خاکیکه بدان تیمم میشود:
با خاک پاک و هر چه که از جنس زمین باشد از قبیل شن و ماسه و سنگ وگچ( البته بسیاری از فقها بویژه شافعیه تیمم با گچ را جایز نمی دانند.)میتوان تیمم نمود، زیرا خدا فرموده است۰” (فتیمموا صعیدا طیبا” و علمای لغت و زبان عربی بر آن اجماع دارند که صعید بر روی زمین، اطلاق میشود خواه خاک باشد یا غیر آن.
چگونگی تیمم کردن:
نخست باید تیمم کننده بهمانگونه که در مبحث وضو گذشت “نیت“ کند، سپس “بسمالله“ گفته و هر دو دست خود را به خاک پاک بمالد و بعد از آن، آنها را بر صورت و دستها تا مچ دست بمالد. در این باره صحیحتر و صریحتر از حدیث عمّار رضی الله عنه روایت نشده است که گفته است: “جنب شدم و آبی نیافتم، لذا خود را در خاک غلطاندم و نماز گزاردم، سپس آنرا برای پیامبر صلی الله علیه و سلم ، بازگو کردم، فرمود:” (إنما کان یکفیک هکذا) [اینگونه تیمم کنید که برای تو کفایت میکند]”،که پیامبر صلی الله علیه و سلم ، هر دو کف دست خود را برزمین زد و بر آنها دمید، سپس با آنها، صورت و هر دو دست را مسح کرد. شیخین آنرا روایت کردهاند. در روایت دیگری آمده که:” (إنما کان یکفیک أن تضرب بکفیک فی التراب، ثم تنفخ فیهما، ثم تمسح بهما وجهک وکفیک إلی الرسغین) [تنها کافی است که کف هر دو دست خود را به خاک بمالید، سپس در آنها بدمید و بعد از آن، چهره و هر دو دست تا مچ را، بدانها، مسح بکنید]”. دارقطنی آنرا روایت کرده است. در این حدیث تنها به یک بار دست بر خاک زدن اکتفاء شده است و در مسح دستها بر مسح کف(کف دست بمعنی مطلق دست تا مچ می باشد.)هر دو دست اقتصار گردیده است و بموجب آن سنت است، کسی که با خاک تیمم میکند، دستها را فشانده و در آنها بدمد و چهره خود را گرد آلود ننماید.
نواقض تیمم و چیزهایی که آنرا باطل میکند:
هرآنچه وضو را باطل میکند، تیمم را نیز باطل مینماید. زیرا تیمم بدل از وضو است. علاوه بر آنها، دسترسی به آب برای کسی که به آب دسترسی نداشته، و قدرت و توانائی استعمال و بهکار بردن آب، برای کسی که از استعمال آب ناتوان و معذور بوده است، نیز تیمم را باطل میکند. لیکن هرگاه با تیمم نماز را، خواند سپس آب را یافت، یا بعد از فراغت از نماز، قادر به استعمال آب شد، اعادهی نماز بر وی واجب نیست، اگرچه هنوز وقت نماز باقی باشد. زیرا از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت شده است که گفته است: “دو نفر به سفر رفته بودند. وقت نماز فرا رسید و
آنان آبی همراه نداشتند، با خاک پاک تیمم کردند و نماز را گزاردند، سپس در همان حال آب پدا شد، یکی از آنها وضو و نماز را اعاده کرد و دیگری اینکار را نکرد، سپس به حضور پیامبر صلی الله علیه و سلم آمدند و آنرا بازگو کردند: پیامبر خطاب به آن کس که وضو و نماز را اعاده نکرده بود، فرمود:” (أصبت السنه وأجزأتک صلاتک) [سنت را دریافتهای (به سنت عملکردهای) و نمازت برایت کفایت میکند]. و خطاب بدان کس که وضو گرفته و نماز را اعاده کرده بود، فرمود:” (لک الاجر مرتین) ]مزد و پاداش تو دو برابر است]”. ابوداود و نسائی آنرا روایت کردهاند. اما اگر بعد از شروع نماز و قبل از فراغت آن، آب پیدا شد و میتوانست آن را استعمال کند، تیممش باطل میگردد و بر وی واجب است که با آب طهارت نماید (وضو بگیرد یا غسل کند) بعلت همان حدیثی که از ابوذر روایت شد. هرگاه شخص جنبی یا زنی که قاعدگی دارد بنا به همان عواملی که مباح کنندهی تیمم هستند، تیمم کرد و نمازگزارد. بعدا اعاده نماز بر وی واجب نیست بلکه هرگاه بر استعمال آب قادر شد، تنها غسل بر وی واجب است (در صورتیکه در حال جنابت تیمم کرده باشد). زیرا عمران رضی الله عنه گفته است: “پیامبر صلی الله علیه و سلم، به امامت مردم ایستاد و نماز خواند، هنگامی که نمازش بپایان رسید، دید که مردی از مردم کناره گرفته و با آنها نماز نمیخواند، فرمود:” (ما منعک یا فلان أن تصلی مع القوم؟) [چه چیز ترا از آن باز داشت که با مردم نماز بخوانی؟]”گفت: جنب شدهام و به آب دسترسی ندارم. پامبر صلی الله علیه و سلم ، فرمود:” (علیک بالصعید فإنه یکفیک) [با خاک پاک تیمم کن و آن برای تو کفایت میکند]”. سپس عمران گفت: بعد از آنکه آب یافتند، پیامبر صلی الله علیه و سلم، ظرفی پر از آب بدان مرد که جنب شده بود، داد و فرمود:” (إذهب فأفرغه علیک [برو آنرا بر خود خالی کن= بدان غسل کن]”. بخاری آنرا روایت کرده است.
فایده:
اگر عضوی از کسی زخمی شد و محل آن را باندپیچی کرد، یا جایی از بدنش شکست آن را بست (گچ گرفت)، شستن یا مسح کردن آن محل لازم نیست و نیازی به تیمم هم ندارد، بدلیل فرموده خداوند :
) لاْیُکَلِّفُ اللهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَهَاْ ( (بقره : ۲۸۶)
«خداوند به هیچ کس جز به اندازه تواناییاش تکلیف نمیکند».
و فرمودهی پیامبر -صلی الله علیه وسلم- که : (إذا أمرتکم بأمر فأتوا منه ما استطعتم) «هرگاه شما را به کاری امر کردم هر اندازه که توانایی دارید آن را انجام دهید». بنابراین با استناد به قرآن و سنت در مییابیم که هرچه در توان انسان نباشد، از او ساقط میشود. مسلم (۱۳۳۷/۹۷۵/۲]
و جایگزین کردن مسح (محل شکسته شده) و تیمم (برای محلی که قادر به شستن آن نیستیم) به جای شستن (محل مذکور)، بایدبا دلیل شرعی ثابت شود، و احکام هم تنها با قرآن و سنت به اثبات میرسد در حالیکه در قرآن و سنت هیچ دلیلی درباره این جایگزینی وجود ندارد، بنابراین، چنین نظریهای از درجه اعتبار ساقط است. (المحلی (۷۴/۲).
جواز تیمم بر دیوار:
(از گل باشدیا از سنگ، رنگ روغنی به آن آغشه شده باشد یا نه. شیخ البانی رحمه الله این فتوا را باری من داد و گفت [و ما کان ربک نسیا] «و پروردگارت فراموشکار نبوده است»).
از ابن عباس روایت است : من و عبدالله بن یسار، مولای میمونه زن پیامبرصلی الله علیه وسلم نزد ابوجهیم بن حارث بن صمه انصاری رفتیم، أبوجهیم گفت : (أقبل النبیصلی الله علیه وسلم من نحو «بئر جمل». فلقیه رجل فسلم علیه، فلم یرد علیه النبی صلی الله علیه وسلم حتی أقبل علی الجدار فمسح بوجهه ویدیه، ثم رد علیه السلام). «پیامبر صلی الله علیه وسلم از طرف «بئر جمل» برمیگشت، مردی با او ملاقات کرد و سلام کرد، پیامبرصلی الله علیه وسلم جواب سلام او را نداد تا رو به دیوار کرد و (دست بر دیوار زد) صورت ودستهایش را با آن مسح کد و سپس جواب سلام او را داد». متفق علیه :خ (۳۳۷/۴۴۱/۱)، م (۳۶۹/۲۸۱/۱).