چرایی حرکت لشکر اسلام برای فتح مکه در سال ۸ هجری
ابناسحاق دلیل خیزش لشکر اسلام را پس از صلح حدیبیه برای فتح مکه چنین آورده است: در صلح حدیبیه قرار بر این شد که هر کس به محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) بپیوندد و در عقد و پیمانش درآید یا به قریش بپیوندد و در عقد و پیمان قریش داخل گردد، مختار است. خزاعه، با هم رایزنی نمودند و گفتند: ما در عهد و پیمان محمدصلی الله علیه وآله وسلم داخل میشویم؛ بنیبکر نیز به عهد و پیمان قریش در آمدند. هفده یا هجده ماه بر همین منوال گذشت. افرادی از بنیبکر که تحت پیمان قریش بودند با همکاری عدهای از سران قریش، شبانگاه و در محلی به نام وتیر در نزدیکی مکه بر خزاعه (همپیمانان پیامبر) شبیخون زدند؛ قریشیان گفتند: شب است و بیآنکه محمد بفهمد، این کار را میکنیم و کسی هم ما را نمیبیند. بنابراین ضمن کمک تسلیحاتی و دادن اسلحه، اسب و ابزار جنگی به بنیبکر، خود نیز همراهشان شدند و به خاطر دشمنی و کینهتوزیشان با رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم به همپیمانان آن حضرت یورش بردند. عمرو بن سالم خزاعی خود را به مدینه رساند و ماجرا را باز گفت. رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم به عمرو بن سالم فرمودند: «تو ای عمرو، از جانب ما نصرت و یاری میشوی.»
رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم و صحابه برای حرکت به سوی مکه آماده شدند و ضمن پوشاندن خبر حرکت به سوی مکه، از خدای متعال نیز خواستند حرکتشان را بر قریشیان پوشیده دارد تا آنها ناگهانی و بدون آمادگی و اقدام قبلی با لشکر اسلام روبرو شوند. خود قریش میدانست که چه اشتباه بزرگی مرتکب شده است؛ بنابراین ابوسفیان را به نزد پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم فرستاد تا علاوه بر تحکیم پیمان حدیبیه، مدت آن را نیز افزایش دهد. رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم به ابوسفیان فرمودند: «چرا به اینجا آمدهای؟ حتماً آنچه رخ داد، (ماجرای شبیخون بر همپیمانان پیامبر) از سوی شما بوده است؟» ابوسفیان گفت: «پناه بر خدا، ما بر پیمان و صلح خویش پایبندیم و نمیخواهیم آن را زیر پا بگذاریم…». سپس به سوی صحابه رفت تا بلکه آنان، برای تمدید پیمان صلح میان او و رسولخداصلی الله علیه وآله وسلم میانجیگری کنند.