶، مسلم: ۴۶۸۴
[۶] – مسند احمد، ابوداود، ترمذی؛ و آلبانی در صحیح الترغیب و الترهیب: ۳۱۲۷ آن را صحیح دانسته است.
[۷] – بخاری: ۳۸۱۰؛ مسلم: ۳۳۱۷