از قدیم در میان کردها طایفه بزرگی وجود داشته است که در تاریخ به نامهای مختلفی مثل جابان، کابان، گاوان، جاوان، جافان و جاف از آنها نام برده شده است.این اصطلاحات در کتب تاریخی قدیم مثل تاریخ ابن اثیر ـ عماد اصفهانی در قرن ۶ هجری، سفرنامه ابن بطوطه ـ مروج الذهب مسعودی ـ قاموس المحیط فیروزآبادی ـ تاریخ امین زکیبگ و… آمده است بعضی مثل هژار مکریانی می گویند که طایفه جابان وجود داشته ولی فعلاً نابود شدهاند، دکتر مصطفی جواد میگوید آنها بعد از حمله هلاکو به بغداد تبدیل به عرب شدهاند. ولی آنچه به واقعیت و حقیقت نزدیکتر است این است که طایفه جاف کنونی که در کردستان عراق و ایران زندگی می کنند نوادگان همان طایفه هستند.
در تاریخ مشخص میشود که در میان اصحاب رسول خدا فردی بوده است به نام جابان الکُردی که پسرش ابو بصیر نیز از یاران رسول خدا بوده است، آلوسی در تفسیر مشهور خود روح المعانی از این دو نفر احادیثی را روایت میکند و احتمال میدهد اصحاب دیگری نیز از نژاد کُرد وجود داشتهاند. و ابن حجر در کتاب « الاصابه فی تمیز الصمابه » از جابان الکُردی و مأمون بن جابان الکُردی صحبت می نماید.
نام جابان الکُردی و پسرش ابوبصیر در مروج الذهب مسعودی ـ دایره المعارف اسلامی ـ طبقات الکبری سبکی ـ قاموس المحیط فیروزآبادی ـ مغازی ابن اسحاق و فتوح الشام واقدی آمده است.ابن اسحاق و طبری می گویند که ابوبصیر فرزند جابان الکُردی در مکه توسط مشرکین زندانی و شکنجه شده و از هجرت او جلوگیری میکردند. پس این افراد در مکه و قبل از هجرت به حضور رسول خدا رسیده و مسلمان شدهاند.
تاریخنویسان می گویند که ابویحیی ابن مأمون ابن جابان از علمای حدیث بوده است و در سال ۱۷۲ هجری در کردستان وفات یافته است. پس معلوم میشود که آنها بعد از فتح کردستان به کردستان بازگشتهاند و در همان جا نیز به زندگی ادامه دادهاند.
از بررسی کتابهای تاریخی میتوان به این نتیجه گیری رسید که. جابان از طرف بزرگان کرد در اورامان و شهرزور همراه با هیئتی، مخفیانه و دور از چشم جاسوسان ساسانی، به مکه مسافرت کرده است. آن هیئت برای دادن گزارش کار خود به کردستان بازگشتهاند ولی جابان به عنوان رابط و سفیر کُردها در مکه مانده است و همراه سایر مسلمانان به مدینه مهاجرت کرده است. و به احتمال قریب به یقین بارها پیکهایی به کردستان ارسال داشته، و یا با فرستادگان کُردها مذاکره داشته است و حلقه ارتباطی بین کُردها و رسول خدا بوده است.
ابوبصیر در تاریخ اسلام دارای نقش بسیار خاص و مهمی است، او از دست مشرکین به مدینه فرار کرد اما بر اساس مفاد صلح حدیبیه باید به مشرکین بازگردانده میشد، ولی در راه عودت یکی از نگهبانانش را کشت و با ۵ نفر دیگر در منطقه العیصی مخفی شد و به پناهگاهی برای مسلمین فراری از مکه تبدیل شد که به دلیل پیمان حدیبیه باید به مشرکین تحویل داده میشدند. او با جنگ پارتیزانی، که از مشخصه های اکراد بود، در مقابل مشرکین مقاومت کرد. اگر سلمان فارسی در جنگ احزاب با کندن خندق، تاکتیکی مهم به سپاهیان اسلام آموزش داد، ابو بصیر با جنگهای پارتیزانی، به یاران رسول خدا روشهای جنگی نا متعارف آموزش داد که بعدها توسط فرماندهان بزرگی مثل خالد و قینقاع و سعدبن وقاص و… از این آموزشها به خوبی استفاده گردید.
در رابطه با ابوبصیر و قبیله گاوان یا جابان میتوان به کتب تاریخی معتبر مراجعه نمود و ضرورت دارد در این موارد و اینکه کُردها در میان اصحاب و یاران رسول خدا دارای چه تعداد افراد دیگری نیز بودهاند تحقیقات بیشتری انجام شود.