جایگاه و اهمّیت نماز
نمازهای پنجگانه ارزشی والا و اهمّیت بزرگی داشته و از چندین وجه، بر سایر احکامِ واجب برتری دارند؛ از جمله اینکه:
أ ـ بزرگترین و مهمترین رکن اسلام پس از شهادتین است؛
ب ـ نماز در آسمان فرض شد، امّا سایر احکام در زمین فرض گشتند؛
ج ـ وجوب نماز بدون واسطه، از جانب الله متعال برای پیامبر rاعلان گردید؛ در حالی که وجوب سایر شرایع، با واسطۀ فرشته بیان شد؛
د ـ نماز نهایت بندگی و فروتنی و نزدیکی به الله Uاست؛
هـ ـ مشتمل بر کاملترین و بهترین و جامعترین انواع عبادت است؛ نماز تکبیر، تحمید، ثنا، تنزیه و تقدیس الهی، تلاوت قرآن، درود بر رسول الله rو خاندان ایشان و دعا برای تمامی بندگان صالح است؛
علاوه بر این، مشتمل بر قیام، رکوع، سجود، نشستن و پایین و بالارفتن است و هر یک از اعضا و مفاصل بدن، در این عبادت شریکند که مهمتر حضور قلبی فرد نمازگزار است.[۱]
ی ـ نماز خنکی چشم و شادی دل است. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «حُبِّبَ إلیَّ مِن دُنْیَاکُم: النِّسَاءُ والطِّیْبُ، وَجُعِلَتْ قُرَّهُ عَیْنِی فی الصَّلاَهِ»[۲]؛ «از [امور] دنیای شما، زنان و خوشبویی را دوست دارم و خنکی چشمانم در نماز است».
ابن قیّم در توضیح حدیث فوق میگوید: «رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر دادند که در دنیا، دو چیز را دوست دارند؛ یعنی زنان و خوشبویی، سپس فرمودند که: “خنکی چشمانم در نماز است.”
خنکی چشم بالاتر و فراتر از محبّت است، زیرا چشمان انسان با هر محبوبی خنک نمیگردد، بلکه با برترین و بالاترین محبوبی که به سبب ذات خود، محبوب است، خنک میشود و تنها الله یگانه و بیهمتا این گونه است».[۳]
وی در ادامه چنین میآورد: «نماز خنکی چشمان محبّان در این دنیاست، زیرا در نماز، مناجات ذاتی وجود دارد که چشمان و دلها و جانها فقط با توجّه به او خنک و مطمئن و آرام میشوند و بنده با یاد وی شاد و بینیاز میگردد و فروتنی و خضوع، مخصوص برای اوست و تقرب جستن سزاوار اوست؛ بویژه در حالت سجده که در این حالت، بنده از تمامی حالات، نزدیکتر به پروردگارش است. پیامبر صلی الله علیه وسلم نیز میفرمودند: «یَا بِلَالُ! أَرِحْنَا بِالصَّلَاهِ»؛ «ای بلال! ما را با نماز راحت کن».
پس بدان که راحتی رسول الله rدر نماز بود، چنانکه فرمودند خنکی چشمانم در نماز است. این سخن پیامبر rچقدر تفاوت دارد با سخن فردی که میگوید: نماز میخوانیم تا از آن راحت شویم!!!
بر این اساس، راحتی انسان دوستدار و خنکی چشمانش در نماز است، ولی فرد غافل و رویگردان بهرهای از این عمل نمیبرد، بلکه نماز برایش سخت و طاقتفرساست. چنین انسانی در حالت نماز، گویی که بر روی آتش قرار دارد و میخواهد خود را نجات دهد و محبوبترین نماز از دیدگاه وی، سریعترین آن است. نماز او چشمانش را خنک نمیگرداند و دلش را آسوده نمیکند! اگر چشم بنده به عملی خنک شود و دلش با آن آرام گیرد، جداشدن از آن عمل، برایش بسیار سخت است. انسان پرتکلّف و تنبل که دلش خالی از یاد الله و آخرت بوده و درگیر محبّت دنیاست، سختترین کار برایش نماز است و با وجود فراغت و صحّت و بیکاری، طولانیشدن نماز را ناپسندترین کار میداند».[۴]
[۱]– نک: رسائل فی العقیده، ص ۹؛ تیسیر العزیز العلّام شرح عمده الأحکام، عبدالله بسّام، ج ۱، ص ۱۰۰٫
[۲]– مسند احمد، شمارۀ حدیث: ۱۳۶۲۳؛ نسائی، شمارۀ حدیث: ۳۹۴۹؛ حاکم، ج ۱، ص ۱۶۰٫ حاکم wمیگوید: «این حدیث، بر شرط مسلم صحیح است و بخاری و مسلم رحمهما الله آن را نیاوردهاند». ذهبی با وی موافق است.
[۳]– رساله إبن قیّم إلی أحد إخوانه، صص ۳۱- ۳۲٫
[۴]– همان، صص ۳۳- ۳۴٫